(بسم الله الرحمن الرحیم)
برخی حوادث و رویدادهایی که در یکی دو سال گذشته در جهان رخ داده، به ویژه انتشار اخباری در زمینه ی انتظار مسیحیان برای بازگشت حضرت مسیح(ع)، در آغاز هزاره سوم میلادی، شور و شوق ظهور مصلح آخرالزمان، حضرت بقیه الله الاعظم، ارواحنا فداه، را در جامعه ما دامن زده و این زمزمه را در میان بسیاری از مشتاقان و منتظران قدوم آن حضرت پدید آورده که آیا ظهور نزدیک نیست؟! آیا نباید در آینده ی نزدیک در انتظار وقوع واقعه ی خوش ظهور بود؟! و...
حتی عده ای در این میان، به پیش بینی زمان ظهور پرداخته و مردم را به آمادگی برای استقبال از قدوم حضرت مهدی(ع) در آینده ای بسیار نزدیک فرا خوانده اند!
اگر چه گسترش شور و شوق عمومی برای ظهور حضرت حجت(ع) پدیده ی مبارکی است و جای این دارد که علاقه مندان آن حضرت، اشتیاق ظهور را بیش از پیش در جامعه ما گسترش دهند و مردم را برای ظهور آماده سازند؛ اما اگر این پدیده به تعیین زمان برای ظهور و امیدوار ساختن مردم به ظهور حضرت حجت (ع) در زمانی معین منجر گردد، جای تأمل بسیار دارد؛ زیرا بر اساس روایات نقل شده از ائمه اهل بیت(ع) هیچ کس جز خدای تبارک و تعالی از زمان دقیق ظهور آگاهی ندارد و لذا تعیین وقت برای ظهور (توقیت) جایز نیست و هیچ کس حق ندارد که بر اساس برداشتهای شخصی خود، به پیش بینی زمان رخداد عظیم ظهور بپردازد.
برای روشن شدن بیشتر موضوع یاد شده در این مقاله در ضمن چند عنوان به بررسی جوانب مختلف موضوع تعیین زمان برای ظهور می پردازیم.
1. انتظار، رمز پایداری و پویایی شیعیان
پیش از این در باب مفهوم، فلسفه و کارکرد انتظار در عصر غیبت، سخن گفته ایم. (1) و در اینجا قصد تکرار مباحث پیشین را نداریم و تنها به ذکر خلاصه ای از این مباحث بسنده می کنیم.
انتظار منجی از سویی عاملی برای پایداری و شکیبایی در برابر سختیها و مشکلات عصر غیبت و از سویی دیگر عاملی برای پویایی و تحرک شیعیان و آماده باش همیشگی آنان است. بر اساس تعالیم ائمه معصومین(ع) منتظر باید هر لحظه آماده ی ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندی در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود.
به عبارت دیگر انتظار ظهور حجت در آینده ای نامشخص هم بیم دهنده و هم نوید بخش است. بیم دهنده است؛ زیرا منتظر با خود می گوید شاید همین سال، همین ماه و یا همین روز ظهور رخ دهد پس باید آماده ی حضور در پیشگاه حجت خدا و ارائه اعمال خود به آن حضرت باشم. و امیدبخش است؛ چرا که منتظر می اندیشد شاید در آینده ای نزدیک ظهور رخ دهد و سختیها و مشکلات او به پایان برسد و لذا باید پایداری و مقاومت ورزید و تسلیم جریانهایی نشد که در پی غارت سرمایه های ایمانی و اعتقادی اند.
با توجه به مطالب یاد شده، می توان گفت که تعیین زمان برای ظهور برخلاف مفهوم و فلسفه ی انتظار است و چه بسا منتظر را به سستی و یا نامیدی بکشد؛ زیرا وقتی گفته شود که تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده ای نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعی دچار سکون و رکود می شویم و به این بهانه که هنوز تا ظهور فاصله داریم؛ از به دست آوردن آمادگی لازم برای ظهور خودداری می کنیم.
از سویی دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانی که به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار ناامیدی و یأس می شویم و چه بسا که در اصل اعتقاد به ظهور منجی آخرالزمان نیز دچار تردید شویم. این نکته ای است که در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله در روایتی که فضیل بن یسار از امام محمد باقر(ع)، نقل کرده، آن حضرت در پاسخ این پرسش که «آیا برای این امر (برخاستن قائم(ع))، وقت (مشخص)وجود دارد، فرمود:
کذب الوقّاتون، کذب الوقّاتون. کذب الوقّاتون، انّ موسی، (ع)، لمّا خرج وافداً الی ربّه واعدهم ثلاثین یوماً، فلمّا زاده الله علی الثلاثین عشراً قال قومه: قد أخلفنا موسی فصنعوا ما صنعوا... (2).
کسانی که برای این امر وقت تعیین می کنند، دروغ می گویند (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و آنگاه فرمود: ) زمانی که موسی(ع) قومش را برای رفتن به قراری که با پروردگارش داشت ترک کرد، به آنها وعده داد که تا سی روز دیگر بر می گردد، اما زمانی که خداوند ده روز دیگر بر آن سی روز افزود، قومش گفتند: موسی خلاف وعده کرد پس آن کردند که کردند...
داستان ارتداد قوم یهود و گوساله پرست شدن آن ها در پی تأخیر ده روزه ی حضرت موسی در تاریخ مشهور است و این هشداری است به همه کسانی که در پی تعین وقت برای ظهورند.
آتچه در روایات امام باقر(ع) در مورد فلسفه ی تعیین نشدن وقت ظهور آمده بود، به بیانی دیگر در روایتی که از امام موسی کاظم (ع) نقل شده، آمده است. آن حضرت در این زمینه می فرماید:
فلو قیل لنا: انّ هذا الامر لا یکون الی مائتی سنه او ثلاث مأئه سنه لقست القلوب ولرجع عامّه الناس عن الاسلام، و لکن قالوا: ماأسرعه و ماأقربه تألفاً لقلوب الناس و تقریباً للفرج. (3)
اگر به ما گفته شود: این امر [ظهور قائم] تا دویست سال و یا سیصد سال دیگر واقع نمی شود؛ دلها سخت می شد و بیشتر مردم از اسلام برمی گشتند. اما گفته اند: این امر چه با شتاب پیش می آید و چه نزدیک است! تا دلهای مردم الفت گیرد و فرج نزدیک احساس می شود.
بنابراین همه ی نویسندگان و گویندگانی که به عشق امام عصر(ع) قلم می زنند و سخن می رانند باید تلاش خود را متوجه اصل قضیه انتظار فرج، منتظر نگهداشتن مردم، حفظ شادابی و سرزندگی انتظار در آنها و یادآوری وظایف منتظران کنند و از نوشته ها و سخنانی که مردم را بدون دلیل به وقوع ظهور در وقت مشخصی امیدوار می کند، خودداری نمایند.
2- ظهور ناگهانی فرا می رسد
در بسیاری از روایاتی که از پیامبر گرامی (ص) و امامان معصوم (ع) نقل شده، این نکته مورد تأکید قرار گرفته که ظهور نیز همانند قیامت، ناگهانی و غیرمنتظره فرا می رسد و زمان آن را هیچ کس جز خداوند حکیم نمی داند. از جمله در روایتی که امام رضا(ع) به واسطه ی پدران بزرگوارش از پیامبر اکرم(ص) نقل می کند چنین آمده است:
أنّ النبیّ، صلّی الله علیه و آله، قیل له: یا رسول الله متی یخرج القائم من ذریّتک؟ فقال، صلّی الله علیه و آله: مثله مثل الساعه التی «لا یجلّیها لوقتها إلاّ هو ثقلت فی السموات والأرض لا یأتیکم إلاّ بغته(4)» (5).
به پیامبر (ص) عرض شد: ای رسول خدا آن قائم که از نسل شماست چه وقت ظهور می کند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قیامت است. «تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد آشکارش می سازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است. جر به ناگهان بر شما نیاید. »
امام باقر(ع)، نیز در تفسیر این آیه شریفه:
هل ینظرون الاّ الساعه أن تأتیهم بغته و هم لایشعرون. (6)
آیا چشم به راه چیزی جز آن ساعتند که ناگاه و بی خبرشان بیاید؟ می فرماید:
هی ساعه القائم، (ع)، تأتیهم بغته. (7)
مراد از ساعت، ساعت [قیام قائم(ع) است که ناگهان برایشان بیاید.
حضرت صاحب الامر(ع) نیز در یکی از توقیعات خود بر این نکته تأکید می ورزند که ظهور ناگهانی و دور از انتظار فرا می رسد:
فإنّ أمر نابغته فجاء حین لا تنفعه توبه و لا ینجیه من عقابنا ندم علی حوبه. (8)
فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا می رسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمی بخشد.
این دسته از روایات از یکسو هشداری است به شیعیان که در هر لحظه آماده ی ظهور حجت حق باشند و از سویی دیگر تذکری به همه کسانی که در پی تعیین وقت برای ظهورند.
3. نهی از تعیین وقت برای ظهور
چنانکه گفته شد؛ تعیین وقت برای ظهور جایز نیست و بر اساس روایات معصومین(ع) ما وظیفه داریم کسانی را که به تعیین وقت برای ظهور می پردازند تکذیب کنیم. در اینجا برای آشنایی شما عزیزان به برخی از این روایات اشاره می کنیم.
اما صادق (ع) در روایتی خطاب به محمد بن سلم می فرماید:
یا محمد، من أخبرک عنّا توقیتاً فلاتهابنّ أن تکذّبه، فإنا لانوقّت لأحد وقتاً. (9)
ای محمد! هر کس برای تو خبری از ما درباره ی تعیین وقت [ظهور] نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن؛ زیرا ما [اهل بیت] برای هیچ کس وقت ظهور را تعیین نکرده ایم.
در روایات دیگری وقتی «مهزم» به امام صادق (ع) عرض می کند:
جعلت فداک، أخبرنی عن هذا الأمر الذی ننتظر، متی هو؟
فدایت شوم، در مورد این امری که ما در انتظار آنیم، مرا آگاه کنید که چه زمانی واقع می شود؟
آن حضرت می فرماید:
یا مهزم، کذب الوقّاتون و هلک المستعجلون، و نجا المسلمون. (10)
ای مهزم! آنان که [برای این امر] تعیین وقت می کنند دروغ می گویند و آنها که [در این امر] شتاب می کنند نابود می شوند و کسانی که تسلیم می شوند نجات می یابند.
همچنین در توقیعی که از ناحیه ی مقدسه صاحب الزمان (ع)، در پاسخ به پرسشهای «اسحاق بن یعقوب» وارد شده چنین می خوانیم:
وأمّا ظهور الفرجّ فانّه إلی الله، تعالی ذکره، وکذب الوقّاتون. (11)
اما آشکار شدن فرج، به اراده ی خداوند است و آنان که [برای ظهور] وقت تعیین می کنند دروغ می گویند.
توجه به روایات یاد شده به خوبی این نکته را بر ما روشن می سازد که ما نه تنها حق نداریم به استناد برخی رویدادهای اجتماعی و یا حوادث طبیعی به پیش بینی زمان ظهور و تعیین وقت برای آن بپردازیم؛ بلکه بر ما لازم است که ادعای کسانی را که مدعی دانستن زمان ظهورند تکذیب کنیم و جلوی نشر این گونه ادعاها را بگیریم.
فلسفه ی این حکم نیز روشن است؛ شما تصور کنید اگر هر از چندی زمانی برای ظهور تعیین شود و ظهور به وقوع نپیوندد چه پیش خواهد آمد. آیا مردم رفته رفته ناامید نمی شوند و اعتقاد خود را نسبت به اهل اندیشه مهدویت و ظهور منجی از دست نمی دهند؟! بنابراین باید بسیار مواظب بود و اجازه نداد که «انتظار فرج» به عنوان ارزشمندترین سرمایه ی اعتقادی شیعه در عصر غیبت، بازیچه ی دست جاهلان و یا شهرت طلبان گردد.
4. ظهور را از نزدیک ببینیم
اگر چه ما از تعیین زمان برای ظهور نهی شده ایم اما این بدان معنا نیست که با موضوع ظهور به عنوان واقعه ای دور از دسترس که در آینده ای دور و نامعلوم به وقوع می پیوندد برخورد کنیم، بلکه باید همواره خود را در چند قدمی ظهور ببینیم و امیدوار باشیم که در زمان حیات خود، ظهور حضرت حجت(ع) را درک کنیم.
این نکته ای است که از مجموع روایاتی که در این زمینه از ائمه معصومین(ع) نقل شده استفاده می شود؛ که از جمله می توان به بخشی از دعای عهد که از امام صادق (ع) نقل شده، اشاره کرد. در بخشی از دعای یاد شده چنین می خوانیم:
اللّهمّ اکشف هذه الغّمه عن هذه الامّه بحضوره و عجّل لنا ظهوره إنّهم یرونه بعیداً و نریه قریباً... (12).
بار خدایا! اندوه و دلتنگی این امت را با حضور ولی خود برطرف ساز و در ظهور او شتاب کن. دیگران ظهور او را دور می بینند ولی ما آن را نزدیک می بینیم...
5. توجه به نشانه های ظهور
بخش عمده ای از روایاتی که در زمینه ی مهدویت و انتظار از پیامبر گرامی اسلام(ص) امامان معصوم (ع) نقل شده مربوط به نشانه های ظهور است. که این نشانه ها عبارتند از برخی رویدادهای اجتماعی مانند جنگها، شورشها، کشته شدن افرادی خاص، زوال برخی حکومتها و... ؛ برخی رویدادهای طبیعی مانند، سیلهای ویرانگر، قحطی، خشکسالی، خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی غیر عادی و... و همچنین برخی حوادث غیر عادی مانند برخاستن ندایی در آسمان که نام قائم (ع) را در همه جا طنین انداز می سازد. (13)
چنانکه در روایات تصریح شده وقوع برخی از نشانه های یاد شده حتمی است و تا آنها واقع نشوند ظهور رخ نخواهد داد. برخی از آنها نیز غیر حتمی هستند و چه بسا که واقع نشوند. این نشانه ها از یک سو هشدار و آماده باشی برای منتظران و از سویی راهی برای شناخت ادعاهای بی اساس مدعیان دروغین مهدویت و به عبارت دیگر وسیله ای برای حفظ مردم از غلتیدن در خطا و اشتباه است. بنابراین همه ما وظیفه داریم که نشانه های ظهور را بر اساس روایات صحیح و قابل اعتماد بشناسیم و از کم و کیف آنها به درستی آگاه شویم تا هر ادعایی را بدون دلیل نپذیریم.
6. دعا برای تعجیل فرج
یکی از وظایف اصلی ما در دوران غیبت، دعا و استغاثه به درگاه الهی برای تعجیل فرج است و هیچ چیز نباید ما را از این وظیفه باز دارد.
چنانکه در توقیعی که از طرف وجود مقدس امام عصر(ع) صادر شده می خوانیم:
وأکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فأنّ ذلک فرجکم. (14)
برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید، که فرج شما در همان است.
این دعا و استغاثه ضمن این که اسباب نزدیک شدن فرج مولایمان حضرت صاحب الامر (ع) را فراهم می کند موجبات ارتباط مستمر و همیشگی ما با آن حجت الهی را فراهم آورده و جلوی یأس و نومیدی ما را در دوران طولانی غیبت می گیرد.
بنابراین، شایسته است که همه منتظران امام عصر(ع) که امیدوارند در این زمانها شاهد ظهور آن حضرت باشند، بیش از پیش به دعا و توسل برای تعجیل فرج روی آورند و آتش سوزان سینه ی خود را با خنکای دعاهای دلنشینی همچون دعای عهد، دعای ندبه، زیارت آل یاسین و دیگر ادعیه و توسلات، آرامش بخشند. باشد تا خداوند رحمان بر همه ی ما ترحم کند و ظهور پر برکت آن امام انس و جان را نزدیک سازد.
سخن خویش را با بیان بخشی از دعاهایی که مرحوم سید بن طاووس آن را در جمال الاسبوع نقل کرده و مرحوم شیخ عباس قمی نیز آن را با عنوان «دعا در غیبت امام زمان (ع)»، در مفاتیح الجنان آورده است، به پایان می بریم با امید به این که خداوند همه ی ما را در دوران غیبت ثابت قدم بدارد و از فتنه ها و آشوبهای این زمان حفظ کند.
أللهم فثبّتنی علی دینک واستعملنی بطاعتک و لیّن قلبی لولیّ أمرک و عافنی ممّا امتحنت به خلقک و ثبّتنی علی طاعه ولیّ امرک الذی سترته عن خلقک و باذنک غاب عن بریّتک و أمرک ینتظر و أنت العالم غیر المعلّم بالوقت الذی فیه صلاح أمر ولیّک فی الاذن له باظهار أمره و کشف سرّه فصبّرنی علی ذلک حتّی لا احبّ تعجیل ما أخّرت و لا تأخیر ما عجّلت و لا کشف ما سترت و لا البحث عمّا کتمت و لا أنازعک فی تدبیرک و لا أقول لم و کیف و ما بال ولیّ الامر لایظهر و قد امتلأت الارض من الجور و أفّوض أموری کلّها الیک.
خداوندا! مرا بر دین خود پایدار دار و به طاعت خود وادار ساز. قلبم را برای ولی امرت نرم کن و مرا از آنچه آفریدگانت را با آن می آزمایی معاف فرما و به طاعت ولی امرت ثابت قدم بدار. همو که از آفریدگانت نهانش داشتی و به اذن تو از دیده ها پنهان شد و فرمان تو را انتظار می کشد.
تو دانایی به وقتی که به صلاح ولی امر توست تا اجازه اش دهی امرش را آشکار کند و پرده (غیبت) اش را بردارد، بی آن که تو را معلمی باشد. پس مرا بر این امر شکیبا ساز تا دوست ندارم تعجیل در آنچه را که تو به تأخیر انداخته ای و تأخیر در آنچه تو تعجیلش را خواسته ای و پرده برداشتن از آنچه تو پوشیده اش داشته ای و کاوش در آنچه تو نهانش داشته ای و به ستیز برنخیزم با تو در آنچه که تدبیر فرموده ای و نگویم: « برای چه، چگونه و چرا ولی امر ظهور نمی کند، با اینکه زمین از ستم پر شده است؟» و همه کارهایم را به تو واگذارم.
-------------------------------------------
-
پی نوشت ها :
-
1. ر. ک : نگارنده، « نقش انتظار در پویایی جامعه اسلامی»، موعود، پیش شماره 2، آذر 1375؛ «چشم به راه حجت در آرزوی منجی»، موعود، ش 15، مرداد و شهریور 1378.
-
2. الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 368 - 369، ح 5؛ النعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص 294، ح 13؛ الطوسی، محمد بن الحسین، الغیبه، ص 261- 262.
-
3. الکلینی، محمد بن یعقوب، همان، ص 369؛ ح 6؛ النعمانی، محمد بن ابراهیم، همان، ص 295، ح 1؛ الطوسی، محمد بن الحسن، همان، ص 207.
-
4. سوره ی اعراف (7)، آیه 187.
-
5. الصدوق، محمد بن علی بن الحسین، کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 373.
-
6. سوره ی زخرف (43)، آیه 66.
-
7. المجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج 24، ص 164، ح 4.
-
8. الطبرسی، ابومنصور احمد بن علی بن ابی طالب، الاحتحاج، ج 2، ص 498؛ المجلسی، محمد باقر، همان، ج 53، ص 176.
-
9. النعمانی، محمد بن ابراهیم، همان، ص 289؛ ح 3؛ الطوسی، محمد بن الحسن، همان ص 262.
-
10. الکلینی، محمد بن یعقوب، همان، ص 368، ح 2؛ النعمانی، محمد بن ابراهیم، همان ص 197 و 198؛ ح 8؛ الطوسی، محمد بن الحسن، همان، ص 262.
-
11. الصدوق، محمد بن علی بن الحسین، کمال الدین و تمم النعمه، ج 2، ص 483، ح 4؛ الطوسی، محمد بن الحسن، همان، ص 176.
-
12. المجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 102، ص 111.
-
13. ر. ک : المفید، محمد بن محمد نعمان، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ص 356- 361؛ الصدر، السید محمد، تاریخ الغیبه الکبری، ص 442 به بعد.
-
14. الطوسی، محمد بن الحسن، همان، ص 177- 178. المجلسی، محمد باقر، همان، ج 53، ص 181- 182.
-
منبع :پیشگویی ها و آخر الزّمان(جلد 1و2)، (1385)، تهران: نشر موعود عصر(عج)، چاپ دوم1387