یک سوالی همیشه ذهن مرا مغشوش کرده است
و فکر نکنم جواب درخوری یابد
ولی می پرسم چه بسا فرجی شود
سوالم همین است که ما کجا بفهمیم یقینمان به امور مختلف از محسوسات و مجربات گرفته تا اولیات و حتی گزاره من وجود دارم جهل مرکب نیست
جهل مرکب همانطور که خودتان می دانید به این معناست که من ندانم که ندانم
یعنی خیال کنم آنچه به آن اعتقاد دارم درست است اما در حقیقت غلط باشد
وما جهل مرکب را زیاد در زندگی خود تجربه کرده ایم
و نیازی به تمثیل نیست چون خودتان می دانید
اما شاید در جواب بگویید ما با توجه به تفکر منطقی و صغری و کبری و صناعات خمس می توانیم جلوی این خطا را بگیریم
اما سخت در اشتباهید
چون آیا شما یقین دارید در صورت به کارگیری خود منطق اشتباه نمی کنید؟
لابد آری
اما سوال این است از کجا معلوم خود این یقین غلط نباشد
ماجرای فخر رازی معروف است که شاگردانش نقل می کنند دیدیم استاد دارد شدیدا کریه می کند کفتم جه شده آیا بستگانتان فوت کرده کفت نه الان فهمیدم قضیه ای که 50 سال به آن اعتقاد داشتم غلط بوده حالا مانده ام از کجا معلوم بقیه اعتقاداتم متزلزل نشود در آینده
با تشکر