شخصیت علمی امام محمد باقر(ع) نمونهای در طول تاریخ ندارد
مادر او حضرت فاطمه دختر امام حسن مجتبی(ع) است كه مكنی به ام عبد الله یا امالحسن بود و با این ترتیب آن حضرت هم از جانب مادر و هم از جانب پدر فاطمی و علوی بوده است، لقب ایشان به دلیل دانش بیكران باقر یا باقر العلوم بوده است …شیخ صدوق و شیخ طوسی در امالی خود روایت كردهاند كه رسول الله (ص) آن حضرت را باقر نامید و به جابر بن عبد الله انصاری فرمود: « ای جابر زمان یكی از اولاد مرا كه از فرزندان حسین است درك خواهی كرد، او هم نام من است و علم را با مهارت بسط میدهد و میشكافد، وقتی او را دیدی سلام مرا به او برسان». شخصیت اخلاقی در گفتار راستگو ترین و در دیدار گشاده رو ترین و در بذل جان در راه خدا بخشنده ترین و در اخلاق متواضع ترین مردمان بود. از خوف خدا بسیار میگریست و هنگام مشكلات اهل بیت(ع) را جمع میكرد و با هم به ذكر و استغفار میپرداختند. قسمت عمده درآمد خود را در راه خدا انفاق میفرمود و خود مانند غلامانش در مزرعه كار میكرد. در زهد و فضل و تقوی و آشنایی با رموز قرآن و سنت و تفسیر و احكام شرع سرآمد همگان بود. اصحاب امام باقر (ع) آوازه علوم و دانش امام باقر(ع)چنان اطراف و اكناف پیچیده بود كه ملقّب به باقرالعلوم؛ یعنی شكافنده دانش ها گردید. در مكتب امام ابوجعفر باقر العلوم -كه درود فرشتگان بر او- شاگردانی نمونه و ممتاز پرورش یافتند كه اینك به نام برخی از آنان اشاره میشود: 1- ابان بن تغلب: او محضر سه امام - امام زین العابدین، امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام - را درک نمود . ابان از شخصیتهای علمی عصر خود بود و در تفسیر، حدیث، فقه، قرائت و لغت تسلط بسیاری داشت. والایی دانش ابان چنان بود که امام باقر(ع) به او فرمود: در مسجد مدینه بنشین و به رای مردم فتوا بده، زیرا دوست دارم، مردم فردی چون تو را در میان شیعیان ما ببینند. 2- زراره: دانشمندان شیعه از میان شاگردان امام باقر و امام صادق علیهما السلام، شش تن را فقیه تر می شمرند که زراره یکی از آنها است. از امام صادق نقل است که فرمود: اگر "برید بن معویه"، "ابوبصیر"، "محمد بن مسلم" و "زراره " نبودند، آثار پیامبر (معارف شیعه) از میان می رفت، آنان بر حلال و حرام خدا امین هستند. باز فرمود: برید، زراره، محمد بن مسلم و احول در زندگی و مرگ نزد من محبوبترین مردمان هستند. 3- کمیت اسدی: شاعری سر آمد بود و زبان گویایش در دفاع از اهل بیت، اشعاری پر مغز می سرود. اشعارش چنان کوبنده و رسواگر بود که پیوسته از طرف خلفای اموی تهدید به مرگ می شد. 4- محمد بن مسلم: فقیه اهل بیت و از یاران راستین امام باقر و امام صادق(ع) بود. چنان که گفته شد، امام صادق او را یکی از آن چهار تن به شمار آورده که آثار پیامبر به وجودشان پا برجا و باقی است. شخصیت علمی بیتردید چنان که بسیاری از علمای اهل سنت، نیز گفته اند، امام باقر(ع) در زمان حیات خویش شهرت فراوانی داشته و همواره محضر او از دوست دارانش، از تمامی بلاد و سرزمینهای اسلامی، پر بوده است. موقعیت علمی ایشان، به مثابه شخصیتی عالم و فقیه، به ویژه به عنوان نماینده علوم اهل بیت، بسیاری را وا می داشت تا از محضر او بهره گیرند و حل اشکالات علمی و فقهی خود را از او بطلبند. در این میان، اهل عراق که بسیاری از آنان شیعه بودند بیش از دیگران مفتون شخصیت آن حضرت شده بودند. مراجعه کنندگان، خضوعی خاص نسبت به شخصیت علمی امام داشتند چنان که عبدالله بن عطای مکی گوید: علما را در محضر هیچ کسی کوچکتر از زمان حضور در محضر امام باقر(ع) ندیدم. حکم بن عینیه با تمام عظمت علمیاش در میان مردم، در برابر آن حضرت مانند دانش آموزی در مقابل معلم خود به نظر می رسید. دوران زندگی و شهادت ایشان امام باقر(ع)با پنج خلیفه از خلفای بنی امیه معاصر بود كه عبارتند از: ولید بن عبد الملك (96 ق) و سلیمان بن عبد الملك ( 99 ق) و عمر بن عبد العزیز (101 ق) و یزید بن عبد الملك (107ق) و هشام بن عبد الملك ( 125 ق) معاصر بوده است. و همه آنان جز عمر بن عبدالعزیز در ستمگری و استبداد و خودكامگی دست كمی از نیاكان خود نداشتند و پیوسته برای امام باقر(ع)مشكلاتی فراهم می نمودند. ولی در عین حال، او از طریق تعلیم و تربیت، جنبشی علمی به وجود آورد و مقدّمات تأسیس یك مركز علمی اسلامی را در دوران امامت خود پی ریزی كرد كه در زمان فرزند بزرگوارش امام جعفر صادق(ع)به نتیجه كامل رسید. وجود مقدس امام باقر(ع) و روش و حركات او در مدینه، گرچه مبارزهی رو در رو و علنی با دستگاه طاغوتی هشام نبود، ولی همهی آن برنامه ها نشانه یكنوع مخالفت با آن دستگاه بود، سرانجام هشام تصمیم گرفت تا آن حضرت را از مدینه به شام تبعید كند. مامورین، آن حضرت را با پسرش امام صادق(ع) از مدینه به شام آوردند و برای اهانت به مقام آن حضرت سه روز به او اجازه ورود به نزد هشام ندادند و حتی آنها را در اردوگاه غلامان جای دادند هشام بن عبدالملك به درباریان خود گفت: وقتی كه محمد بن علی(ع) وارد مجلس شد، نخست من او را سرزنش میكنم، وقتی كه سكوت كردم شما به اتفاق او را سرزنش كنید. بعد از آن اتفاق هشام دستور داد آن حضرت را به زندان افكندند. ولی طولی نكشید كه روش آن حضرت در زندان، همه زندانیان را به سوی او جلب كرد، جریان را به هشام گزارش دادند، سرانجام هشام دستور داد آن حضرت را تحت نظر به سوی مدینه باز گرداندند. آنچه مسلم است این است كه امام باقر(ع) با طرح مرموز و مخفیانه هشام بن عبدالملك، مسموم شده و به شهادت رسید، ولی عامل و چگونگی آن به روشنی مشخص نیست. بعضی مینویسند: ابراهیم بن ولید بن یزید بن عبدالملك (پسر برادر زادهی هشام) آن حضرت را مسموم نمود و بعضی مینویسند: زید بن حسن به دستور هشام، زهر را به زین اسب مالید و اسب را به حضور امام باقر آورد، و اصرار كرد كه آن حضرت بر آن سوار گردد، آن حضرت ناگزیر بر آن سوار شد و سرانجام به شهادت رسید. آن حضرت ساعات آخر عمر، كفنهای خود را كه پارچه سفیدی كه با آن احرام به جا آورده بود مشخص نمود. سرانجام، امام باقر(ع)كه پیوسته مورد خشم و غضب خلیفه وقت، هشام بن عبدالملك بود، در روز دوشنبه 7 ذیحجّه سال 114 هجری قمری در 57 سالگی به شهادت رسید. بدن مطهر آن دریای بیکران دانش خدایی در خاک بقیع، در کنار پدر و جد بزرگوارش امام حسن مجتبی و امام سجاد(ع) به خاک سپرده شده است. كلماتی از آن بزرگوار 1 - همانا خداوند عز و جل نگاه دارد بوسیله تقوی بنده را از آنچه عقلش بدان دسترسی ندارد. 2 - بردباری جامه شخص دانا و عالم است مبادا خود را از آن برهنه كنی. 3 - خدا بر خویش مهرورزی را لازم كرده و رحمت او بر خشمش پیشی جسته و از روی راستی و درستی به انجام رسیده، پس چنان نیست كه خداوند به بندگان خشم آغاز كند پیش از آنكه آنان او را به خشم آورند... 4 - هر ملتی كه كتاب خدا را به پشت سر انداخته خدا نیز علم كتاب را از آنها بگیرد … 5- حریص بر دنیا، همچون کرم ابریشم است که هر چه پیله را بر خود بیشتر بپیچد، بیرون آمدنش مشکل تر می شود
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست