0

سرلشكر خلبان شهيد "محمد هاشم آل آقا"

 
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

سرلشكر خلبان شهيد "محمد هاشم آل آقا"

 

محمدهاشم در 27 آبان سال 1324 در خاندان بزرگ «آل آقا» كه از خانواده هاي سرشناس شهر كرمانشاه است، پا به عرصه وجود گذاشت. دوران تحصيل خود در مقاطع ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در شهر كرمانشاه گذراند.

با اعلام مخالفت مادرش با وجود عشقي كه به پرواز داشت از اين كار منصرف شد. اما علاقه وافر وي به ارتش كه همانا عشق خدمت به وطن بود، باعث شد؛ كه نهايتاً به جمع نيروهاي مسلح بپيوندد. به دنبال آن وي پس از شركت در آزمون ورودي، موفق به راهيابي به دانشكده افسري نيروي زميني ارتش شده و با توجه به عطش دروني اش در ميل به بال گشودن، همزمان در جهت جلب رضايت مادر گام بر مي دارد. پس از فارغ التحصيلي از دانشگاه افسري، اصرار وي كارگر افتاده و مادر به خلبان شدن فرزند راضي مي شود. هاشم كه گويي در ابتداي راه قرار دارد با نيروي مضاعفي بلافاصله اقدام كرده و با شركت در آزمون دانشكده خلباني از اين امتحان نيز سربلند بيرون آمده و با رسيدن به آرزوي ديرينه خود به جرگه دانشجويان خلباني نيروي هوايي ارتش مي پيوندد.

با اتمام كلاس هاي زميني و آموزش مقدماتي پرواز، طبق روال آن روز نيروي هوايي براي تكميل دانش پرواز خود راهي ايالات متحده مي شود. با اتمام دوره، مفتخر به دريافت وينگ (گواهينامه) خلباني شده و راه بازگشت به وطن را در پيش مي گيرد. سروان خلبان هاشم آل آقا مقارن با سال 1350 به كشور بازگشته و با امريه ستاد فرماندهي نيروي هوايي به عنوان كمك خلبان جنگنده اف – 4 (فانتوم)، به پايگاه هفتم شكاري شيراز منتقل مي شود.

در ادامه در سال 1351 برابر امريه ديگري براي ادامه انجام وظيفه به پايگاه يكم شكاري تهران فرستاده مي شود. هاشم در همين سال با دختري در همان محله سكونت پدر و مادرش در شهر كرمانشاه آشنا شده و اين آشنايي به ازدواج اين دو ختم مي شود. اكنون از اين شهيد بزرگوار 2 فرزند به نام هاي بابك و بهزاد به يادگار مانده است.

آنها زندگي مشتركشان را در تهران آغاز كرده و پس از حدود 4 سال، در سال 1356 آماده سفري طولاني مي شوند. سروان خلبان آل آقا براساس صلاحديد فرماندهان وقت به همراه تني چند از خلبانان فانتوم، با خانواده هايشان براي آموزش هدايت پرنده پيچيده، انقلابي و جديد نيروي هوايي ارتش، گرومن اف -14 تامكت عازم پايگاه نيروي دريايي ايالات متحده در ايالت ويرجينيا مي شوند. 
پس از پايان دوره در مدت حدود 18 ماه، خلبانان جديد جنگنده جديد در آبان 57 به سرزمين اجدادي خود باز مي گردند. با توجه به اينكه كانون فعاليت اف -14 در ايران پايگاه هشتم شكاري است، هاشم به همراه خانواده خود از تهران به اصفهان نقل مكان مي كند. سكونت آنها در اصفهان مصادف مي شود با اوج گيري تظاهرات مردمي عليه حكومت پهلوي كه در نهايت به پيروزي انقلاب اسلامي ايران در بهمن 57 منجر شد. وقوع انقلاب در كشورمان سنگ محك بسيار جالبي براي تعيين عيار ارق ملي و حس وطن پرستي كاركنان نيروهاي مسلح بود و چه زيبا كه آل آقا و همرزمان ميهن پرستش در اين آزمون كوچكترين ناخالصي از خود نشان ندادند.

سروان خلبان محمدهاشم آل آقا كه در زمان پيروزي انقلاب از افسران ارشد نيرو محسوب مي شد و مدت ها بود كه به عنوان استاد خلبان، آموزش خلبانان را به عهده گرفته بود پس از پيروزي انقلاب امر آموزش را با جديت بيشتري پيگير شد.

با شروع جنگ تحميلي فعالانه وارد صحنه نبرد شد و در عين حال از آموزش جوانان غافل نشد. تا اينكه به علت رشادت، جديت و جسارت در امور محوله در سال 1362 از طرف فرماندهي وقت نيرو به سمت جانشين فرماندهي عمليات نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران منصوب مي شود.

رسيدن به پست معاونت عمليات نيرو بهانه خوبي بود تا هاشم در كنار سرهنگ خلبان «عباس بابايي» خود را هرچه بيشتر درگير جنگ كرده و توانايي­هاي خود را در اين عرصه، عرضه دارد. بابايي و آل آقا همواره پيش از انجام هر عملياتي، ابتدا خود مبادرت به شناسايي و ارزيابي هدف از لحاظ موضع پدافندي، سمت حمله و ... كرده تا عمليات اصلي با خطر كمتر و ديد بازتري صورت گيرد. نكته جالب توجه در اين مطلب اين است كه آنها هرگز گرفتار جو پُست و مقام نشده و فقط به اين مساله كه در كجا مي توانند منشأ اثر باشند توجه داشتند.

هاشم آل آقا در درجه اول همان طور كه ذكر شد از فرماندهان ارشد نيرو بود و در درجه دوم مشغله هاي فراواني به عنوان طراح عمليات داشت؛ و اين دو مورد كافي بود تا نتواند پروازهاي عملياتي انجام دهد، با اين حال فعالانه در پروازهاي گشتي و اسكورت نفتكش ها و كشتي­هاي تجاري شركت مي كرد و اين چنين بود تا به خواست خدا خليج نيلگون و هميشه فارس ايران، مشهد شهيد سرهنگ خلبان محمدهاشم آل آقا باشد.


تقويم ها روز 20 مرداد 1363 را نشان مي داد و آسمان آبي خليج فارس يكي از گرمترين روزهاي خود را سپري مي كرد. هاشم آل آقا و كمك خلبانش در يك تامكت طي ماموريتي مشغول اسكورت نفتكش ها و كشتي­هاي تجاري كشورمان بود. در همين اثنا ناگهان مورد حمله چند فروند جنگنده ميراژ F1 عراقي قرار مي گيرد. درگيري آغاز و پس از مدتي جنگ و گريز تامكت ها، آل آقا مورد اصابت موشك شليك شده، از طرف جنگنده عراقي قرار گرفته و به درون آب سقوط مي كند. شاهدان عيني حادثه كه دورادور ناظر درگيري آنها بودند. خطر شليك شدن موشك سوپر 530F-1 به سمت تامكت را به آل آقا گوشزد مي كنند. اما آل آقا در جواب آنها مي گويد: هيچ نشانه اي دال بر حمله موشك به سمتشان در سامانه هاي هشدار دهنده مشاهده نمي كند. اين مطلب گوياي آن است كه عراقي ها با استفاده از اطلاعات فني كه امريكايي ها در اختيار آنها قرار داده بودند در استفاده از نقاط ضعف اف-14كاملاً موفق عمل كرده اند.

همسر هاشم كه از چند روز پيش براي ديدن اقوام به كرمانشاه رفته بود؛ در روز بازگشت به تهران كه مصادف مي شود با روز شهادت هاشم، با شكسته شدن ديوار صوتي شهر كرمانشاه توسط جنگنده هاي عراقي مواجه مي شود. با مشاهده اين اتفاق گويي به وي الهام مي شود كه براي هاشم اتفاقي افتاده، اما با ذكر و ياد خدا آرامش يافته و به خود تلقين مي كند كه انشاءا... اتفاقي نيفتاده. پس از رسيدن به تهران هرچه منتظر مي ماند از تلفن هاشم خبري نمي شود.

صبرش لبريز شده و با پايگاه هشتم تماس مي گيرد. مسئول ارتباطات پايگاه با توجه به اينكه تامكت آل آقا بازنگشته و هيچ خبر دقيقي دال بر شهادت يا زنده بودنش در دست نيست با جواب­هاي سربالا به همسر وي مي گويد: «همين الان دوباره براي ماموريتي ديگر به پرواز درآمد. به محض بازگشت، مي گوييم با شما تماس بگيرد.» با شنيدن اين جواب­ها و طولاني شدن انتظار، همسر شهيد از وقوع سانحه براي هاشم يقين حاصل مي كند. با سقوط تامكت آل آقا با توجه به اينكه از اسارت به دست عراقي ها و يا شهادتش اطلاعي در دست نبود. به اضافه اينكه وي به عنوان جانشين عمليات نيرو در جريان تمام عمليات­هاي آتي و استراتژي جاري نيروي هوايي بود، به همين علت بلافاصله تمامي طرح­هاي نيرو دستخوش تغييراتي اساسي شد. اين قضيه گذشت و نيروي هوايي با اعلام مفقودالاثر شدن هاشم بر ابهامات و سوالات سقوط وي افزود.

همسر هاشم كه همچنان منتظر بازگشت وي به خانه بود، چندين سال پس از مفقودالاثر شدن همسرش در يكي از شب­هاي قدر، خالصانه دست به دامن ائمه اطهار شده و از آنها مي خواهد، وجود يا عدم وجود هاشم را براي وي معلوم كنند. توسل وي جواب داده و همان شب خواب شهيد بزرگوار را مي بيند. هاشم كه در سبزه زارمانندي با لباس خلباني به ديدن همسرش آمده بود در جواب سوال وي كه پرسيد: «هاشم، مي خواهم بدانم كه تو هستي يا نيستي؟» مي گويد: «من نيستم.» پس از مدت كوتاهي گفتگو، شهيد اظهار مي دارد «من سردم است و بايد بروم». همسر شهيد صبح فردا خوابي كه ديده بود را با يكي از علما در ميان مي گذارد. در جواب مي شنود با توجه به اظهار سرما توسط شهيد، پيكر پاك وي در درون آب قرار دارد. همسر هاشم پس از اين واقعه از شهادت همسرش يقين حاصل مي كند و جالب آنكه مدت كوتاهي بعد از طريق نامه رسمي نيروي هوايي اعلام شهادت همسرش را دريافت مي دارد.

شهيد سرهنگ خلبان محمدهاشم آل آقا كه از باتجربه ترين و ارزشمندترين خلبانان تامكت نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران محسوب مي شد؛ با مورد اصابت قرار گرفتن جنگنده اش درون كابين ماند تا پيكر پاكش به قعر آب­ها برود و روح بلندپروازش به اوج آسمان­ها عروج كند. براي خليج هميشه فارس چه افتخاري از اين بالاتر كه چنين مرواريدهاي نابي را در درون خود جاي داده است.

 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

پنج شنبه 29 فروردین 1392  6:54 PM
تشکرات از این پست
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

پاسخ به:سرلشكر خلبان شهيد "محمد هاشم آل آقا"

پاسخ به:سرلشكر خلبان شهيد "محمد هاشم آل آقا"

 

 

 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

پنج شنبه 29 فروردین 1392  6:58 PM
تشکرات از این پست
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

پاسخ به:سرلشكر خلبان شهيد "محمد هاشم آل آقا"

 

شهيد محمدهاشم آل‌آقا فردي آرام و صبور بود و نسبت به خانواده خود تعصب خاصي داشت و همسرش عامل اخير را مهمترين علت ازدواجش با وي مي‌داند. هاشم هيچ‌گاه از اسرار شغلي خود با همسرش صحبتي به ميان نمي‌آورد و اين مورد تا بدانجا پيش رفته بود كه همسر وي پس از شهادتش به پست واقعي هاشم در نيروي هوايي پي مي‌برد!

 

جا دارد در اين جا خاطره‌اي كه سرهنگ خلبان «مسعود اقدام» در كتاب «انتخابي ديگر»1 بيان كرده را بياوريم. اقدام در اين مطلب كه با عنوان «برخورد با پرندگان سيگال» در كتاب مزبور به چاپ رسيده عنوان مي‌كند كه در اوايل جنگ در پروازي به همراه شهيد بزرگوار «عليرضا ياسيني» به قصد انهدام سه سايت موشكي زمين به دريا كه از پشت پايگاه هوايي شعيبيه كشتيهاي كشورمان را مورد اصابت قرار مي‌داد در يك جنگنده F-4 عازم ماموريت مي‌شود. طبق برنامه براي درامان ماندن از رديابي توسط رادارهاي دشمن قرار بود آنها با عبور از 30 مايلي «خورموسي» و پرواز بر فراز باتلاقهاي «فاو» و «ام‌القصر» خود را در موقعيت مناسب به روي هدف برسانند. با عبور از مرز اقدام به عنوان خلبان كابين عقب تمام حواس خود را معطوف بررسي سامانه‌هاي مختلف هواپيما و تهديدات موشكي دشمن مي‌كند تا در صورت شليك بتوانند به موقع با مانور مناسب آن را منحرف كنند.

 

خطري احساس نمي‌شد و جنگنده با سرعت بسيار بالا در ارتفاع پايين بر فراز ني‌زارها به حركت خود ادامه مي‌داد كه ناگهان زمين و زمان در جلو چشمان هر دو خلبان تيره و تار شد. اقدام حدود 20 ثانيه بعد به هوش آمده و مشاهده مي‌كند كه جنگنده در يك صعود 50 درجه‌اي در حال گردش به راست است. بلافاصله فرامين هواپيما را در اختيار گرفته و از طريق راديوي هواپيما سعي در برقراري ارتباط با ياسيني مي‌كند. خلبان كابين جلو هيچ عكس‌العملي از خود نشان نمي‌داد. اقدام در همين زمان به بررسي شرايط پرداخت تا متوجه شود چه اتفاقي افتاده. تكه‌هاي گوشت و پر اطراف كابين نشان از برخورد دسته‌اي از پرندگان دريايي (كه در آن سرعت حكم يك گلوله ضدهوايي را دارد) به جنگنده را داشت.

 

هواپيما در كنترل بود اما تمام سامانه‌هاي ناوبري از كار افتاده بود. تعيين مسير درست بازگشت تنها با كمك رادار كنترل زمين ميسر بود كه تماسهاي متعدد اقدام با رادار هيچ نتيجه‌اي دربر نداشت. اقدام براي چندمين بار در راديوي هواپيما گفت:

 

ـ از ابابيل به رادار! اگر صداي مرا مي‌شنوي جواب بده!

 

ناگهان صداي مبهمي به گوش رسيد. بلافاصله تكرار كرد:

 

ـ از ابابيل به رادار!

 

ناگهان صداي روشن و واضحي در راديو طنين‌انداز مي‌شود!

 

ـ ابابيل، من عقابم، به گوشم!

 

اين پيام كه در واقع نويد زندگي براي فانتوم و خلبانانش محسوب مي‌شد، صداي خلبان F-14 حاضر در منطقه، شهيد والامقام سروان خلبان «هاشم آل‌آقا» بود. آل‌آقا در ادامه مي‌گويد:

 

ـ مشكلي برايتان پيش آمده؟!

 

ـ هواپيمايمان صدمه ديده. نمي‌دانم خلبان كابين جلو بيهوش شده يا به شهادت رسيده.

 

ـ خونسردي خودت را حفظ كن! سعي كن كنترل هواپيما را به دست بگيري! دارم به سمت شما حركت مي‌كنم.

 

وقتي كه آل‌آقا به بالاي سر فانتوم زخمي رسيد گفت:

 

ـ ابابيل! همين‌طور به پرواز ادامه بده. مراقب باش از دستگيره صندلي‌پران استفاده نكني! چون چتر صندلي باز شده و بالاي هواپيما رهاست. هواپيمايتان شبيه «آواكس»2 شده است.

 

ـ متشكرم! سعي مي‌كنم هواپيما را هدايت كنم. ولي نمي‌دانم چه بلايي سر ياسيني آمده است.

 

ـ خونسردي خودت را حفظ كن و همين‌طور به پرواز ادامه بده! من پشت سرت در حركت هستم، نگران نباش!

 

موتورها با آن كه با قدرت صد در صد در حال پيشراندن جنگنده بودند با اين حال فانتوم صدمه ديده سرعتي حدود 180 نات داشت كه براي جنگنده سرعت كمي است. پس از مدتي ياسيني نيز به هوش آمده و با اعلام اين كه مي‌تواند جنگنده را هدايت كند، فرمان را در دست مي‌گيرد. نهايتا هواپيما به سلامت در پايگاه فرود آمده و بدين وسيله هاشم آل‌آقا جنگنده F-4 باارزش و دو خلبان ارزشمندتر را به دامان وطن باز مي‌گرداند.

 

همسر قهرمان شهيد از آن زمان كه هاشم ديگر به خانه بازنگشت، نگهداري و پرورش دو يادگار شهيد (بابك و بهزاد) را به تنهايي به عهده گرفت و نشان داد كه از حماسه‌سازان ميدانهاي نبرد حق عليه باطل چيزي كم ندارد. وي كه براي فرزندان خود هم پدر بود و هم مادر با تلاشي خستگي‌ناپذير توانست آنها را به سمت مدارج بالاي علمي رهنمون شود. دكتر «بابك آل‌آقا» فرزند ارشد شهيد با ارايه پايان‌نامه دكتراي خود با عنوان «بررسي تاثير محيط هوا ـ فضا بر فيزيولوژي بدن هوانوردان» در سال 1379 توانست در سطح خاورميانه مقام اول را كسب و به دريافت لوح تقدير از دست رييس‌جمهور وقت جناب آقاي «خاتمي» مفتخر شود. لازم به ذكر است پايان‌نامه وي هم‌اكنون در تعدادي از خطوط هوايي به عنوان مرجع تدريس مي‌شود.

 

 

 

افتخاري ديگر

 

از افتخارات ديگر همسر سرافراز شهيد آل‌آقا اين است كه وي خواهر شهيد نيز مي‌باشد. شهيد سروان خلبان «مصطفي صغيري» كه از خلبانان جنگنده F-4، فانتوم نيروي هوايي بود در ماموريتي در روز 23 مهر 1359 كه از پايگاه سوم شكاري همدان به قصد هدفي در شهر سليمانيه عراق برخاسته بود، مركبش در خاك عراق مورد اصابت قرار گرفته و به فيض عظيم شهادت نايل مي‌آيد. متاسفانه باخبر شديم كه چندي پيش همسر اين دلاورمرد عرصه پيكار دارفاني را وداع گفته. ما نيز به نوبه خود با تسليت به خانواده آل‌آقا براي اين مرحومه علو درجات را از درگاه ايزد منان خواستاريم.

 

هم‌اكنون براي بزرگداشت مقام والاي 70 تن از خلبانان شهيد نيروي هوايي ارتش كه پيكر پاكشان هرگز به آغوش وطن بازنگشت، يادماني در بهشت زهرا ساخته شده است.

 

در پايان از خانواده معظم شهيد آل‌آقا به خصوص همسر بزرگوارشان كه ما را به گرمي پذيرفتند و با شكيبايي پاسخگوي سوالات ما بودند تشكر و قدرداني مي‌كنيم.

 

 

 

پي‌نويس

 

1 ـ كتابي درباره زندگي شهيد سرتيپ خلبان عليرضا ياسيني چاپ انتشارات سازمان عقيدتي سياسي ارتش جمهوري اسلامي ايران.

 

2 ـ هواپيمايي است كه نقش رادار پرنده را دارد. آنتن بشقابي بزرگ كه بر روي هواپيما شبيه چتر قرار دارد وجه تمايز آن با بقيه هواپيماهاست.

 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

پنج شنبه 29 فروردین 1392  7:04 PM
تشکرات از این پست
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

پاسخ به:سرلشكر خلبان شهيد "محمد هاشم آل آقا"

پاسخ به:سرلشكر خلبان شهيد "محمد هاشم آل آقا"

 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

پنج شنبه 29 فروردین 1392  7:05 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها