0

خلاصه ای از زندگی نامه شهید علی سالاری

 
shokoofeh
shokoofeh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1389 
تعداد پست ها : 952
محل سکونت : البرز

خلاصه ای از زندگی نامه شهید علی سالاری

10.jpg

 

 

شهید سالاری در تاریخ پنجم مهرماه 43 در اوج مبارزات سیاسی الهی حضرت امام خمینی ( ره ) پا به عرصه وجود نهاد. وی زندگی خود را در آغوش گرم خانواده ای مذهبی و متدین آغاز و سپری نمود .
در تاریخ 4/5/1360 به عضویت سپاه پاسداران درآمد و درسرکوبی منافقین و تروریستهای ضد خلق شرکت جست .
شهیدعزیزدر طول مدت خدمت خود به نظام مقدس جمهوری اسلامی دارای مسئولیتهای مختلفی در سپاه بود که از جمله :
1- مسئول مدیریت داخلی بسیج هرمزگان 2- موسس و فرمانده ناحیه مقاومت بسیج امیر المومنین بندرعباس 3- موسس و فرمانده پادگان آموزشی سید الشهداء 4- فرمانده پادگان آموزشی قدس بسیج 5- مربی تخصصی سلاحهای ادواتی 6- فرمانده گردان ادوات منطقه یکم دریایی سپاه را می توان نام برد ، وی در جبهه های جنگ و عملیاتهای والفجر 3- والفجر 4- والفجر 8 شرکت کرد ، و سرانجام در عملیات کربلای 4 در شلمچه که گردان تحت فرمانش را برای عملیات رهبری می کرد ، به آرزوی دیرینه اش رسید و شربت شهادت نوشید .
( روحش شاد و راهش پر رهرو باد )
بسم الله الرحمن الرحیم
« ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتابل احیاء عند ربهم یرزقون »
مپندارید کسانیکه در راه خدا کشته شده اند مردگانند بلکه آنها زنده اند ونزد خدای خویش روزی می خورند . ( قرآن کریم )
خلاصه ای از زندگانی سردار شهید و دلیر اسلام شهید علی سالاری
شهید در سال 1343 در خانواده ای مستضعف در روستای سیرمند از توابع بخش حاجی آباد بندرعباس چشم به جهان گشود . دوران کودکیش را در زادگاهش سپری نمود وارد دبستان شد . دوران ابتدائی را تا سال چهارم در زادگاهش گذراند و بدلیل نبودن کلاس پنجم به روستای شهدا دی مهاجرت نمود . پس از آن جهت ادامه تحصیلات راهی بندرعباس شد به سرپرستی برادرش در خانه اجاره ای زندگی نمود در این زمان ( 1356 ) که بود مادر را از دست داد .
سال دوم راهنمائی او همگام با مبارزات خستگی ناپذیر ملت دلیر و شهید پرور کشورمان بود . در اوج تظاهرات ضد رژیم وی بخاطر عشق و علاقه فراوانی که به امام عزیز اسلام و قرآن داشت همگام با دیگر مردم به مبارزه علیه رژیم ادامه داد و در پیروزی انقلاب نقش بسزایی داشت . پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی مان به حراست و پاسداری از انقلاب پرداخت. وی در سال 1358 وارد انجمن اسلامی 600 دستگاه و کوی ملت شد وفعالیتهایش را در این انجمن شروع نمود . او باتشکیل کتابخانه و ایجاد نمایشگاههای مختلف و گذاشتن مراسمهای مختلف و دعای کمیل و توسل کمک فراوانی به بالابردن سطح فرهنگ منطقه نمود همچنین در خصوص کارهای عمرانی نیز نقش فعال داشت .
پس از اتمام دوره راهنمایی وارد هنرستان شد با تشکیل بسیج مستضعفان به فرمان امام خمینی نیز وارد بسیج و سپاه شد و پس از آموزش نسبت به تاسیس پایگاه مقاومت مسجد امیرالمومنین با کمک دوستانش همت گماشت .آنگاه پایگاه های مقاومت در مساجد دیگر نیز راه اندازی نمود .درخلال برنامه ها همکاری مستمروموثری نیز با شورای اسلامی وهیئت امناء مسجد امیرالمومنین داشت .پس از تشکیل ناحیه مقاومتم در مسجد امیرالمومنین داشت . پس از تشکیل ناحیه مقاومتم در مسجد امیرالمومنین 600 دستگاه وی در سال 1360 بعنوان مسئول ناحیه کار خود را با جدیت تمامتر دنبال نمود با تلاش و کوشش شبانه روزی منطقه را بنحومطلوبی اداره می کرد پس از مدتی که از خدماتی در ناحیه مقاومت گذشت در سازماندهی عملیات بسیج مشغول بکار شد و خدمات شایان توجهی در رابطه با پایگاه هاو نواحی مقاومت منطقه شهدا انجام داد .
در زمان فعالیتش در بسیج و سپاه علی رغم تلاش فراوان که جهت رفتن به جبهه می کرد اما مسئولین با رفتن ایشان موافق نمی نمودند . سرانجام در تاریخ 30/1/62 با اصرار زیاد عازم جبهه های جنوب گردید . ودر عملیاتهای والفجر 3 و 4 در مهران و مریوان شرکت نمود . این بار مدت ماموریتش در جبهه 5/6 ماه بطول انجامید پس از اتمام ماموریتش به بندرعباس بازگشت و مسئول پادگان آموزشی سید الشهدا شد . همزمان با این سمت پادگان قدس نیز اداره می کرد و در ستاد اردوئی نیز فعالیت داشت . بعد از آن مسئول ناحیه مقاومت شهید رایکا شد و پس از مدتی مجدداً بمدت 9 ماه عازم جبهه گردید و در عملیات والفجر 8 بود که بر اثر اصابت ترکش مجروح و مدتها در بیمارستانها تحت امداد و درمان بود . پس از بهبودی مجدداً به جبهه رفت و وارد گردان ادوات لشکر ثار الله شد . در این زمانها متناوبا ماموریتهایی در جاهای مختلف جبهه و پشت جبهه داشت . پس از پایان ماموریتش به بندرعباس بازگشت و به فرماندهی گردان ادوات سپاه هرمزگان منصوب گردید . در این برهه به اصرار زیاد خانواده و دوستان تصمیم به ازدواج گرفت و مجدداً ماموریتهایی به جبهه رفت و پس از مدتی بازگشت و با یکی از بستگان نزدیک خود بنای زندگی نوین را گذاشت و سه روز پس از عقد مجدداً عازم جبهه شد تا گردان ادوات را به عملیات برساند و بالاخره بعد از 17 روز مانده در جبهه در عملیات کربلا 4 در مورخه 4/10/65 به فیض شهادت نائل آمد و به لقاء الله پیوست پیکر مطهرش در مورخه 11/10/65 باشکوه خاصی بر روی دست انبوه مردم شهید پرور و قهرمان بندرعباس تشییع در قطعه شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شد .
از خصوصیات بارز وی می توان خضوع ، خشوع ، کمک به همنوعان ، صبر، بردباری اخلاق نیکو شهادت، شجاعت و ایثار را نام برد .هر گل که می دهد به چمن صفا گلچین روزگار امانش نمی دهد . روحش شاد ، یادش گرامی و راهش مستدام باد .

قوم من ترنج را با پوست می خورند

 راستی! کسی زلیخا را ندیده است؟

سه شنبه 20 فروردین 1392  5:37 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها