گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، فاطمه خسروپور؛ در 17 دی ماه 1314 شمسی، رضاشاه در جشن فارغالتحصيلي دانشسراي مقدماتي دختران در تهران، اجراي قانون كشف حجاب را اعلام كرد. در اين مراسم، همسر و دختران رضاشاه بيحجاب شركت كرده بودند.
به دنبال شكست مفتضحانه دولت در جريان لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي در آذر 1341، رژيم يك بار ديگر قدرت خود را در مصاف با روحانيت آزمود و با استفاده از مناسبت 17 دي 1341، ميخواست از زنان بيحجاب براي رژه خياباني و تظاهرات كه به صورت غيرمستقيم عليه اسلام و روحانيت تمام ميشد، بهره برداري نمايد.
حضرت امام خميني(ره) كه با هوشياري كامل مراقب اوضاع بودند، پس از اطلاع از ماجرا بيدرنگ طي پيامي به دولت هشدار داد كه در صورت وقوع چنين حادثهاي، علماي اسلام متقابلاً همان روز را به مناسبت فاجعه مسجد گوهرشاد، عزاي ملي اعلام مي كنند.
ايشان همچنين در اين پيام عنوان كردند از عموم ملت خواهند خواست كه دست به تظاهرات بزنند و نسبت به عاملين آن ابراز تنفر و انزجار كنند.
تهديد رهبر نهضت كه عقبنشيني رژيم را به دنبال داشت، يكبار ديگر موج وسيعي از اميد و پيروزي و معرفت به رهبر را در دلهاي مردمِ به ستوه آمده به وجود آورد و نهضت را به پيروزي دوم خود رساند.
رژيم پهلوي كه با ترفندهاي گوناگون از قبيل زندان و تبعيد نتوانسته بود از نفوذ امام خميني(ره)، رهبر روحاني انقلاب مردمي ايران جلوگيري كند، با اقدامي ناپسند و ضد ديني، در هفدهم دي ماه 1356 مقالهاي توهينآميز عليه حضرت امام تحت عنوان «ارتجاع سرخ و سياه در ايران» با نام مستعار احمد رشيدي مطلق در روزنامه اطلاعات به چاپ رسانيد.
نويسنده اجير ساواك در اين مقاله با وقاحت كامل سعي كرده بود با اهانت به امام، به زعم خود شخصيت رهبر نهضت را بشكند و امام را به طرفداري از مالكين و شهرتطلبي و عامل استعمار بودن متهم نمايد.
چاپ اين مقاله كه در آن، حضرت امام را سرسپرده شوروي و كمونيست معرفي كرده بود، با عكسالعمل شديد مردم و قيام خونين 19 دي مردم قم مواجه گرديد.
انتشار اين مقاله، در سراسر ايران با عكسالعمل تند و خشم و نفرت عمومي مواجه گرديد و بلافاصله، درسها و جماعتها در حوزه علميه قم به عنوان اعتراض تعطيل شد.
به تعبيري ديگر واكنش مردم نسبت به اين عمل ساواك به منزله آغاز قيام اصلي مردمی در براندازی رژیم پوسیده شاهنشاهی بود.
شاه برای گروه های چریکی که گاه دست به عملیات تروریستی می زدند یا گروه های روشن فکری که اغلب با لحن تمسخر آمیزی از آن ها سخن می گفت اهمیت زیادی قائل نبود و از میان نیروهای مخالفش تنها از آیت الله خمینی واهمه داشت.
بدین جهت مبارزه با ایشان را با دستور تهیه و انتشار مقاله مذکور به منظور تحقیر و بی اعتبار کردن ایشان آغاز کرد.
رژیم شاه با این اقدام وارد مهلکه ای آن چنان خطرناک شد که وسعت دامنه و عظمت ابعاد آن موجب در هم شکستن پایه های نظام شاهنشاهی در ایران گردید.