پروفسور آنه ماری برگیت شیمل ، در سال 1922 میلادی (301 ش)، در شهر « ارفوت » آلمان، در خانوادهای پروتستان چشم به جهان گشود. تقدیر چنان بود که از ایام نوجوانی علاقهی شدیدی به فرهنگ و زبانهای شرقی (اسلامی) یافته و با تعمیق و گسترش علائقش به آن، تحصیلدانشگاهی خود را نیز در زمینهی زبان و ادبیات عربی و علوم اسلامی، در دانشگاه برلین، قرار دهد.
وی در سال 1941م، از رسالهی تحصیلی خود که تحت عنوان خلیفه و قاضی در مصر اواخر قرون وسطی» به رشتهی تحریر درآمده بود، دفاع کرده و سپس در سال 1943 م، دورهی دکتری فلسفهی خود را در رشتهی شرقشناسی به اتمام رسانید و به کار در وزارت امور خارجهی آلمان پرداخت. بعد از جنگ، در دانشگاه «ماربورگ» به تدریس دروس مختلفی چون: زبان و ادبیات عربی و معارف اسلامی و اسلامشناسی و...پرداخت (1946-1953م.). وی در کنار فعالیتهای آموزشی و پژوهشی خود، موفق شد دومین دورهی تحصیل عالی خود را با اخذ مدرک دکتری در رشتهی «تاریخ ادیان» به پایان برد.
سفرهای علمی و مطالعاتی پروفسور شیمل به کشورهای مختلف اروپایی و شرقی، نتایج پرباری برای او در بر داشت. به ویژه سفری که در سال 1952 م به ترکیه انجام داد و ضمن بررسی نسخههای خطی کتابخانههای استانبول، از آرامگاه مولانا دیدار کرد و با برخی از روشنفکران ترک مراوداتی برقرار کرد. دستاوردهای علمی ایشان در این سفر به زودی باعث شد از وی به عنوان استاد کرسیِ «تاریخ و اصول ادیان» در دانشکدهی الهیات آنکارا دعوت به عمل آید. وی با پذیرش این دعوت، ضمن نشان دادن علاقهی خود به زندگی در جامعهی شرقی، فرصت مناسبی پیدا کرد تا گسترهی مطالعات و پژوهشهای خود را در ادبیات کلاسیک ترک و نیز مسائل اسلام در دنیای جدید و نیز عرفان اسلامی و ایرانی و غیره، تا حد اعلای ممکن توسعه دهد.
پس از بازگشت به آلمان، در دانشگاه بن به تدریس مباحث مختلف اسلامشناسی پرداخت (1961-1965 م.) و سپس مسئولیت کرسی «فرهنگ اسلام» را در دانشگاه هاروارد، پذیرا شد و از سال 1967 م. به عنوان پروفسور (استاد) و از سال 1970 م، اختیار دار کامل کرسی تدریس «تاریخ ادیان خاوری» در دانشگاه هاروارد شد.
شگفت آور آنکه پروفسور شیمل درکنار فعالیتهای دانشگاهی و شرکت در مجامع علمی و فرهنگی کشورهای غربی و اسلامی، شمار تألیفات، ترجمهها، مقالات و سخنرانیهای ایراد شده توسط ایشان، خیره کننده است. کافی است یادآوری شود تعداد کتب تألیف و ترجمه شده توسط ایشان بالغ بر 105 مجلد میگردد.(26)
تلاشها و مجاهدتهای چشمگیر پروفسور شیمل در عرصهی پژوهش و تحقیق عالمانه در حوزهی فرهنگ و عرفان شرق اسلامی، از سوی بسیاری از نهادهای رسمی و غیررسمی این کشورها و نیز مجامع علمی و
سفرهای علمی و مطالعاتی پروفسور شیمل به کشورهای مختلف اروپایی و شرقی، نتایج پرباری برای او در بر داشت. به ویژه سفری که در سال 1952 م به ترکیه انجام داد و ضمن بررسی نسخههای خطی کتابخانههای استانبول، از آرامگاه مولانا دیدار کرد و با برخی از روشنفکران ترک مراوداتی برقرار کرد. دستاوردهای علمی ایشان در این سفر به زودی باعث شد از وی به عنوان استاد کرسیِ «تاریخ و اصول ادیان» در دانشکدهی الهیات آنکارا دعوت به عمل آید. وی با پذیرش این دعوت، ضمن نشان دادن علاقهی خود به زندگی در جامعهی شرقی، فرصت مناسبی پیدا کرد تا گسترهی مطالعات و پژوهشهای خود را در ادبیات کلاسیک ترک و نیز مسائل اسلام در دنیای جدید و نیز عرفان اسلامی و ایرانی و غیره، تا حد اعلای ممکن توسعه دهد.
فرهنگی غربی، قدر دانسته شده است: اعطای شش مدرک دکتری افتخاری به ایشان از سوی دانشگاههای پاکستان، سوئد، ترکیه و ایران به ایشان و نیز بسیاری نشانهای افتخار و جوایز مختلف، مانند جایزه فریدریش روکرت (1965)، مدال هامر - پورگشتال (1974- اطریش)، نشان «ستارهی قائد اعظم» (پاکستان - 1965) و...- آخرین آنها - «جایزه صلح اتحادیهی ناشران و کتاب فروشان آلمان» (1995) و نیز «نشان دوستی» جمهوری ازبکستان (2002م.).
شمیل در آخرین مراسم بزرگداشت خود6-2- آنه ماری شیمل در مهرماه 81 در مراسم بزرگداشت خود در تهران شرکت جست و چند ماه بعد دار فانی را وداع گفت. روحش شاد باد. او در این کنفرانس چند کلمهای سخن گفت. پروفسور آنه ماری شیمل گفتار خود را تحت عنوان "Mose and Shepherd" به زبان انگلیسی ارائه نمود . وی در ابتدا؛ چند جملهای به فارسی، از عدم امکان سخنرانی به زبان فارسی عذرخواهی کرد و سپس شرحی از مراحل گرایش خود به مولانا و آموزههای او را از سنین نوجوانی به بعد ارائه کردند. وی در ادامه داستان موسی و شبان را در مثنوی مولوی، داستانی در خور توجه دانست و به تحلیل و ارزیابی جنبههای برجستهی این داستان و آموزههای حکمی - عرفانی آن پرداخت. از جمله هنر نیایش، مسئلهی دعا و کاربردهای آن در الحاق روح انسان به خداوند. وی در پایان از مولوی به عنوان شخصیتی بین فرهنگی یاد کرد.
دکتر غلامرضااعوانی سخنرانی افتتاحیه همایش را با تجلیل از مقام شامخ علمی و ویژگیهای قابل ستایش شخصیت پروفسور آنه ماری شیمل، آغاز کرد. ایشان بررسی سه مورد اساسی در نزد خانم شیمل را به ترتیب زیر در خور تأمل دانستند: اول، طرز زندگی ایشان به عنوان یک محقق است. دوم، فهم و درک او از موضوعات مورد تحقیق خود است که از طریق زندگی در جوامع اسلامی و مطالعات گستردهی «فرهنگ زیستی و زندگی» مسلمانان را دریافته بود. سوم، تأثیرپذیری خانم شیمل از نَفَس مولانا است که وی را قادر ساخته بود با فرهنگهای مختلف ارتباط برقرار کند.
سخنران بعدی، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی ، در گفتاری تحت عنوان «نقش عرفان در شکلگیری حکمت متعالیه» ابتدا مفهوم حکمت متعالیه را ایضاح نموده و سپس نقش ملاصدرا را در بهرهبرداری از عناصر کهن اسلامی و نوپردازیهای بدیع در عرصه اندشهی فلسفی را مورد بررسی قرار دادند.
دکتر دینانی مهمترین کار ملاصدرا را ارائهی تقریری تازه و اقامهی برهان بر مطالبی که پیش از آن برهان نداشت، دانست. وی در ادامه چندگونه از این مسائل را در نزد ملاصدرا به بحث گذارد، از جمله: مسئلهی اصالت وجود و براهین ملاصدرا در آن باره، مسئلهی حرکت در جوهر، مسئلهی مانیتالحدوث و روحانیتالبقاء.
وی سپس بحث تأثیر عرفان در حکمت متعالیه را مطرح کرد و اظهار داشت که عرفا وحدت وجودی داشتهاند، اما ملاصدرا به وحدت، اصالت داد. همچنین ملاصدرا حرکت جوهری را از عرفان و از ایدهی «تجلیّات دائم حق تبارک و تعالی» اخذ کرده است. وی در پایان شرح خدمات شیمل را برشمرد و از خدمات علمی وی تجلیل کرد.
دکتر شهرام پازوکی ، در گفتاری تحت عنوان «عرفان صراط مستقیم گفتگوی ادیان» به این مطلب پرداخت که راههای گوناگونی برای گفتگوی بینالادیانی وجود داشته و دارد، در حالی که راه حقیقی یک راه بیشتر نیست. تحقق گفتگوی حقیقی بین ادیان موکول به رفع موانع و حصول شرایط خاصی است. وی با تأکید بر اینکه در صورت درک سخن اصلی هر دین، امکان ورود به راه گفتگوی حقیقی میسر میشود و البته این گفتگو اول باید با خودمان باشد لذا «گام نهادن فرد در مسیر یافتن خود» یا خودشناسی که مورد ادعای عرفا است، اولین قدم است. سپس باید «گوش کرد» تا سخن اصلی دین را دریافت.وی در ادامه به بررسی سه نمونه گفتگوی بین عرفای مسلمان، ابن عربی، دارالشکوه، مولوی پرداخت و از خدمات شیمل در حوزه گفتگوی ادیان و عرفان، سخن گفت.
دکتر حمید فرزام ، در گفتاری که تحت عنوان «قصهی نامکرر عشق عارفان» ارائه کردند، ابتدا مسائلی را دربارهی عرفان به عنوان معرفتی قلبی و شهودی که از طریق تزکیهی نفس حاصل
- آنه ماری شیمل در مهرماه 81 در مراسم بزرگداشت خود در تهران شرکت جست و چند ماه بعد دار فانی را وداع گفت. روحش شاد باد. او در این کنفرانس چند کلمهای سخن گفت. پروفسور آنه ماری شیمل گفتار خود را تحت عنوان "Mose and Shepherd" به زبان انگلیسی ارائه نمود .
میگردد و با هدف وصول به قرب الهی تداوم مییابد، مطرح نمود ه و سپس مسئلهی عشق عارفان را در نزد عرفا به بررسی و ارزیابی گذاردند.
دکتر محمدرضا ریخته گران، سخنران دیگر همایش در سخنرانی که خود با عنوان «مراتب هستی از دیدگاه مولوی و تطبیق آن با ودانتا» ارائه نمودند، ابتدا به لزوم توجه به اختلاف در مظهریت حقیقت در نظامهای فکری، که مورد تطبیق قرار میگیرند، اشاره کرده و تأکید نمودند که ودانتای هندوها با عرفان مولوی مظهر حقیقت واحدی نیستند.
دکتر محمدرضا حسینی بهشتی ، در گفتار خود با عنوان «تجربه عرفانی و پیوند میان فرهنگها» به یک پرسش اساسی پرداختند، آیا اساساً تجربه عرفانی یا تجربه عارفانه میتواند پیوندی بین فرهنگها برقرار کند و اگر میتواند، چرا؟ علت طرح این سؤال در این نکته نهفته است که عرفان یکی از راههای وصول به معرفت است که در کنار علوم تجربی و فلسفه و... که متکی بر شهود تجربی (حسی) و عقل هستند، قرار دارد. اگر مقایسهای بین این سه راه وصول به حقیقت داشته باشیم و توجه به ویژگیهای خاص شهود قلبی و عارفانه در قیاس با آن دو روش دیگر، سؤال فوق را جدیتر میکند.
خانم دکتر ایرمگارد پین در گفتاری تحت عنوان «عرفان در گفتگوی تمدنها» به بررسی اهمیت مقولهی عرفان در گفتگوی تمدنها پرداخت.
سخنران بعدی همایش، دکتر محمود نوالی بود که مطلب خود را تحت عنوان «مقدمهای بر معرفی مشابهات و اختلافات پدیدارشناسی و عرفان» ارائه نمود. ایشان در سخنان خود ابتدا به اهمیت رو به تطبیق در به دست آوردن مشترکات بنیادی و پایدار، برای فراهم آوری امکان تفاهم بین تمدنها، اشاره نمود چرا که علاقهمندی انسانها در هر تمدنی، خاصه در عرفان و پدیدارشناسی به دیدن «خود شیء» و یافتن حقیقت و ماهیت آن است و این امر به دلیل دستیابی به یک مبنای واحد، باعث احساس خویشاوندی بین انسانها میشود.
دکتر بهروز ثروتیان ، نیز در گفتاری تحت عنوان «دل محوری و مشاهدات عارفانه در شعر نظامی و حافظ» به بررسی اشارات عرفا به شیوههای ذکر دل گفتن و خلوت نشینی، و حصول مکاشفه و مشاهده پرداختند.
دکتر قاسم کاکائی ، سخنران دیگر همایش در گفتاری تحت عنوان «عرفان اسلامی، عرفان مسیحی؛ تساهل و تسامح» در خصوص مسئله «گفتگو» در دین اسلام، که همچنین گوهر و اصل دین قلمداد شده است، سخن گفتند.
ایشان در ادامه موضوع «تسامح دینی» را در نزد دین اسلام و مسحیت به بحث وبررسی نهاده و هر دو دین را واجد این اصل میداند. حتی در خلال جنگهای صلیبی، با تمسک عرفای مسیحی و مسلمانان به گوهر دین، باب گفتگوی بین ادیان مفتوح مینماید.
دکتر حمیدرضا آیت اللهی در سخنرانی خود تحت عنوان «جایگاه زن در اسلام از نظر پروفسور شیمل»، به دیدگاه عارفانه پروفسور شیمل به مسئله زن در اسلام پرداختند. به نظر ایشان پروفسور شیمل نقاد دیدگاه مسلط دینپژوهی در محافل آکادمیک غرب به شمار میرود.
به نظر شیمل در اسلام اصل وحدت را داریم که این وحدت به دو امر تجزیه میشود و بعد از آن، از آن کثرت زاییده میشود. نقش وحدت در عالم خلق محور اصلی الهیات و عرفان اسلامی است.
دکتر سعید بینای مطلق ، دیگر سخنران همایش «مفهوم اونیورسال در متافیزیک
دکتر محمدرضا ریخته گران، سخنران دیگر همایش در سخنرانی که خود با عنوان «مراتب هستی از دیدگاه مولوی و تطبیق آن با ودانتا» ارائه نمودند، ابتدا به لزوم توجه به اختلاف در مظهریت حقیقت در نظامهای فکری، که مورد تطبیق قرار میگیرند، اشاره کرده و تأکید نمودند که ودانتای هندوها با عرفان مولوی مظهر حقیقت واحدی نیستند.
و در مدرنیته» را بحث گذاردند. ایشان با اشاره به این امر که «دیدگاه متافیزیکی» و نیز «دورهی مدرنیته» یا «عصر جدید»، بر گونهای از اونیورسالیته استوار است یعنی از نظرگاه متافیزیکی «حقیقت کل یا مطلق»، «انیورسال» است. پس به یک صورت یا به یک شکل خاص نبوده، بلکه فراسوی چندگانگی است. اما به صور بیشمار درمیآید. به عبارت دیگر، «حقیقت کل» بیرنگ است، ولی سرچشمهی رنگهاست و رنگارنگ جلوه میکند.
دکتر رضا انزابی نژاد ، دربارهی «چیستی و چرایی شعریت نثرهای عرفانی»، که عنوان گفتار ایشان بود، ضمن اشاره به خصلت «پرسندگی و رازجویی» انسان، این خصلت را منشأ همهی آگاهیها و شایستگیهای انسان - به عنوان «خلیفةاللهی»، دانستند. اما به نظر وی، کهنترین و بزرگترین چیستان برای انسان «سرالاسرار هستی» بوده و هست: ذات آفریدگار، و در کنار آن «چرایی آفرینش، و از کجا و به کجایی آن» در واقع عرفان، تجلی و نمود این «رازجویی» آدمی است.
دکتر هرمز رحیمیان ، نیز در گفتاری که تحت عنوان «چند وجه مشترک در عرفان ملامتیه و مکتب سوررئالیسم» ارائه نمودند، به بررسی تطبیقی دو مکتب معروف - سوررئالیسم در مغرب زمین - و عرفان عاشقانهی مشرق زمین (خاصه شاخهی ملامتی آن) پرداخت. ایشان ضمن اشاره به سودمندیهای روش مقایسهای در درک بهتر ادبی ملل جهان، به بررسی برخی از اصول مشترک و نگرشهای همسو و همانند مکتب سوررئالیسم با عرفان ملامتی پرداخت.
خانم گیتی آرین ، در گفتار خود تحت عنوان «پژوهشی دربارهی نامهای ایرانی» با توجه به پژوهش پروفسور شیمل در کتاب «نامهای اسلامی»، به بررسی کتاب مهم پروفسور شیمل در خصوص نامگذاری در ایران، ریشههای اسامی زنان و مردان، تطور اسامی مختلف در جامعهی اسلامی و غیره پرداختند.
استاد حسن لاهوتی ، در گفتاری که تحت عنوان «خدمات پروفسور شیمل به عرفان و ادب ایران» ارائه کردند، ضمن بررسی آثار مهم خانم شیمل، به اهمیت و ارزش کار ایشان در این راستا اشاره کردند. دکتر لاهوتی، ارزش کار خانم شیمل را در پرهیز از هرگونه شبهه پراکنی مترجمان اروپایی اشعار فارسی و نشان دادن جایگاه واقعی دنیای عرفان و ادب ایرانیان به جامعهی غربی، دانستند.
دکتر خسرو ناقد ، در سخنرانی خود تحت عنوان «اقبال شیمل»، به بررسی تأثیر شخصیت و آراء علامه محمد اقبال در فرآیند شکلگیری حیات علمی پروفسور شیمل پرداختند. به نظر دکتر ناقد رویّهی اقبال در نزدیکتر کردن گونه و اقبال در آثار و اشعار خود، از جمله علل اصلی جذب خانم شیمل به کارهای او و در نتیجه به شاعران و عارفان شبه قارهی هند گردید تا جایی که تلاشهای او در این راستا، به واگذاری اولین کرسی «مطالعات فرهنگهای هندی - اسلامی» به ایشان گردید. علاقهی بیشک از حد به آثار علامه اقبال، پژوهشهای دیرپایی را باعث گردید، به گونهای که باعث شد پاکستان به وطن دوم خانم شیمل تبدیل شود.
دکتر علی رهبر ، آخرین سخنران همایش، گفتاری تحت عنوان «تلاشهای پروفسور شیمل در شناسایی عرفان و فرهنگ ایران» را با تقدیم این بیت:
گل صد برگ به پیش تو فرو ریخت ز خجلت که گمان برد که او هم رخ رعنای تو دارد به پروفسور شیمل ایراد کرد. وی با یک بررسی کلی از پژوهشهای پروفسور شیمل در عرفان و ادب ایران، وی را از جمله ایران شناسان بزرگ باختر زمین برشمرد.
آثار آنه ماری شیمل
کتابشناسی حاضر بر اساس تاریخ نخستین نوبت چاپ آثار و ترجمههای خانم شیمل تنظیم شده است و در آن بیشتر آثاری را مد نظر قرار دادهایم که به صورت مستقل انتشار یافته یا به صورت مقاله در کتابهای مرجع چاپ شده است.
خلیفه و قاضی در مصر سدههای میانه Kalif und Kadi im spجmittelalterlichen طqypten (1943)
فهرست ابن ایاس (تهیه فهرست اعلام) Index Zur Chronik des Ibn Ijas (1945)
یعقوب قدری. شمع و پروانه (ترجمه) Yakup Kadri. Flamme und Falter (1947)
نوای نی Licd der Rohrflخte (1948)
صور خیال در آثار مولانای رومی Die Bilderprache Dschelہladdin Rumis (1949)
ابن خلدون. گزیدههایی از مقدمه (ترجمه) Ibn Chaldun. Ausgewجhlte Abschnitte aus der muqaddima (1951)
شعر مشرق زمین (ترجمه، با همکاری) Lyrik des Ostens (1952)
ابوالحسن دیلمی. سیرتالشیخالکبیر ابوعبداللّهبن الخفیف الشیرازی
Abu 'l-Hasan ad-Dailami. Sفrat as-saih al-kabir Abu-Abdallah Ibn-al-Hafif as-Sirazi (1955)
محمد اقبال. جاویدنامه (ترجمهی آلمانی) Muhammad Ikbal. Das Buch der Ewigkeit (1957)
تاریخ ادیان Dinler tarihine giris (1958)
محمد اقبال. جاویدنامه (ترجمه ترکی) Muhammad Iqbal. Cavidname
خلاصهی زندگینامه و آثار ارنست ترومپ Emst Trumpp. A Brief Account of his Life and Work (1961)
بال جبرئیل. پژوهشی در اندیشههای دینی اقبال لاهوری Gabriel's Wing. A study into the religious ideas of Sir Muhammad Iqbal (1963)
محمد اقبال. پیام مشرق(ترجمه) Muhammad Iqbal. Botschaft des Ostens.
گزیدهی دیوان شمس (ترجمه) Maulana Dschelaladdin Rumi (1964)
پاکستان، قصری با هزار دروازه Pakistan. Ein Schloss mit tausend Toren (1965)
جهان شعر، جهان آشتی است Weltpoesie ist Weltversخhnung (1967)
حلاج، شهید عشق الهی Al-Halladsch. Mجrtyrer der Gottesliebe (1968)
محمد اقبال. زبور عجم (ترجمه) Muhammad Iqbal. Persischer Psalter.
جان داون، دل عریان فکور (ترجمه انگلیسی) John Donne. Nacktes denkendes Herz (1969)
خوشنویسی اسلامی Islamic Calligraphy (1970)
میرزااسداللّه غالب. موج گل - موج شراب Mirza Asadullah Ghalib. Woge der Rose-Woge des Weins (1971)
گزیدهای از جام زرین (ترجمه) Aus dem goldenen Becher (1973)
ادبیات اسلامی هند Islamic Literatures of India.
ادبیات سندی Sindhi Literature.
ادبیات کلاسیک اردو از ابتدا تا اقبال Classical Urdu Literature from the Beginning to Iqbal (1975)
ابعاد عرفانی اسلامی Mystical Dimensions of Islam.
رنج و رحمت Pain and Grace (1976)
جهان پادشاهی تُراست(ترجمه) Denn Dein ist das Reich (1978)
من بادم و تو آتش Rumi. Ich bin Wind und du bist Feuer.
شکوه شمس The Triumphal Sun.
رقص شعله A Dance of Sparks (1979
اسلام در شبه قارهی هند Islam in the Indian Subcontinent (1980)
قصههای پاکستان Mجrchen aus Pakistan.
سهم آلمانیها در پژوهشهای زبانشناسی هند و پاکستان
German Contributions to the Study of Indo-Pakstani Linguistics (1981)
و محمد (ص) پیامبر اوست Und Muhammad ist Sein Prophet.
از میان حجاب As Through a Veil (1982)
باغ معرفت (ترجمه) Gجrten der Erkenntnis.
اسلام در هند و پاکستان Islam in India and Pakistan.
دیوان انوری (ترجمه) Anvari's Divan (1983)
و محمد (ص) پیامبر اوست (انگلیسی) And Muhammad is His Messenger.
گربهی شرقی Die orientalische katze.
اسلام در شبه قارهی هند Der Islam im indischen Subkontinent.
جستجوی بیپایان Unendliche Suche.
خوشنویسی و فرهنگ اسلامی Calligraphy and Islamic Culture (1984)
رمز و راز اعداد Das Mysterium der Zahl.
ستاره و گل، صور خیال در شعر فارسی Stern und Blume. Die Bikderwelt der persoschen Poesie.
حلاج: آی مردم، دادِ مرا از خدا بستانید (ترجمه) Al-Halladsch. "O Leute, rettet mich vor Gott" (1985)
ابن ایاس، بدائع الزهور فی وقایع الدهور (ترجمه) Ibn Iyہs. Alltagsnotizen eines جgyptischen Bدrgers.
روبرت اروین، کابوس عربی یا داستانهای هزار و دو شب (ترجمه)
Robert Irwin. Der arabische Nachtmahr oder Die Geschichte der 1002 Nacht.
مرواریدهای ایندوس Pearls from the Indus (1986)
زندگینامه و دیباچهای بر اثر وی Lebensbild und Einfدhrung In sein Werk (1987)
فریدریش روکرت Friedrich Rدchetrt.
ابن عطااللّه: کتاب الحکمالعطائیه (ترجمه) ibn Ata'Allah. Bedrجngnisse sind Teppiche voller Gnaden.
گل سرخی برادر و ترانهاش بخوان Nimm eine Rose und nenne sie Lieder.
گزیده آثار فریدریش روکرت (تصحیح، گردآوری) Friedrich Rدckert. AusGewجhlte Werke (1988)
فیه مافیه (ترجمه) Maulana Dschelaladdin Rumi.
خیال زمردین Die smaragdene Vision (1989)
محمد اقبال، شاعر و فیلسوف Muhammad Iqbal. Prophetischer Poet und Philosoph.
نامهای اسلامی Islamic Names.
گشت و گذاری با یونس اِمره (ترجمه) Wanderungen mit Yunus Emre.
اسلام Der Islam (1990)
برادرم اسماعیل Mein Bruder Ismail.
آن چیست که یک چشم و یک سر دارد؟ (ترجمه) Was hat ein Auge und keinen Kopf?
گل سرخ Die Rose (1991)
بنگر عشق چنین است (ترجمه) Rumi. Look! This is Love.
گزیده اشعار یونس امره (ترجمه) Uunus Emre. Ausgewجhlte Gedichte.
حلهی ابریشمی دو رنگ A Two-Colored Brocade (1992)
معنی اسم آقای دمیرچی آهنگر است Herr Demirci HiiBt einfach "Schmidt".
من بادم و تو آتش I am Wind, You are Fire.
یک عمر فراگیری A Life of Learning (1993)
از جام زرین (ترجمه) Aus dem goldenen Becher.
ردای خدا Gewجnder Gottes.
پسر خرد (ترجمه) Make a Shield from Wisdom.
بنگر، عشق چنین است Rumi. Sieh! Das ist Liebe.
کوهها، بیابانها و مکانهای مقدس Berge, Wدsten, Heiligtدmer (1994)
آیات خداوند Deciphering the Signs of God.
بلبلان زیر برف Nightingales under the Snow.
جهان اسلام Terres d'Islam.
حکمت اسلام Weisheit des Islam.
روح من زن است Meine Seele ist eine Frau (1995)
عطر قداست Vom Duft der Heiligkeit.
زیباترین اشعار هند و پاکستان (ترجمه) Die schخnsten Gedichte aus Pakistan und Indien (1996)
مسیح و مریم در عرفان اسلامی Jesus und Maria in der islamischen Mystik.
عرفان تا چه حد جهانی است؟ Wie universal ist die Mystik?
سه پند صعوه Die drei Versprechen des Sperlings (1997)
رؤیاهای خلیفه Die Trجume des Kalifen (1998)
نقش مکرر Wicderholte Spiegelungen.
منطقالطیر عطار و دیگر متون کهن (ترجمه) 'Attar. Vogelgesprجche und andere klassische Texte (1999)
در امپراطوری مغولان Im Reich der GroBmoguln (2000)
تصوف، آشنایی با عرفان اسلامی Sufismus. Eine Eine Einfدhrung in die islamische Mystik.
رومی، پیر تقدس Rumi. Meister der Spiritualitجt (2001)
بهشت کوچک Kleine Paradiese.
تقویم اسلامی Das islamische Jahr.