0

یک درس بزرگ عاشورایی برای بهشتی شدن

 
papeli
papeli
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1388 
تعداد پست ها : 12867
محل سکونت : قم

یک درس بزرگ عاشورایی برای بهشتی شدن

 

حر

 

 


شاید این سۆال برای خیلی‌ها پیش آمده باشد که چرا زمانی که فردی رفتار اشتباهی انجام می‌دهد و خودش هم از این مسئله اطلاع پیدا می‌کند، به جای اعتراف به اشتباه و عذرخواهی به دنبال شانه خالی کردن از زیر بار خسران و ضرر برجای مانده از اشتباهش است. این مسئله در جامعه ما تنها به روابط خانوادگی و دوستانه و اجتماعی محدود نمی‌شود و برخی مسئولین هم هیچ گاه برای اشتباهاتی که باعث خسران مردم جامعه‌شان می‌شود، عذر خواهی نمی‌کنند و تنها به دنبال این هستند که تقصیر را به گردن دیگری بیاندازند و خودشان از زیر بار عمل نادرستشان فرار کنند.


 

نماهای اجتماعی از گردن نگرفتن

در مترو ایستاده ای ناگهان مسافری می‌آید و پایش را به روی پای تو می‌گذارد و بدون اینکه به روی خود بیاورد و از این رفتار معذرت خواهی کند، راهش را می‌کشد و می‌رود!

داخل خیابان اصلی مشغول رانندگی هستی ناگهان اتومبیلی از فرعی وارد می‌شود و چیزی نمانده که با تو تصادف کند، با آنکه حق تقدم با تو بوده و او خلاف آمده با کمال تعجب می‌بینی که به جای اینکه معذرت خواهی کند، تازه طلبکار هم هست و سرش را از شیشه بیرون آورده و داد و بیداد می‌کند! در پیاده روی خیابان در حال راه رفتنی ناگهان از یکی از مغازه‌ها یک پارچ آب به سمت تو پاشیده می‌شود و کل وجودش را خیس می‌کند، در این هنگام مغازه دار به جای معذرت خواهی طوری رفتار می‌کند که انگار تقصیر تو بوده که بد موقع از پیاده رو رد شده ای!

او به سبب آن چه پیش از آن به آل رسول روا داشته بود و آنها را در مکانی بی آب و گیاه وانهاده بود، سر از خجالت به پایین انداخته بود و به سوی آنها پیش می‎رفت. «پروردگارا! من به سوی تو باز می‎گردم، پس توبه‎ام را پذیرا باش. من دل اولیا و فرزندان پیامبرت را به وحشت انداخته‎ام. ای اباعبدالله! من بازگشته‎ام و تائب هستم، آیا برای من راهی به توبه هست؟ امام در پاسخ حر فرمود: آری، خداوند به تو روی خواهد کرد »

فرهنگ عذرخواهی و عذر پذیری در اسلام

عذر خواهی ، در آیات قرآن و روایات، نقش پررنگی دارد و بارها به مسلمانان تأکید شده است که در صورت بروز رفتار نادرست، معذرت خواهی شود. در همین راستا در قرآن کریم 87 بار از توبه و معذرت خواهی سخن به میان آمده است ،و این یک درس بزرگ است که باید بیاموزیم ،وقتی ما با همه حقارت و ضعفان در مقابل عظمت خداوند متعال خطا می کنیم و مخالف امرش رفتار می کنیم ،آنوقت خداوند از ما می خواهد و ما را تشویق به توبه (عذر خواهی ) می کند و نه تنها عذرمان را می پذیرد بلکه پاداش و جایزه ای ویژه هم به ما می دهد ،باید بیاموزیم که از خطای دیگران به راحتی بگذریم حال در هر مقامی که باشیم ،چرا که بالاتر از مقام خداوند متعال نخواهیم بود .

امام على(علیه السلام ) مى فرماید:

اعقل الناس اعذرهم للناس (غرر، ص 52) ؛ خردمندترین مردم كسى است كه عذر دیگران پیشتر پذیرد.

اهـل بـیـت (عـلیـهم السلام ) در دعاهاى خویش به مردم آموخته اند كه در برابر خداوند عذر خـواهـى كـنـنـد و رحـمـت خـداونـد را بـه جـوش آورنـد؛ چـنـان كـه در دعـاى كمیل آمده است: و قد اتیتك معتذرا نادما ؛ و با حال پشیمانى به عذر خواهى آمده ام .

البته از نظر اخلاقی بهتر است که انسان کاری نکند که مجبور به عذرخواهی از این و آن شود ، امیر المۆمنین صلوات اللَّه علیه فرمود: از خدا چنان بترسید كه محتاج عذر خواهى‏ نباشید [كه مقصر نباشید] و بدون ریا و قصد شهرت براى خدا كار كنید، زیرا هر كه براى غیر خدا كار كند، خدا او را بعملش واگذارد.( أصول الكافی / ترجمه مصطفوى، ج‏3 ص 405) اما اگر از کسی خطایی سر زند شایسته است که عذر خواهی کند .

از جمله عللی که موجب می‌شود انسانها عذرخواهی را نادیده بگیرند عبارت است از:

غرور بی‌جا دارند، اشتباه خود را کوچک تلقی می‌کنند، گمان می‌کنند فرد مقابل ارزش عذرخواهی کردن ندارد، فکر می‌کنند عذرخواهی نشانه عجز و ترس است، از تحقیر شدن می‌ترسند و .. .

اما باید دانست که عذر خواهی کردن و این منش را داشتن که اشتباه خود را پذیرفته و در صدد جبران بر آییم نه تنها از شخصیت و شأن ما چیزی نمی کاهد که گاه ما را تعالی می دهد و به اوج می رساند ،بهترین مثالش هم  همان توبه کردن و عذر خواهی از خداست .

 

سقایی همدانی‌ها در روز عاشورا

بهترین الگو

عذرخواهی و پذیرش اشتباهات و در صدد برآمدن جبران آن ها، آنقدر مهم است که گاه یک شخص را از قعر جهنم بیرون کشانده به اعلی درجات بهشت می رساند، نمونه بارزش را ما در کربلا می بینیم در حکایت آن بزرگ مرد که سالار بر سپاه کفر وارد می شود و در خیل عاشقان خدا جان می دهد.

حر بسیار با شخصیت و از بزرگ ترین سرداران سپاه دشمن بود، به حدّى که نامزد امیرى کلّ سپاه کربلا بود. اگر مى پرسیدند بعد از عمر بن سعد شخصیت دوم در این لشکر کیست به طور حتم به حر اشاره مى کردند.براى شخصیت داشتن او همین بس که اولین فرماندهى است که با هزار سوار مأمور دستگیرى امام علیه السلام و بردن حضرت نزد عبیدالله بن زیاد است.(مجموعه آثار ج 1، شهید مطهرى، ص 25)

به علاوه انسان سلیم النفسى بود که قلباً به خاندان نبوّت ارادت داشت . گفته اند: وقتى از دار الأمارهء کوفه بامأموریت بستن راه بر امام علیه السلام بیرون آمد، ندایى آمد که : اى حر! مژده باد تو را به بهشت !( محدثى  فرهنگ عاشورا، ص 144)

چنان که مى نویسند وقتى حضرت به نینوا رسید سوار مسلّحى از جانب کوفه رسید. به مجرد رسیدن به حر و همراهانش سلام کرد و به حسین و یارانش توجهى نکرد. وى نامه اى از جانب عبیدالله به این مضمون به حر داد:

اى حر! حسین را در بیابان بدون آب و فرود آور و کار را بر او تنگ بگیر. به قاصد گفته ام : از تو جدا نشود تا خبرانجام فرمانم را بیاورد.( نظرى منفرد قصه کربلا، ص 28)

تا روز عاشورا باور نمى کرد که عمر بن سعد با امام بجنگد. هنگامی که حر فریاد غریبانه امام حسین علیه السلام را که طلب یاری می‎کرد شنید، نزد عمرسعد رفت و پرسید: آیا تو با این مرد خواهی جنگید؟ عمر گفت: آری به خدا قسم، با او جنگی خواهیم داشت که دست کم، سرها قطع گردد و دست‎ها جدا گردد.

عذر خواهی ، در آیات قرآن و روایات، نقش پررنگی دارد و بارها به مسلمانان تأکید شده است که در صورت بروز رفتار نادرست، معذرت خواهی شود. در همین راستا در قرآن کریم 87 بار از توبه و معذرت خواهی سخن به میان آمده است ،و این یک درس بزرگ است که باید بیاموزیم

لحظات دیدار با امام

او به سبب آن چه پیش از آن به آل رسول روا داشته بود و آنها را در مکانی بی آب و گیاه وانهاده بود، سر از خجالت به پایین انداخته بود و به سوی آنها پیش می‎رفت.

«پروردگارا! من به سوی تو باز می‎گردم، پس توبه‎ام را پذیرا باش. من دل اولیا و فرزندان پیامبرت را به وحشت انداخته‎ام. ای اباعبدالله! من بازگشته‎ام و تائب هستم، آیا برای من راهی به توبه هست؟ امام در پاسخ حر فرمود: آری، خداوند به تو روی خواهد کرد. »(اللهوف، ص45)

این گفتار امام حسین علیه السلام حر را شادمان کرده بود. او به یقین دریافت که به زندگانی بی پایان و نعمت‎های همیشگی راه یافته است. حر داستان ندای هاتفی را هنگامی که او از کوفه خارج می‎شد به امام حسین علیه السلام اینگونه بازگو می‎کرد: من با گوش جان شنیدم، کسی اینگونه هشدارم می‎داد که ای حر! تو را بشارت به بهشت. گفتم وای بر حر ، آیا تو او را به بهشت مژده می‎دهی، در حالی که او برای جنگ با پسر دخت پیامبر به حرکت در آمده است؟ امام فرمود: تو به خیر و پاداش (نیکو) دست یافته‎ای.(مثیرالاحزان، ص60)

و اینگونه بود که این شخصیت بزرگ با پذیرش اشتباه خود و طلب عفو و بخشش از خداوند متعال و خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام  خود را از سقوط رهاند و به بهشت رهنمون شد .

ما باید از این واقعه عظیم الگویی در ذهن خود بسازیم که اگر چه بر اثر جهل و نا آگاهی بسیار به بیراهه رفته ایم اما فرصت جبران همیشه هست و خداوند متعال توبه پذیر مهربان است.

پنج شنبه 2 آذر 1391  7:01 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها