- صدای قافله ای از حجاز می آید گمانم آنکه به حج رفته باز می آید
امام کعبه وزمزم امام سعی و صفا به قتلگاه به شوق نماز می آید
- کم کم سیاهی علمت دیده می شود آثار خیمه های غمت دیده می شود
افتاده سینه ام به تپش ها به انتظار از روی تل دل حرمت دیده می شود
- از داغ حسین آه و ماتم داریم از دیده برون اشک نم نم داریم
زین رو به تمام عاشقانش گویید چند روز دگر تا به محرم داریم
- دوش پرسیدم ز منطق عشق چیست در جوابم این چنین گفت و گریست
لیلی ومجنون همه افسانه اند عشق مختص حسین بن علیست
- چه کوتاه است فاصله ظهر غدیرتا ظهر عاشورا !
روز بالا رفتن دست علی و روز بالا رفتن سر حسین !!
من از تحریر این غم ناتوانم که تصویرش زده آتش به جانم...