مسلم است با توجه به تغييرات فيزيولوژيكي بدن در سنين مختلف، نيازهاي تغذيه اي بدن هم در هر دوره معين متفاوت خواهد بود. بر همين اساس و با توجه به اهميت قضيه، لازم است كمي با نيازهاي اختصاصي تغذيه اي دوره هاي مختلف زندگي بيشتر آشنا شويم. اين قسمت را به دوران قبل از تولد يعني به دوران جنيني اختصاص مي دهيم كه از برخي جهات مي توان آن را مهم ترين و موثرترين دوران تغذيه اي يك فرد به شمار آورد. تغذيه صحيح جنين در اصل به تغذيه صحيح دوران بارداري و مادر طفل بستگي دارد به نحوي كه علاوه بر تامين مواد مورد نياز رشد جنين، برآورده كننده نيازهاي مادر در جهت جلوگيري از ذخيره هاي بدن وي باشد چراكه در صورت كمبود هرگونه ماده غذايي مورد نياز در غذاي دريافتي، جنين براي ادامه رشد خود از تمامي ذخاير بدن مادر استفاده خواهد كرد. در بعضي كتب و تحقيقات منتشرشده، نقش تغذيه مادر و حتي پدر، قبل از لقاح و باروري نيز مورد توجه قرار مي گيرد كه فعلا به آن نمي پردازيم.
شايد بتوانيم دوران ۹ ماهه بارداري را غيرطبيعي ترين دوره زندگي زنان محسوب كنيم چراكه در هر دو بعد جسماني و رواني با تغييرات محسوس و شگفت انگيزي روبه رو شده و روال طبيعي زندگي آنها كاملا به هم مي ريزد. البته تمامي اين تغييرات را مي توان در جهت تطابق شرايط جسماني مادر با وضعيت به وجود آمده دانست كه در اين بين نقش اصلي را تغييرات هورموني ايفا مي كنند. اين روند، علاوه بر تشكيل و تكميل جنين، باعث ايجاد تغييراتي در بدن مادر نيز مي شود؛ از جمله ذخيره چربي در قسمت مياني بدن به منظور استفاده در دوران شيردهي. حجم خون نيز حدود ۵۰ درصد افزايش مي يابد كه در نتيجه آن فعاليت اعضاي مختلف بدن بيشتر از قبل مي شود. مثلا فعاليت كليه ها در ماه هاي آخر بارداري (با توجه به رسيدن حجم خون به حداكثر ميزان خود و افزايش وزن) به بالاترين حد خود مي رسد اما توان كافي نداشته و علاوه بر دفع نابجاي مواد مغذي مانند پروتئين و املاح، از دفع مناسب آب هم بازمي مانند و اين مساله به صورت ادم در ناحيه ساق و مچ پا نمود پيدا مي كند.
از گذشته هاي خيلي دور، اهميت تغذيه در دوران بارداري مورد توجه بوده و افزايش نياز به مواد مغذي گوناگون امري بديهي و الزامي محسوب مي شده است، ولي بسياري از تصميمات و اقداماتي كه در اين راستا صورت مي گرفته بدون هيچ گونه پايه و مبناي علمي بوده و متاسفانه برخي از آنها هنوز هم در زمره دستورات دوران بارداري از جانب افراد مسن تر توصيه مي شود كه گاه صدمات غيرقابل برگشت و خطرناكي را براي مادر و طفلش با خود به ارمغان مي آورند كه در طول زمان روشن مي شوند. مهم ترين دليلي كه اين بزرگان عزيز در دفاع از حرف هاي خود ارايه مي دهند اشاره به سلامت عمه، خاله، عمو و پدر و مادر شما در هنگام تولدشان است. اما نكته مهمي كه به آن توجه نمي شود «عدم كفايت به خير گذشتن عمل زايمان و سلامت ظاهري طفل و مادرش، براي تضمين سلامتي آنها در سال هاي پيش رو است».
آنچه امروزه به درستي اثبات شده، وجود ارتباط محكم و صد درصدي بين سلامت جسم و روان هر فرد در ادوار مختلف زندگي با امكان دسترسي كافي و وافي به مواد مغذي گوناگون در دوران جنيني است. از طرف ديگر بسياري از مشكلات جسمي مادران مانند كم خوني و پوكي استخوان يا مسايل رواني مانند ضعف اعصاب و افسردگي ناشي از ناكافي بودن تغذيه دوران بارداري و استفاده جنين از ذخاير بدن مادر است. يعني سلامت خاله يا عمو در هنگام تولد دليلي بر سلامتي مطلوب آنها نيست. بنابراين پيروي از دستورات پزشك متخصص يا مشاوران تغذيه براي دستيابي به علم روز براي هر مادري بر انجام دستورات قديمي ارجحيت دارد.
آنچه در فضاي اندك اين گونه مقالات اولويت دارد، اشاره اي است گذرا بر اهم مطالب و رئوس نكاتي كه در ارتباط با موضوع بحث وجود دارند ولي اكثرا به فراموشي سپرده مي شوند يا اهميت آنها هنوز آن طور كه بايد درك نشده و پس از آن بايد با يادآوري برخي جزييات، مادران را در يافتن روش صحيح نيل به تغذيه كامل و سالم ياري كرد. لذا در ادامه به صورت موجز و تيتروار بعضي مسايل مهم تر تغذيه اي مادران باردار را مرور مي كنيم.
پردامنه ترين مساله، توجه به ميزان افزايش وزن در دوران بارداري است چراكه اين افزايش وزن اگر بيشتر يا كمتر از مقدار مطلوب باشد، مي تواند زمينه ساز مشكلات متعددي براي مادر و نوزاد (چه در دوران بارداري و چه پس از آن) شود. با توجه به اندازه جثه مادر و بنا بر تشخيص پزشك متخصص، مادراني كه از وزن مناسبي برخوردارند (BMI بين ۲۰ تا ۲۵) مقدار مناسب اضافه وزن بين ۱۱ تا ۱۵ كيلوگرم است، براي مادراني كه وزن آنها كمتر از حد طبيعي است، 12/5 تا ۱۸ كيلوگرم و براي مادران با وزن بالاتر از حد طبيعي، ۷ الي ۱۱ كيلوگرم اضافه وزن مطلوب است. ايجاد تعادل در كالري دريافتي در ماه هاي مختلف بارداري نيازمند مديريت و دقت كافي در تعداد كيلوگرم هاي اضافه شده به صورت هفتگي است.
با توجه به جميع جهات در سه ماهه اول بارداري ميزان كالري مورد نياز فرق زيادي با قبل از بارداري ندارد و طبيعتا وزن چنداني هم اضافه نمي شود (حداكثر يك تا دو كيلوگرم)، ولي شروع مصرف مكمل هاي ويتاميني و املاح در اين زمان بي نهايت مهم و حياتي است. در سه ماهه دوم كه افزايش وزني بين 4/5 تا ۵ كيلوگرم پيش بيني مي شود، حدود ۳۰۰ كالري در روز و براي سه ماهه سوم كه ميزان افزايش وزن حدود ۵/۵ تا ۶ كيلوگرم است و بالاترين درصد افزايش را به خود اختصاص مي دهد، حدود ۴۵۰ كالري روزانه بيشتر نسبت به قبل توصيه مي شود. اگر بخواهيم مثالي بزنيم ۳۰۰كالري يعني «يك عدد بستني قيفي و دو قاشق مرباخوري عسل» يا «دو قاشق غذاخوري فرني، پنج قاشق غذاخوري لوبياپلو و يك ليوان پوره سيب زميني» و ۴۰۰كالري يعني «نصف كف دست كوكوسبزي كم چرب و يك كف دست نان سنگك و يك عدد موز متوسط و يك ليوان شير».
انگار تامين كالري اضافه خيلي هم سخت نيست اما به خاطر داشته باشيد كه اين مساله در صورتي با آسودگي خاطر همراه خواهد بود كه مباني ارايه شده در قسمت هاي پيشين به خصوص توجه به هرم غذايي و ديگر نكات ضروري به عنوان مبناي تغذيه مادر همواره مدنظر قرار گيرد. با توجه به اهميت بي نظير تغذيه در دوران بارداري از طرفي و ناآگاهي پر دامنه جامعه نسبت به اهميت آن (حتي در سطوح بالاي تحصيلي) هفته آينده نيز قبل از ورود به مبحث تغذيه در دوران شيردهي، چند نكته مهم ديگر در اين باره را (از جمله اعتقادات غلط غذايي، احساس تهوع در ماه هاي اول بارداري، نحوه مصرف مكمل ها، فشارخون و مسموميت حاملگي، يبوست و هموروييد و پيكا يا ويار) به اختصار بررسي خواهيم كرد.