محمود احمدینژاد و اعظمالسادات فراحی
همسران روسایجمهور که در دیگر کشورها به عنوان بانوی اول شناخته میشوند، در کشور ما چندان دارای جایگاه حقوقی نیستند و ترجیح خود یا همسرانشان این است که در عالم سیاست حضور چندانی نداشته باشند. در مورد اعظمالسادات فراحی همسر محمود احمدینژاد نیز می توان این موضوع را عنوان کرد، گرچه وی در دوره دوم دولت همسرش تلاش کرد که نقشی متفاوت را ایفا کند.
اعظم فراحی در سال 1337 در منطقه رسالت تهران در خانوادهای متوسط چشم به جهان گشود. البته گفته میشود پدر و مادر وی دارای اصلیتی مشهدی هستند. او فارغالتحصیل دانشگاه علم و صنعت است و گفته میشود اکنون به امر تدریس و تحقیق مشغول به کار است.
او و احمدینژاد در تاریخ 22 خرداد 1359 ازدواج کردند و پروین احمدینژاد، خواهر رییسجمهور در مورد ازدواج این دو که نقش واسطه را در این ارتباط داشته، عنوان میکند:« هر دوی آنها در آن زمان دانشجوی علم و صنعت بودند و ما هم در رفت و آمدی که به دانشگاه داشتیم خانم فراحی را میدیدیم. در مورد ایشان با برادرم صحبت کردم، دیدم نظرشان مثبت است و بعد آدرس گرفتیم و رفتیم خواستگاری. ازدواج آنها به سادگی بود و چون هر دو دانشجو بودند، پدرم برای آنها خانهای در حوالی رسالت اجاره کرد تا رفت و آمدشان به دانشگاه راحت باشد.»
اعظم فراحی طی هشت سال ریاست جمهوری همسرش در سفرهای استانی همواره تلاش کرده که همراه همسرش بدون تبلیغات رسانهای حضور داشته باشد و در جریان این سفرها از موسسات خیریه و بهزیستی بازدید میکرد.
آنچه که نام او را به صورت رسمی در رسانهها در سال 1387 مطرح کرد، نامه او به سوزان مبارک همسر حسنی مبارک دیکتاتور سابق مصر در تاریخ 29 دی ماه در ارتباط با حصر غزه و تلاش در راستای کمک کردن به مردم فلسطین و باز کردن مسیر حصر بود تا از فاجعه انسانی در غزه جلوگیری شود.
او همچنین در آذر سال 1388 در اجلاس همسران جنبش عدم تعهد در ایتالیا شرکت کرد و در حاشیه این سفر با همسران روسای جمهور عراق، سنگال، و پاکستان دیدار و در زمینه علایق مشترک دو کشور به گفت و گو و تبادل نظر پرداخت.
گفته میشود اعظمالسادات فراحی از جمله کسانی است که از حضور وزرای زن در کابینه حمایت کرده و نقش موثری در اتخاذ چنین تصمیمی از سوی همسرش داشته است. برخی از اخبار موید این موضوع است که او مدتی است به پیشنهاد منیره نوبخت مسئول سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان به جمع زنان تصمیمگیرنده در شورای فرهنگی اجتماعی زنان که زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی است، پیوسته است.
او در شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها نیز نقش فعالی داشت و همسران سران شرکتکننده در این اجلاس در ضیافت شام اعظم فراحی شرکت کردند.
فراحی به مسائل زنان با توجه به نگاه خود علاقهمند است و همواره در دیدارهایی که رییسجمهور با زنان داشته حضوری فعالی دارد. در سال 90 نام وی در یک بررسی به مناسبت روز زن در لیست 10 زن تاثیرگذار و خبرساز آن سال قرار داشت.
همسر وی، محمود احمدینژاد در تاریخ 1335 در روستای ارادان از شهرستان گرمسار استان سمنان به دنیا آمد. او فرزند چهارم خانواده است و پدرش آهنگر بود. او در یک سالگی به همراه خانوادهاش به تهران آمد و در منطقه نارمک تهران بزرگ شد.
احمدینژاد دارای چهار خواهر به نامهای زرین، نسرین، پروین و صفورا و دو برادر به نامهای امیر و داوود است.
احمدینژاد در کنکور سراسری در سال 54 با کسب رتبه 132 تحصیلات خود را در رشته مهندسی عمران دانشگاه علم و صنعت آغاز کرد ؛او که در زمان تحصیل عضو انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت بود در سال 1365 در مقطع کارشناسی ارشد همان دانشگاه پذیرفته شد و در سال 68 به عضو هیات علمی دانشکده عمران به دانشگاه آمد و در سال 1376 موفق به دریافت مدرک تحصیلی دکترای مهندسی و برنامهریزی حمل و نقل از دانشگاه علم و صنعت شد.
احمدینژاد چندین بار تاکنون در سخنرانیهای خود ازعلاقه اش به همسر و مادرش سخن گفته است به نحوی که در زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال 88 در جمع زنان هوادارش گفت: "همسرم را به اندازه تمام دنیا دوست دارم و من در زندگی مدیون سه زن یعنی مادر عزیزم، همسرم و معلم کلاس اولم هستم."
حاصل ازدواج این دو، دو پسر به نام مهدی و علیرضا و یک دختر به نام فاطمه است. مهدی احمدینژاد با طیبه مشایی دختر رییس دفتر رییسجمهور ازدواج کرده و حاصل این ازدواج دختری به نام زهرا است. علیرضا احمدینژاد پسر دوم احمدینژاد نیز با خواهرزاده شهید محمود کاوه ازدواج کرده و حاصل این ازدواج یک پسر است و فاطمه احمدینژاد دختر احمدینژاد که دارای مدرک مهندسی الکترونیک و مخابرات است با مهدی خورشیدی با مهریه 14 سکه ازدواج کرده که حاصل ازدواج آنها زهرا خورشیدی است.