نقش مدیریت ولائی در انقلاب و دفاع مقدس
انقلاب اسلامی ایران زمانی به وقوع پیوست که یکی از متداول ترین روشهای حکومتی، نظام لیبرال دموکراسی بود که فرد را پایان تاریخ می دانست و این تحفه غربی را نسخه درمان همه جوامع می دید.
دفاع از سرزمین و انقلاب اسلامی از اوجب واجبات و بر همه تکلیف شد.
یکی دیگر از روشها ؛ نظام تک حزبی اقتدارگرا یا همان نظام دیکتاتوری بود که سایه شوم و سیاه خود را بر سر کشورهای ضعیف و متوسط، با حمایت همان داعیان حقوق بشر افکنده بود که با عوام فریبی، حیله و زور برجهان سیطره پیدا کرده و منابع ملی و انسانی را به یغما می برد. برخی حکومتهای به ظاهر اسلامی و مرعوب نیز در منطقه حضور داشتند که تعیین کننده نبوده و خود نیز جزئی از مستعمرات خاموش برای غرب محسوب می شدند؛ که به اتفاق شاه مخلوع ایران منابع سرشار منطقه و نیز عزت ملی و بشری را دو دستی تقدیم غرب نموده و عروسک خیمه شب بازی آنها شده بودند.
در این شرایط انقلاب اسلامی ایران به نفس امام و غیرت دینی مردم بوقوع پیوست .دنیای استراتژیک غرب در منطقه فروریخت و منافع آنها و موقعیت نظام صهیونیست نیز سخت به خطر افتاد و حکومتی در این عصر پا به معاملات بین المللی گذاشت که ادبیاتی نو به نام اسلام ناب محمدی(ص) از جنسی شیعی و ولایی را به جهان معرفی نمود؛ گویی تاریخ صدر اسلام تکرار شده و این اتفاق لرزه بر تاج و تخت نظامات مذکور انداخت و همه، منافع و موقعیت خود را در منطقه در خطر دیدند. لذا در ابتدای انقلاب برای مقابله با آن از هیچ تلاشی برای فروپاشی آن دریغ نکردند. انقلاب به سرعت با تحریک غرب درگیر منازعات داخلی شد و حرکتهای استقلال طلبانه در صدد پاره پاره کردن کشور برآمدند و ایران را دچار بحران داخلی و مخاطره کردند.
انقلاب اسلامی ایران به نفس امام و غیرت دینی مردم بوقوع پیوست .دنیای استراتژیک غرب در منطقه فروریخت و منافع آنها و موقعیت نظام صهیونیست نیز سخت به خطر افتاد و حکومتی در این عصر پا به معاملات بین المللی گذاشت که ادبیاتی نو به نام اسلام ناب محمدی(ص) از جنسی شیعی و ولایی را به جهان معرفی نمود
همزمان فعالیت ضد انقلاب در شهرهاشروع شد؛ ترور، بمب گذاری ایجاد فضای رعب و وحشت از دیگر برنامه های دشمن بود. در پی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا برنامه آنها برای از بین بردن انقلاب افشا شد. تحریم ایران، بلوکه کردن دارائیها و محاصره اقتصادی بر این انقلاب نوپا، فشاری مضاعف می آورود؛ اما انقلاب همچنان سرپا ایستاده بود تا اینکه حمله به طبس طراحی شد و این عملیات نیز جز شکست و روسیاهی چیزی عاید دشمن نکرد. پس از آن کودتای نوژه توسط غرب با همدستی ایادی داخلی طراحی شد که به لطف خدا در نطفه خفه شد. لذا راهی جز جنگ برای دشمن باقی نماند.آمریکا و بلوک غرب و شرق هم پیمان شدند تا از طریق جنگ ایران را به زانو در آورند. صدام که در خلأ حضور شاه خود را ژاندارم منطقه می دانست و به دنبال رهبری اعراب بود، بهترین و بیشترین انگیزه و زمینه را برای ورود به جنگ با ابران داشت لذا او را تحریک و با ایران درگیر نمودند. وی با حمایت غرب و شرق و پول اعراب منطقه، حمله ی گسترده و سنگینی را بر علیه ایران انقلابی آغاز کرد در زمانی که ارتش ایران در شرایطی نامناسب قرار داشت و حاکمیت به صورت کامل مستقر نشده و نوپا بود؛ ایران خود را با جنگی تمام عیار روبه رو دید. لذا دفاع از سرزمین و انقلاب اسلامی از اوجب واجبات و بر همه تکلیف شد.
جنگ تحمیلی نه تنها نتوانست ایران را به زانو در آورد بلکه با پیوند امام وامت به دفاعی مقدس تبدیل شد و ایران اسلامی را به تمام دنیا معرفی و انقلاب اسلامی را به سراسر دنیا صادر نمود.
در شرایطی که ایران شدیدا درگیر بحران های داخلی بود و جنگ تازه از راه رسیده بر آن سایه افکنده بود، در رأس اداره ی ایران، تفکری غیر انقلابی، غیرولائی و لیبرال حاکم بود که مسئولیت فرماندهی کل قوا را نیز در دست داشت، بنی صدر که رئیس جمهور آن زمان بود با خیانت های خود و اطرافیانش زمینه را برای شکستهای پی در پی بوجود آورد به گونه ای که 9 ماه اول جنگ بیش از 2300 شهر و روستا از جمله خرمشهر، سوسنگرد، بستان، هویزه، مهران، دهلران، قصر شیرین، سرپل ذهاب، نفت شهر و... به دست دشمن افتاد و در این راه بهترین جوانان این مرز و بوم به خاک و خون کشیده شدند و مقاومتهای دلیرانه مردم غیرتمند ایران با خیانتهای بنی صدر در هم شکسته می شد و بخشی از سرزمین مقدس ما زیر چکمه ها و شنی تانکهای دشمن به لرزه در می آمد. این تفکر ناپاک با طراحی دشمن اجازه ی انسجام و مقاومت مردمی و به حرکت در آوردن ماشین جنگی ارتشی مؤمن بجای مانده از انقلاب را نمی داد و با مدیریت غلط خود آنها را به شکست می کشاند.
در این زمان که کشور سخت در مخاطره بود با تدبیر حضرت امام و اقدام مجلس شورای اسلامی بنی صدر از ریاست جمهوری عزل و فرماندهی کل قوا در دست با کفایت حضرت امام قرار گرفت. تفکر انقلابی و ولائی بر جبهه ها حاکم شد. به سرعت مردم منسجم و بسیج و سپاه و ارتش در کنار هم اداره ی جنگ را به عهده گرفتند و بار دیگر این تفکر با پیوند مردم و ولایت مدیریت جنگ را به دست گرفت و پیروزی ها یکی پس از دیگری رقم خورد، شهر و روستاهای زیادی آزاد شدند و پیروزیهای غرورآفرین همچون عملیاتهای بیت المقدس، فتح المبین، والفجرها و کربلاها نصیب ایران شد.
دشمن که با تمام استعداد و امکانات به صورت همه جانبه کمر به شکستن انقلابی و نظام اسلامی بسته بود ناچار به پذیریش شکست شد و نظام جمهوری اسلامی با تمام قدرت و صلابت در میان نظامات متداول دنیا قد برافراشت و به همه ثابت کرد که به قدرتی بلامنازع در منطقه تبدیل شده است و این نوع نظام می تواند بهترین اداره کننده ی حکومت و بشریت باشد. جنگ تحمیلی نه تنها نتوانست ایران را به زانو در آورد بلکه با پیوند امام وامت به دفاعی مقدس تبدیل شد و ایران اسلامی را به تمام دنیا معرفی و انقلاب اسلامی را به سراسر دنیا صادر نمود؛و الگوی انقلاب و دفاع مقدس زمینه بوجود آمدن نهضت های اسلامی و حرکت های انقلابی در اقصی نقاط جهان به خصوص خاور میانه گردید و آتش بر افروخته شده توسط دشمن دامنگیر خودش شد و این آتش هرگز خاموش نشد.علی رغم همه عداوت ها و کینه توزی ها،انقلاب اسلامی ایران هم چنان پا برجاست و روشنی بخش بشریت.نصرت الهی را به همه مستضعفان جهان نوید می دهدو چشم وچراغ و امید آزادگان جهان است.
خداوندا!این اسلام شیعی و ولایی را از ما مگیر وبر سایه ولایت که محور وحدت و همه پیروزی هاست بیافزای.
v