چرا عدّه ای كار امروز را به فردا می سپارند؟ چرا بسیاری از كارها همیشه با تأخیر زیاد همراه است؟ آیا شما گرفتار این رفتار ناپسند نیستید؟ آیا از پیامد ناخوشایند آن آگاهید؟
تعریف اهمال كاری
اهمال كاری به معنای تأخیر انداختن كاری است كه شخص تصمیم به انجام آن گرفته یا این كه بدون علت، كاری را به تأخیر بیندازد. بعضی از مردم عادت كرده اند برای تأخیر در كارها، با آوردن عذر و بهانه، خطای خود را منطقی جلوه دهند و آن را موجّه بدانند. در نتیجه، عواقب آن را از یاد می برند. بعضی دیگر خود را به علت اهمال كاری در كارها، همیشه ملامت می كنند. اینان دچار خلقی افسرده، پریشان، مضطرب، منزوی و وحشت زدگی می گردند و احساس بی ارزشی می كنند. وجود نشانه های افسردگی، خستگی، سردردهای شدید، بی خوابی، فشار خون و زخم معده در اهمال كار، گواه بر آن است كه او می خواهد از رنج اهمال كاری نجات یابد.
علل اساسی اهمال كاری
مهم ترین علل اهمال كاری عبارتند از:
1. كمال طلبی وسواس گونه
اگر انسان بخواهد كارش را به نحوی انجام دهد كه از هرگونه عیب و نقصی مبرّا باشد و به صورت تمام و كمال به شكلی مطلوب ارائه شود، طبیعی است كه این كار به تعویق می افتد. اگرچه این به تعویق انداختن اهمال كاری نیست، امّا در نهایت، این رفتار با اهمال كاری یكی می شود. هنگامی كه به كمال گرایی می اندیشید، ناخودآگاه، به خود تلقین می كنید كه برای كار مورد نظر، به زمان بیشتری نیاز دارید و این موجب می شود كه به فوریت انجام كار نیندیشید، در نتیجه در شروع كارها دچار اهمال كاری می شوید.
توجه:
البتّه باید توجه كرد كه داشتن معیارهای سطح بالا چیز بدی نیست و بدون توجه به كیفیت موفقیت های بزرگ به دست نمی آید، لكن كامل گرایی وسواس گونه راه مناسبی برای بالا بردن كیفیت نیست.
2. نارضایتی
اگر در صدد انجام كار مطلوب باشید چون كار مطلوب حد و حصری ندارد، در این صورت، انجام یا عدم انجام آن، نارضایتی به دنبال خواهد داشت. نارضایتی عاملی است كه انسان را از فعالیت بعدی باز می دارد و دیگر حاضر نخواهد بود آن را ادامه دهد و این موضع در ابتدا، به صورت بهانه جویی و سرانجام، عادت ظهور خواهد كرد و در كارِ بی عیب، دیگران را مدنظر قرار می دهد و توانایی های خود را فراموش می كند.
3. فقدان قاطعیت و شجاعت
بسیاری از افراد به دلیل نداشتن قاطعیت و موافقت كردن با انجام كارهایی كه علاقه ای به انجام آن ندارند، مسامحه می كنند. ممكن است به صرف این كه تصور می كنند باید آدم خوبی باشند، تسلیم خواسته های غیرمنطقی دیگران گردند یا بر این گمان باشند كه باید توقّعات دیگران را برآورده سازند و عزّت نفس خود را به برداشت دیگران از خود منوط كنند یا از انتقاد دیگران بترسند یا از «نه» گفتن وحشت داشته باشند و یا ممكن است بترسند كه دیگران را ناراحت كنند و در نتیجه، هر وقت به یاد آن كار می افتند از انجامش طفره بروند.
اگر در هر كاری خود را مقیّد به قبول نظریات دیگران بدانیم، در این صورت، از نظر روانی، فردی متزلزل خواهیم بود كه در تصمیم گیری ها نخواهیم توانست به موقع گامی مؤثر برداریم و در نتیجه، فردی اهمال كار به شمار خواهیم آمد.
4. عدم اعتماد به نفس و كمبود اراده
عدم اعتماد به نفس، نا امیدی و كمبود اراده، ترس از شكست و عدم موفقیت یكی دیگر از عوامل مهم در اهمالكاری به شمار می رود.
5. توقّع بیش از حد
پرتوقّعی عاملی است كه انسان را به اهمال كاری سوق می دهد. فرد پرتوقع از این ترس دارد كه توفیقش در حد انتظار نباشد و به این دلیل، كوشش و سعی لازم را به كار نمی برد. در نتیجه، نسبت به انجام كار بی علاقه، وحشت زده ومضطرب می شود و این خود موجب به تعویق انداختن كار می شود.
6. عدم تسلط بر كار
اهمال كاری ممكن است نتیجه عدم آشنایی به كار و ناشی گری در انجام آن باشد. شخص مسامحه كار در این مورد استدلال می كند كه بهتر است دست به اقدام نزنند تا وقتی كه مهارت لازم را كسب كند. بسیاری از افراد با وجود توانایی انجام كار، این مسأله را بهانه قرار می دهند تا از زیر بار كار شانه خالی كنند.
7. خود پنداری ضعیف
نظام ارزشی وجودی هر كس میزان لیاقت و شایستگی او را مشخص می سازد. رفتارهای انسان بر اساس نظام ارزشی وجودی او شكل می گیرد. این كه فرد چگونه نگرشی به خود دارد، آیا خود را فردی توان مند و مفید می انگارد یا ناتوان و ضعیف، در نحوه درك او از خودش در زندگی و رفتارش تأثیر می گذارد. اگر او ارزش های وجودی خود را نادیده گرفته و با نگرشی غیرمنطقی، شایستگی خود را زیر سؤال برده باشد، بی شك، در معرض نگرانی و بیهودگی قرار خواهد گرفت و دچار اهمال كای و تعلّل خواهد شد.
8. پایین بودن سطح تحمل و زود رنجی
بعضی از افراد بسیار زودرنج هستند و تحمل ناكامی و شكست را ندارند. با قطع نظر از علل پایین بودن سطح تحمل كه خود عامل مهمی در اهمال كاری است، چنین افرادی برای این كه با شكست مواجه نشوند، كار را به تأخیر می اندازند، تعلّل می ورزند و به تعبیری، از موقعیت هایی كه تحمل آن ها را ندارند، فرار می كنند تا با آنها مواجه نشوند.
افرادی كه از سطح تحمل پایین برخوردارند و دوراندیش نیستند، همیشه در كارها به دنبال نتایج فوری و آنی هستند. بنابراین، وقتی كاری را شروع می كنند و ثمرات و نتایج آن را فوری نمی یابند، علاقه خود را از دست می دهند و آن كار را، یا رها یا در انجامش امروز و فردا می كنند.
9. نگرش غیر واقع بینانه نسبت به دیگران
مسامحه كارها معمولاً از رفتار اشخاص كارآمد برداشتی غیر واقع بینانه دارند. ممكن است تصور شود كه اشخاص موفق همیشه احساس اطمینان و اعتماد به نفس دارند و به راحتی، به هدف خود می رسند امّا این تصور كاملاً غیر واقع بینانه است. اگر به راحت بودن زندگی معتقد باشیم و تصور كنیم كه دیگران بدون تلاش به جایی می رسند، به این نتیجه می رسیم كه مشكلی در كارمان وجود دارد و در نتیجه، در برخورد با هر مشكل از آن صرف نظر می كنیم و میزان تحملمان كم می شود، به گونه ای كه جزئی ترین دل سردی ها و ناكامی ها برایمان غیر قابل تحمل می شود.
10. نگرش منفی نسبت به كار
اهمال كاری ممكن است نتیجه طرز تلقّی نامناسب از كار مورد نظر باشد. احتمال دارد شخص با بدبینی و منفی نگری خود كاری را مشكل یا رنج آور بداند. وقتی با نگرش منفی موضوع را بررسی می كنیم، در حقیقت، توانایی هایمان را از یاد می بریم و فراموش می كنیم كه نیرو و استعداد ذاتی نیز داریم و می توانیم با هر مشكلی مقابله نماییم.
11. برچسب زدن ناروا
پذیرش این مطلب كه فرد خود را اهمال كار بداند و اهمالكاری را جزء جدا نشدنی از شخصیت خود فرض كند، خود عاملی برای ادامه رفتار اهمال كارانه خواهد بود. همین طور وقتی كه گوینده، مخاطب را فردی آماده و مصمّم نمی داند، این خود تلقینی منفی به شمار می آید؛ یعنی، گوینده اعتماد ندارد كه شنونده اش به موقع، كار خود را انجام دهد. این تأكید نشانه آن است كه گوینده، مخاطب را اهمال كار می داند. بنابراین، مخاطب نیز حق دارد كه وقتی چنین نگرشی نسبت به او دارد و به اجبار او را ملزم به كار می كند، خود را مجاز به تعلّل و اهما ل كاری بداند و برچسبی را كه به او زده شده، ناخودآگاه بپذیرد و این حالت را به عادت تبدیل كند.