جارو به دست مزدور!
شورای موسوم به "راه سبز" ، با ارسال یک بیانیه مضحک ، از طرفدارانش خواست تا در آستانه اجلاس غیر متعهد ها فضای شهر را آلوده کنند و با تخریب اماکن عمومی و کندن آسفالت خیابان ها ، به مبارزه با جمهوری اسلامی بپردازند .
یک دیالوگ در سطح شهر:
* آفرین! داری کابل های برق رو می کنی؟! تو هم سبزی هستی؟! آره؟!
- نه بابا! من دزدم! می خوام ببرم اینا رو بفروشم!
***
در برخی از وبلاگ های همسوی سبزی ها نوشته شده است: " در روزهای برگزاری اجلاس ، با لباس هایی مندرس و کثیف در معابر عمومی رفت و آمد کنید تا مهمانان اجلاس به وضعیت بد اقتصادی ایران پی ببرند !"
یک دیالوگ مرتبط:
- ای بابا! خانم! چرا این لباس های منو شستی؟! مگه نمی دونستی می خواستم با لباس های کثیف امروز برم سر کار؟!
* مگه عقلت رو از دست دادی؟!
- نخیر! می خواستم مبارزه سیاسی کنم!
***
یک متکدی: نه آقا! نکنید این کار رو! ما رو وارد بازی های سیاسی نکنین! یک وقت اشتباهی میان منو می گیرن! بعدشم شاید اون روز بقیه فکر کنن شما هم گدا هستین و به شما هم پول بدن! بعد شاید وقتی متوجه درآمد بالای متکدی ها شدین هوس تغییر شغل بدین و دست توی کار ما زیاد بشه! نه آقا! نکنید این کار رو!
***
یک دیالوگ مرتبط دیگر:
- نه! من امروز ناهار نمی خورم!
* تو که ماه رمضونش رو روزه نگرفتی! نکنه الان می خوای قضای روزهای نگرفته ات رو بگیری؟!
- نه بابا! این حرفا چیه؟! می خوام چند روز غذا نخورم تا وقتی توی خیابون راه می رم صورتم زرد و زار باشه تا مسئولین باقی کشورها فکر کنن اوضاع اقتصادی مون خیلی بده!
(بعد از 5 دقیقه)
* چی شد پشیمون شدی و داری ناهار می خوری؟!
- آخیش! چقدر گشنم شده بود! جنبش به من نیاز داره! نباید خودم رو از گرسنگی بکشم که! داشتم می مُردم! فکر کن! ناهارم 5 دقیقه دیر شد! لباسام رو می رم کثیف می کنم می پوشمشون! اونطوری راحت تره!
***
یک رفتگر: چرا منو گرفتین؟! ای آدم رباها! مگه من چیکار کردم؟!
* تو مزدور رژیم هستی! چرا زحمت برو بچس جنبش سبز رو خراب می کنی؟! چرا زمین رو جارو می کنی؟! مگه نمی دونی ما چقدر زحمت کشیدیم که توی شهر آشغال بریزیم؟! ای جارو به دست مزدور!
یک شنبه 12 شهریور 1391 2:24 PM
تشکرات از این پست