گویش بوشهری یکی از گویشهای زبان فارسی است[۱] که تقریبا در سرتاسر استان بوشهر و بخشهایی از مناطق غربی استان فارس مانند لامرد و تراکمه و کنارتخته و خشت و مناطق جنوب غرب خوزستان مانند هندیجان و بندرماهشهر و نیز در کشور بحرین[۲] رایج است.این گویش شباهتهای زیادی با گویشهای بندری و لهجه کازرونی و لهجه آبادانی دارد. این گویش خود دارای لهجههای متعددی مانند بوشهری مرکزی (رایج در شهرستان بوشهر), تراکمه ای, آبدانی (مربوط به منطقهٔ آبدان), کنگانی, جمی, تنگستانی, دشتی، دشتستانی, دیلمی، گناوهای و ماهشهری - هندیجانی است. لهجهها در روستاها بیشتر از شهرها متنوع میباشند.[۳] .
گونههای گویشی استان
گویش بوشهری در شهرستان بوشهر، گویش دشتی یا دشتیاتی در منطقهٔ دشتی شهرستان دشتی و دیر، گویش تنگستانی یا تنگسیری در بخش ساحلی تنگستان است. گویش دشتستانی لهجه مردم دشتستان و شمال غربی استان (گناوه و دیلم) است که با زبان لری کاملا آمیخته است. گویش دیری - بردستانی و آبدانی بعلاوه دشتیاتی هم در شهرستان دیر است و دارای قدمت منحصر بفرد است. گویش دیری به فارسی فصیح نزدیک است. و گویش کنگانی و جمی هم در منتهای جنوبی استان بوشهر است که (بخصوص لهجه جمی) به فارسی فصیح و معیار نزدیکترند.
ویژگیهای آوایی
از ویژگیهای آوایی این زبان تبدیل (ab) به(ow) تبدیل (u) به (i) است.در برخی لهجهها (ب ) به (و) تبدیل میگردد.همچنین در لهجهٔ تنگستانیها حرف (q) بصورت (k) تلفظ میگردد.حرف (ن) هم در پایان تلفظ نمیگردد. برای نمونه:
- بود : bid
- دود : did
- زانو : zawni
- تنور : tanir
- شب : šow
- خواب : xow
- فوت کردن : fit kerdan
- کوچه : kice
- نان : nu
ویژگیهای دستوری
از نظر صرفی و دستوری با فارسی معیار چندان تفاوتی ندارد.در این گویش نشانهٔ مفعولی " را " که در گفتار بصورت ( o یا ro ) تلفظ میشود کاربرد چندانی ندارد.نشانهٔ تعریف در اسامی پسوند (ku) و در صفات پسوند (u) میباشد.برای نمونه:
- بیا غذایت را بخور : bio qezât boxor
- آن کتاب را بخوان : ktâbku boxu
- زشت(معرفه) : zeštu
- خودکار(معرفه) : xotkârku
نشانهٔ جمع در گویش بوشهری (آ) و در لهجههای شمالی (ال) میباشد. کتابها : کتابا - کتابل برای استمرار در افعال بجای استفاده از داشتن از پیشوندهای (hasey) یا (hey) استفاده میشود.استفاده از هی در افغانستان نیز مرسوم است و هاسی در کازرون نیز بکار میرود.در مناطق شمالی استان هاسی به ایسی تبدیل میگردد.
- دارد مینویسد : hâsey minvise
- داشت میرفت : hey miraft
برای منفی کردن مانند فارسی معیار از نه استفاده میشود که در افعال ترکیبی یا اسنادی این نشانه منفی ساز پیش از مسند قرار میگیرد:
- من بلد نیستم : مو نه بلدم : mo na baladom
- ما اهل تهران نیستیم : ما نه مال تهرونیم : ma na mâl tehrunim
حرف میانجی عموما صامت ( ن ) است که در در افعال اسنادی برای سوم شخص نیز کاربرد دارد.مثلا برای مفهوم ( هوا گرم است ) آنچه را که در تهران میگویند ( havâ garm'e) یا در اصفهان میگویند ( heva garmes) در بوشهر میگویند ( havâ garmen) .این حالت در لهجهٔ کازرونی و گویشهای بندری نیز وجود دارد.
واژگان
گویش بوشهری مانند هرگویش دیگری دارای خزینهٔ واژگان خاص خود میباشد.در برخی موارد لهجههای مختلف این استان واژگان با مصادر و اصطلاحات خاص خود را دارند.بویژه در منطقهای مانند استان بوشهر که بواسط زندگی ساحلی و تجارت و دریانوردی و حضور اقوام مهاجر گوناگون کلمات متعددی را از زبانهای دیگر نیز قرض گرفته است.در بسیاری از گویشهای آن کلمات پارسی میانه دیده میشوند .مثلا تهل (تلخ) یا پهل (پل) یا اشناو (شنا) .برای نمونه:
- غوص کردن (qows kerdan): شناور شدن
- رو کردن (row kerdan) : حرکت کردن
- بوا buâ): بابا,پدر
- دی (dey): مادر
- کاکا(kokâ): برادر
- شوی ( šuy ): شوهر
- پار (pâr): پارسال
- خالو( xâlu ) : دایی
- زوان ( zovân ): زبان
- پاجنگرک ( pâjingerak ) : پافشاری کودکان
- مشقل ( mašqal ): آبکش
- تنگیدن (tengidan): پریدن,نشستن
- بارو ( bâru ): باران
- کپ (kap): دهان
- کم (kom): شکم
- ویسیدن (veysidan): ایستادن
- پوز (puz): بینی
- پوسر (posar) : پسر
- دریا ( deryâ ) : دریا
- خهک (xahk): خاک
- دیگ ( dig ): دیروز
- پسین ( pesin ) : عصر
- صبا ( saba ) : فردا
راهنمای آوا نویسی
در این نوشتار از نمادهای زیر برای آوانویسی استفاده شدهاست
â = تلفظ حرف آ در واژهٔ آبادان
a = تلفظ حرف ا در واژه احمد
ٍe = تلفظ حرف ا در واژه ابراهیم
C = چ
i = تلفظ حروف ای در واژه ایران
š = ش
Q = غ یا ق
O = تلفظ حرف ا در واژهٔ امید
U = تلفظ حرف و در واژهٔ کوچه
X = خ
Ž = ژ
شعری به گویش بوشهری