کودک را مسلح تربیت کنید
اعتماد به نفس خوب، راهی برای دفاع کودک در مبارزه با مشکلات زندگی است. کودکانی که اعتماد به نفس دارند احساس کاملاً خوبی نسبت به خود دارند و راحتتر با تعارضات و فشارهای زندگی کنار میآیند آنها شاد هستند و از زندگی لذت میبرند. این دسته از کودکان به واقعیتها توجه کرده و به طور کلی خوش بین هستند. برعکس کودکانی که اعتماد به نفس پایین دارند تعارضات و مشکلات زندگی برای آنها موجب ناکامی و اضطراب شدید میشود. کودکانی که با ضعف به خودشان مینگرند برای دستیابی به راه حل مشکلات ناتوان خواهند ماند. اگر دچار افکار انتقادی از خودشان، مانند «من خوب نیستم» و یا «من هیچ کار صحیحی نمیتوانم انجام دهم» گردند منفعل، گوشهگیر و یا افسرده میشوند.
اعتماد به نفس چیست؟
اعتماد به نفس مجموعه اعتقادات و یا احساساتی که ما نسبت به خود داریم به عبارت دیگر اعتماد به نفس میزان ارزشی است که برای خود قائل هستیم و اینکه چقدر خودمان را باور داریم. در حقیقت شکلگیری اعتماد به نفس از دوران شیرخواری (صفر تا دو سالگی) آغاز میشود. در این دوران کسب مهارتهای حرکتی- شناختی و موفقیت کودک در انجام بعضی فعالیتهای مربوط به خود مانند توانایی راه رفتن، غذا خوردن و... به رشد خود باوری و اعتماد به نفس کودک کمک موثری مینماید.
کودکانی که اعتماد به نفس پایین دارند تعارضات و مشکلات زندگی برای آنها موجب ناکامی و اضطراب شدید میشود.
از طرف دیگر باور کودک درباره خود بر مبنای تعاملات او با اطرافیان بخصوص در ابتدا با والدین شکل میگیرد. به این دلیل است که رابطه صحیح والدین با کودکان کمک موثری به تقویت خودباوری کودک مینماید. والدینی که پاسخ گویی به خواسته های کودک خود را بر مبنای نیاز او بنا می کند و نه خواست و میل خود می تواند خود باوری را بهتر به فرزندش انتقال دهد .
خصوصیات کودک متکی به نفس
- با دیگران به راحتی ارتباط برقرار میکند و به آسانی دوست پیدا میکند.
- از فعالیتهای گروهی لذت میبرد.
- نسبت به خود و دنیای اطرافش خوشبین است.
- از عقیده خود دفاع میکند حتی اگر دیگران با او مخالفت کنند.
- وقتی کاری را شروع میکند آن را به اتمام میرساند و نسبت به حداکثر تلاش خود برای انجام کار، مطمئن است.
- تحمل پذیرش شکست و یا عدم پذیرش از طرف دیگران را دارد و در صورت برخورد با عدم موفقیت در فعالیتها مایوس نشده و با انرژی بیشتری دوباره به پیش میرود.
- در موقعیت مناسب بدون شک و تردید نقش رهبری را به عهده میگیرد و یا لااقل در بعضی موفقیتها انتظار رهبر شدن را دارد.
- مهارتهای حل مسئله در کودک متکی به نفش قوی است و برای حل فشارها و مشکلات روزمره زندگی از روشهای مختلف و مناسبی استفاده میکند. به عبارتی خلاقیت خود را به کار می اندازد و خلاقانه مسئله را حل می کند .
میزان استقلال و اعتماد به نفس رابطه عمیقی با هم دارند.
- همیشه علاقمند به شروع فعالیتی جدید است.
- نارضایتی خود را بدون سرزنش کردن دیگران و خود بیان میکند. و خود انتقاد گری کمی دارد.
- کودک با اعتماد به نفس نقاط قوت و ضعف خود را میشناسد. اما کودکی که اعتماد به نفس پایین دارد تمایلی برای امتحان کردن کارهای جدید ندارد. او درباره خودش به صورت منفی صحبت میکند و جملاتی مانند «من خوب نیستم» یا «من نمیتوانم کاری را درست انجام دهم» و یا « هیچکس به من اهمیت نمیدهد» را عنوان میکند. تحمل او در مقابل ناکامی پایین است، زود تسلیم میشود و منتظر کمک از طرف دیگران است. این گونه کودکان در مواجهه با مشکلات مکرر ضعیفتر نیز میشوند و در مقابله با استرسهای زندگی اولین عکسالعمل آنها «من نمیتوانم» است؛ آنها نسبت به خود، اطرافیان و زندگی غالبا بد بین هستند. روشهای تقویت اعتماد به نفس کودکان را تقویت کنند:
- به فرزندتان توجه کنید، به صحبتهای او گوش کنید و از نصیحت کردن و ابراز انتقاد بپرهیزید. و یا با روش های درست به او تذکر دهید.
- محبت خود را به کودک نشان دهید و به او بگویید که چقدر دوستش دارید.
- انتظارات خود را با سن، هوش، توانایی و مهارتهای کودک تطبیق دهید.
- به فرزندتان اجازه تصمیمگیری دهید و به تصمیمهای او برای امور شخصی (انتخاب لباس، نوع غذا، وسایل مورد نیاز و ...) احترام بگذارید.
- کودک خود را تحت فشار نگذارید و امر ونهی های بیمورد پرهیز کنید.
- از اشتباهات کوچک فرزند خود چشمپوشی کنید و بیشتر رفتارهای مثبت او را مورد توجه قرار دهید. و درتذکر ها او را طولانی سین جین نکنید.
- فرزند خود را با کودکان دیگر مقایسه نکنید با گذشته خودش مقایسه کنید.
- الگوی مثبت باشید، اگر نسبت به خود خشن و سختگیر هستید و درباره تواناییها و محدودیتهای خود واقع بین نیستید خودتان را تعدیل کنید. زیرا فرزندتان از شما الگو میگیرد.
- برای تلاش کودک و نتیجه کار ارزش قائل شوید. برای مثال: بعداً بیشتر تلاش کن .من به تلاش تو افتخار میکنم.»
- افکار غیرمنطقی کودک نسبت به خودش را تصحیح کنید. گاهی کودک به درک نادرست درباره خودش جنبه واقعی میدهد. برای مثال کودکی که در مدرسه در تمام درسها موفق است ولی در درس ریاضی مشکل دارد شاید بگوید «من دانشآموز بدی هستم» در اینجا کودک از تعمیم غلط استفاده کرده است و همین اعتقاد او را برای شکست آماده میکند. عکسالعمل مناسب ما به عنوان والدین این است که به او بگوییم «تو دانشآموز خوبی هستی و در تمام درسها موفقی، برای خواندن درس ریاضی به زمان بیشتری نیاز داری که با هم کار خواهیم کرد.»
- شروع سن مدرسه مرحله مهمی از مراحل رشد کودک است. به فعالیتهایی که در مدرسه انجام میدهد توجه کنید. همراه فرزندتان در گردشهای دستهجمعی شرکت کنید، او را تشویق کنید تا دوستانش را برای بازی به خانه دعوت کند و اگر با دوست او ارتباط خانوادگی دارید او را به خانه دوستش ببرید.
- فرصتهای مناسبی برای او فراهم کرده تا فعالیتهای مختلفی چون ورزش، موسیقی، نقاشی و... را بیاموزد.
مسئولیت نهایی والدین آماده سازی کودک خود برای دستیابی به استقلال واقعی است.
ما در صورتی میتوانیم بگوییم این وظیفه را به خوبی انجام دادهایم که فرزندان ما هنگام ترک خانه و آماده شدن برای شروع زندگی جدید بزرگسالی دارای اعتماد به نفس بالا و سازگار با محیط باشند. زیرا میزان استقلال و اعتماد به نفس رابطه عمیقی با هم دارند .