راههای کاهش پرخاشگری دانشآموزان
رفتارهای تهاجمی یا پرخاشگرانه از شایعترین اختلالات رفتاری انسان است. براساس بررسیهای انجام شده، درصد زیادی از مشکلات رفتاری کودکان تحت عناوین مختلف به پرخاشگری مربوط میشود. وجود نظریات متنوع در این مورد حاکی از پیچیدگی موضوع است.
از نظر علمی باید گفت پرخاشگری یک کشش و یا یک گرایش درفرد است که به صورت زدن، کشتن و ویران کردن خود را نشان میدهد.
امری که فرد به عنوان عکسالعمل از خود بروز میدهد به گونهای است که باید گفت مناسب عمل و یا رفتار طرف مقابل نیست. ظاهر این امر نشان دهنده یک شورش و انقلابی در درون فرد و حاکی از وجود احساساتی است که فردگویی از بازگو کردن آن وحشت دارد.
رنجی در درون او وجود دارد که قادر به رفع و جبران آن نیست و ناگزیر تلافی آن را سر دیگران در میآورد اگرچه در مواردی این زجر دادن متوجه خودش نیز میشود. فروید معتقد است پرخاشگری امری غریزی و فطری بوده و انسان از هنگام تولد این نیرو را با خود به دنیا میآورد.
ابنسینا در این باره میگوید: اصل و مبنای پرخاشگری میتواند غریزی باشد و وجود چنین نیرویی در جهت صیانت ذات با نظام خلقت هماهنگی و سازش دارد و تنها نحوه بروز آن در جامعه است که تحت تأثیر عوامل تربیتی - اجتماعی میتواند متفاوت باشد.
درباره منشاء و ریشه پرخاشگری از چند مسأله باید سخن گفت
▪ منشاء غریزی و فطری:
طفل به همراه تولد خود این حالت را دارد و آماده پرخاشگری است که جلوه آن به صورت جنگ، دفاع، نزاعهای شخصی و درگیریهای جمعی در افراد دیده میشود.
▪ منشاء اجتماعی:
گروهی از روانشناسان این حالت را ناشی از آموختههای اجتماعی و مکتسبات آن میدانند و میگویند: نارضایتی فرد از محیط و اطرافیان و عقدههایی که از پدر و مادر، مدیر، معلم و مدرسه دارد سبب پیدایش این حالت و عقده در فرد میشود.
▪ منشاء غریزی و اجتماعی:
شاید بهترین نظر این باشد که بگوییم این حالت در افراد دارای ریشه و منشاء غریزی و اجتماعی است بدین معنی که اصل آن در افراد غریزی است. در همه افراد کم و بیش به صورت آشکار و نهان وجود دارد ولی به تدریج و بر اثر اکتساب، دامنه آن گسترده خواهد شد.
▪ کمبود توجه و عاطفه:
خصوصاً در هنگام کودکی و نیز طرد کودک از سوی والدین یا جدایی آنها که سبب احساس ناامنی در فرد میشود.
همچنین غیبت پدر یا اعتیاد والدین عاملی است در جهت تشدید رفتارهای پرخاشگرانه.
● راههای اصلاحی برای از بین بردن حالت پرخاشگری:
▪ آگاهی دادن:
این مسأله مهمی است که به دانشآموز تفهیم شود راه وصول به هدف از طریق پرخاشگری ممکن و درست نیست. داشتن زور و قدرت خوب است ولی به کار بردن آن به صورت وحشیانه امری نامطلوب است.
▪ اقدام به رشد فکری:
در موقع پرخاشگری نباید عصبانی شد و یا بر سر دانشآموزان داد کشید. این امر ممکن است اثری فوری داشته باشد ولی در دراز مدت کاری بیهوده است.
باید از جر و بحث و جار و جنجال دست کشید و از طریق ذکر داستانها و بیان مسائل حقایق و واقعیتها کوشید که سطح آگاهی و اندیشه او را بالاتر برده و او را به تدریج پخته و ورزیده سازد.
▪ آشنا کردن به حقوق دیگران:
این ضرورت حیات است که انسانها به حقوق و وظایف خود در قبال دیگران آشنا باشند و بدانند در برابر طرف مقابل چه موضعی باید اتخاذ کنند تا این گمان برایشان پیش نیاید که پدر و مادر و احیاناً دیگران موظفند هر رفتاری که از آنها بروز کرده متحمل شوند.
▪ آگاهی به زشتی امر:
همچنان فرد باید دریابد که با پرخاشگری عمل ناپسندی را انجام داده و هرگز از زدن و ویران کردن و پرخاش و عتاب خود راضی نباشد.
▪ رفع ناکامیها و محرومیتها:
از میان برداشتن این عامل خود در تعدیل این حالت دارای نقش فوقالعاده و اساسی است.
▪ ایجاد محیط صمیمی:
از طریق ایجاد روابط دوستانه و محیط صمیمانه و گرم تا حد زیادی زمینه را برای اصلاح و تعدیل او فراهم سازد و هم با ایجاد ملاحظات و رودربایستیها زشتی و کراهت این امر را به او تفهیم کنید.
▪ ایجاد سرگرمی و اشتغال:
بیکاری و نداشتن یک وظیفهای که آدمی را به خود مشغول کند سبب آن خواهد شد که حوصلهاش سر برود و آماده پرخاشگری شود.
▪ در صورتی که پرخاشگری ناشی از علل فیزیولوژیک باشد مراجعه به پزشک و دارو و درمان، بسیار لازم و ضروری است. بدیهی است در این شرایط صورتهای مختلف درمان قابل اعمال خواهد بود.
به طور کلی باید برای افرادی که دارای این مشکل هستند بیشتر وقت گذاشت و با یک برنامهریزی حساب شده راهحلهای مناسبی را ارائه دهیم تا هم آن فرد پرخاشگر و هم اطرافیانش بتوانند به راحتی زندگی کنند و از کنار هم بودن لذت ببرند.