0

آرایشگر و ادای نذر(داستان فوق العاده قشنگ و طنز)

 
masoud1138
masoud1138
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اسفند 1388 
تعداد پست ها : 551
محل سکونت : اصفهان

آرایشگر و ادای نذر(داستان فوق العاده قشنگ و طنز)

 در لوس آنجلس آمریكا، آرایشگری زندگی می‌كرد كه سالها بچه‌دار نمی‌شد. او نذر كرد كه اگر بچه‌دار شود، تا یك ماه سر همه مشتریان را به رایگان اصلاح كند. بالاخره خدا خواست و او بچه‌دار شد! روز اول یك شیرینی فروش ایتالیائی وارد مغازه شد. پس ازپایان كار، هنگامیكه قناد خواست پول بدهد، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز كند، یك جعبه بزرگ شیرینی و یك كارت تبریك و تشكر از طرف قناد دم در بود. روز دوم یك گل فروش هلندی به او مراجعه كرد و هنگامی كه خواست حساب كند، آرایشگرماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش راباز كند، یك دسته گل بزرگ و یك كارت تبریك و تشكر از طرف گل فروش دم در بود. روز سوم یك مهندس ایرانی به او مراجعه كرد. در پایان آرایشگرماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع كرد. حدس بزنید فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه‌اش را باز كند، با چه منظره‌ای روبروشد؟ فكركنید.


.

.

.

.

.

.

.

.

.

.
چهل تا ایرانی، همه سوار بر آخرین مدل ماشین، دم در سلمانی صف كشیده بودند و غر می‌زدند كه پس این مردك چرا مغازه‌اش را باز نمی‌كند !

 

اشتباه نشه.من خودم اصفهانیم.

 

 

Mahdi is my hope

وبلاگ شیفته

 

 

پنج شنبه 25 شهریور 1389  3:52 PM
تشکرات از این پست
fatemeh81
fatemeh81
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1389 
تعداد پست ها : 168
محل سکونت : هرمزگان
شنبه 27 شهریور 1389  10:59 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها