تو كشيدهاي به آتش، دل عاشقان نه قرآن
ز چنين سياهكاري، شده رو سفيد شيطان
بخدا مسيحيان هم ز چنين جفا ملولند
ز چنين جفا كه كردي، توي بيحيا به فرقان
چه غم اينكه آتش تو، بكشد به مصحف حق
به خدا به حق قرآن، كه شده است عصر ايمان
تو چه ميكشي به آتش، كلمات دين و دل را؟
كه خداست صاحب آن و خودش بر آن نگهبان
نه به كاغذ و نه دفتر كه كتاب آسماني
شده حك به جان عاشق، شده حك به قلب انسان
تو پليد و رو سياهي، كه كني چنين گناهي
كه چنان تو گاهگاهي، بكنندمان پريشان
ز چنين سياه كاري، تو جهان به خشم آري
همهي جهان بماند، چه كني به خشم ايران؟
برو اي حرامزاده، ز كف آبرو نهاده
همه تف كنند بر تو، ز مسيحي و مسلمان
امير عاملي