0

رویای اسب سپید

 
jazromad
jazromad
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 66
محل سکونت : تهران

رویای اسب سپید

رویای اسب سپید

زندگي مشترك به بن بست رسيده است، اما والدين در ظاهر به زندگي با هم ادامه مي‌دهند و اين فضاي ناراحت كننده و مسموم را به خاطر فرزندان تحمل مي‌كنند. در دو دهه اخير، ميزان طلاق تقريبا 2 برابر شده و افراد به محض مواجه شدن با مشكلات حل نشده براحتي به دنبال طلاق مي‌روند. همواره ازدواج با دوام مورد نظر است.
زماني صرفا از پدر خانواده انتظار مي‌رفت تا مخارج را تامين كند و مادر نيز به خانه داري بپردازد؛ اما حالا اوضاع فرق كرده است. ما فردي را به عنوان شريك زندگي مي‌خواهيم كه به نظرات و سلايق ما توجه كند، ما را همان‌گونه كه هستيم ببيند، به ما عشق بورزد و به ما كمك كند تا آن چيزي كه مي‌خواهيم، بشويم.
ما خواهان ازدواج با يك فرد كامل و عالي هستيم. در ذهن خود مي‌گوييم آيا همه چيز در او جمع شده است؟ آيا من به اندازه كافي خوشحال هستم؟ آيا براي من بهتر از اين كسي نيست؟ و اصولا پاسخ بسياري افراد به آخرين پرسش مثبت است. با چنين تفكراتي فرد، خود را قرباني انتظارات و آرزوهاي خود مي‌كند. به طور حتم فردي كه در ذهن خود مجسم مي‌كند، همسري است كه نقاط ضعف او را پوشانيده، موجب تقويت نقاط قوتش مي‌شود و دائم او را از حمايت و احترام خود برخوردار مي‌كند.
اما واقعيت اين است كه تعداد انگشت شماري از ازدواج‌ها هميشه بدين ترتيب هستند. پس اگر ما چنين طرز فكري داشته باشيم به احتمال زياد آنچه عايدمان مي‌شود اين است كه نسبت به زندگي مشترك احساس تعهد مي‌كنيم اما گوشه‌اي از قلبمان را براي خود نگاه داشته‌ايم. پس مرتب شرايط را بررسي مي‌كنيم: آيا من اگر با فرد ديگري ازدواج مي‌كردم خوشحال‌تر، شاداب‌تر و موفق‌تر بودم؟ و كم‌كم احساس ناراحت كننده‌اي بر ما مستولي مي‌شود.
به يك نمونه توجه كنيد. مردي كه كارمند بود اوايل 20سالگي با يك خانم شاغل ازدواج كرد. او در 29 سالگي با يك خانم روان‌شناس آشنا و بعد از 2 سال از همسرش جدا شد و با اين خانم ازدواج كرد.اما پس از 4 سال از او نيز جدا شد. او حالا مي‌داند كه با همسر اولش زندگي خوبي داشته، اما 10سال پيش اين را درك نمي‌كرده.
او مي‌گويد: اگر انسان بخواهد به اين موضوع فكر كند كه هميشه فرد بهتري برايش وجود دارد، امنيت و سلامت ازدواج به مخاطره مي‌افتد. پس بايد بر وسوسه‌هاي دروني غلبه كرد. حالا من 42 سال دارم، اما هنوز تنها هستم. من، هم خودم را آزردم و هم ديگري را.
بسياري افراد نيز مانند نمونه فوق تصميم مي‌گيرند كه وارد رابطه‌اي شوند و احساس تعهد مي‌كنند، اما ممكن است به موارد ديگر نيز فكر كنند كه اين مورد به عقيده متخصصان، ابهام در ثبات ناميده مي‌شود. بدين معني كه شما لب مرز رابطه مي‌ايستيد، يعني در آن هستيد اما به خارج نيز مي‌نگريد.
براي اين كار نيز ميليون‌ها راه وجود دارد. شما مي‌توانيد در يك رابطه يعني ازدواج باشيد اما مطمئن نباشيد كه انتخاب خوبي كرده‌ايد و در ذهن خود فردي ديگر با تمام ويژگي‌هاي مطلوب و عالي را بپرورانيد و دنبال او باشيد.
اصولا همسران متعهد، دوران مجردي را به طور كامل پشت سر گذاشته‌اند و از نظر مالي ثبات بيشتري دارند. افرادي خوشحال‌تر سالم‌تر با بازده بيشتري هستند. آنها به طور متوسط از موهبت‌هاي بيشتري برخوردارند و به طور خلاصه، دوران مجردي و متاهلي شان با هم تفاوت زيادي دارد.
تحقيقات نشان داده كه افراد متاهل بويژه مردان طول عمر بيشتري دارند. وقتي افراد مي‌خواهند به زندگي مشترك ادامه دهند سعي مي‌كنند از منابع و امكانات بهتر استفاده و استانداردهاي زندگي را رعايت كنند. از تجربه‌هاي ديگران در مواردي مانند مديريت هزينه‌ها، گفتار و رفتار و حتي آشپزي بهتر استفاده مي‌كنند.
به طور كلي، زنان به سلامت شوهرشان بسيار اهميت داده و سعي مي‌كنند تغذيه خوبي برايشان تهيه كنند و چنين افرادي رضايت بيشتري از زندگي دارند. به ياد داشته باشيد كه لازم نيست زندگي عالي باشد تا براي بهتر شدنش بكوشيم.
تفكر ازدواج به عنوان وسيله‌اي براي تحقق بخشيدن به خوشبختي‌هاي شخصي تا حدي جديد است. تحقيقاتي كه بر دانش‌آموزان دبيرستاني و دانشجويان 50تا60 سال گذشته انجام شده نشان مي‌دهد كه بيشترين انگيزه براي ازدواج به خاطر داشتن فرزند و منزلي مستقل بوده است. اما در حال حاضر افراد براي عشق و محبت ازدواج مي‌كنند و اين موضوع اهميت زوجين را نسبت به تحقق خواسته‌هاي عاطفي نشان داده و به همين دليل بسياري افراد وقتي وارد زندگي مشترك و با واقعيت‌ها مواجه مي‌شوند دچار مشكلات روحي و عاطفي مي‌شوند. زيرا نخستين مرحله در ازدواج، هيجان و عالي‌نگري است.
اما مساله مهم دوام زندگي مشترك و روابط سالم است و اين نيازمند سعي و صرف انرژي است و برخي افراد در اين راه به نقاطي ديگر نيز نظر كرده و اهداف عالي خود را از دست رفته مي‌بينند و به همين دليل موفق نمي‌شوند.
برقراري محبت نيز يكي از جنبه‌هاي مهم است و امكان دارد پس از مدتي افراد را به ترديد دچار كند كه آيا مناسب يكديگر بوده اند يا خير. شما با هم راحت هستيد، اما ارتباطتان مانند اوايل نيست. برخي افراد در چنين مواردي تصور مي‌كنند زندگي مشتركشان نتيجه‌اي نخواهد داشت و ماندن در اين رابطه درست نيست و اگر شجاع باشند با اعتراف به آن از طرف مقابل جدا مي‌شوند.
سه شنبه 6 مرداد 1388  3:26 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها