نـمـاز در لـغت به معناى پرستش, نیاز, سجود, بندگى و اطاعت, خم شـدن بـراى اظـهـار بـندگى و اطاعت و یکى از فرایض دین و عبادت مـخصوصى است که مسلمانان پنج بار در شبانه روز به جا مى آورند.
نـماز یعنى خدمت و بندگى, فرمان بردارى, سر فرود آوردن و تعظیم کردن به نشانه احترام.
نماز, داروى نسیان و وسیله ذکر خداوند است. نـمـاز, رابـطه معنوى مخلوق با خالق است. نماز یعنى دل کندن از مـادیـات و پـرواز دادن روح; یـعـنى پا را فراتر از دیدنى ها و شنیدنى ها نهادن.
نماز در قرآن و حدیث
فـلـسـفـه, فایده و آثار, شرایط و آداب و اوصاف نماز در آیات و روایـات بـسـیارى آمده که پرداختن به همه آن ها در این جا ممکن نـیـسـت, لـکـن بـه طور مختصر قطره اى از دریاى معارف اسلامى را درباره نماز بازگو مى کنیم.
نماز, بزرگ ترین عبادت و مهم ترین سفارش انبیا است. لقمان حکیم پـسـرش را بـه نـمـاز تـوصـیه مى کند.۱ حضرت عیسى(ع) در گهواره فـرمـود: خـدایـم مـرا بـه نـماز و زکات سفارش کرده است.۲ حضرت ابـراهـیـم(ع) هـمـسر و کودک خویش را در بیابان هاى داغ مکه آن هـنـگـام که هیچ آب و گیاهى نداشت, براى به پا داشتن نماز مسکن داد.۳ پـیـشـوایـان مـعـصوم ـ علیهم السلام ـ هنگام نماز رنگ مى باختند.
گـرچـه بـعـضـى نـمـاز را به خاطر بهشت یا ترس از عذاب جهنم مى خـوانند, اما حضرت على(ع) نه براى تجارت و ترس از آتش, بلکه به خاطر شایستگى خدا براى عبادت نماز مى خواند.۴
نـمـاز, اهرم استعانت در غم ها و مشکلات است. خداوند مى فرماید:
از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آن ها پیروز شوید. نـمـاز بـه مـنزله پرچم و نشانه مکتب اسلام است. پیامبر اکرم مى فرماید: (علم الاسلام الصلوه).
نـماز به منزله سر نسبت به تن است. پیامبر(ص) مى فرماید: (موضع الصلوه من الدین کموضع الراس من الجسد).۵
نـمـاز بـراى اولـیاى خدا شیرین و براى غیر آنان دشوار و سنگین است. قرآن مى فرماید: (وانها لکبیره الا على الخاشعین).۶
در اهـمـیـت نـمـاز همین بس که حضرت على(ع) در جنگ صفین و امام حـسین(ع) در ظهر عاشورا دست از جنگ کشیدند و به نماز ایستادند. و آن گـاه کـه بـه عـلى(ع) ایراد گرفتند که چه هنگام نماز است؟
ایـشـان فرمود: ما براى همین مى جنگیم تا مردم اهل نماز باشند.
در زیـارت نـامـه وارث مـى خـوانیم: (اشهد انک قد اقمت الصلوه; شهادت مى دهم که تو نماز را برپا داشتى.)
حضرت على(ع) درباره نماز بارها سخن به میان آورده که در این جا به چند نمونه اشاره مى کنیم.
الـف) درباره برکات نماز مى فرماید: فرشتگان, آنان را در بر مى گیرند و آرامش بر آنان نازل مى شود, درهاى آسمان بر آنان گشوده و جایگاه خوبى برایشان آماده مى شود.۷
ب) در خـطـبـه ۱۹۶ نهج البلاغه گوشه هایى از مفاسد اخلاقى هم چون کـبر و سرکشى و ظلم را برمى شمارد و آن گاه مى فرماید: نماز به هـمـه وجـود انـسـان آرامـش مى بخشد, چشم ها را خاضع و خاشع مى گـردانـد, نـفس سرکش را رام و دل ها را نرم و تکبر و بزرگ منشى را محو مى کند.
ج) هـم چـنین در نامه اى به محمد بن ابى بکر مى نویسد: نماز را در وقـت مـعین آن به جاى آر و به خاطر آسوده بودن از کار نماز, پیش از وقت معین آن را برپاى مدار و آن را واپس مینداز.۸
آداب نماز و آثار تربیتى آن
شـرایـط و آداب نماز به قدرى زیاد است که تمام نظام ها و روابط انـسـانـى را بـه طور خودکار تنظیم و اصلاح مى کند. توجه به همه آثـار تـربیتى نماز کار مشکلى است ولى ما چند نمونه آن را بیان مى کنیم:
۱. ادب در بـرابـر سـخـن امـام جماعت; در نماز جماعت وقتى امام مشغول خواندن حمد و سوره است باید ساکت باشیم.
۲. مـراعات حقوق دیگران; آب وضو, مکان نمازگزار و لباس او باید حـلال و از مـال دیگران و غصبى نباشد; حتى اگر از مال خمس نداده لباس تهیه کند, نمازش باطل است.
۳. تـغـذیـه و بهداشت نمازگزار; اگر نمازگزار از مشروبات الکلى اسـتـفـاده کـرده باشد, تا چهل روز نمازش مورد قبول نیست. لباس نـمـازگـزار نیز باید پاک باشد و بهتر است به هنگام نماز عطر و مسواک زد و موها را شانه کرد.
۴. همسردارى; کسى که به همسر خود نیش بزند, نمازش قبول نیست.
۵. ولایت; کسى که اهل نماز است ولى تسلیم طاغوت ها است و ولایت و حـکـومـت رهـبـران اسلامى را پذیرا نیست, نمازش قبول نیست; گرچه تمام عمر در کنار کعبه باشد.
۶. نـظـم و ترتیب; در تمام کلمات و کارهاى نماز نظم و ترتیب به چشم مى خورد.
۷. انـعطاف و هم آهنگى; امام جماعت باید با مردم هم آهنگ باشد; بـه ایـن معنا که مراعات ضعیف ترین افراد را بکند. اگر کسى دیر بـه جماعت رسید, امام باید کمى رکوع خود را طول بدهد تا او نیز بـه نـمـاز بـرسد. مردم نیز باید خود را با امام هم آهنگ کنند; مـثـلا کسانى که یک رکعت از نماز جماعت عقب هستند و در رکعت دوم بـه جـمـاعـت پیوسته اند, مى توانند با نوعى انعطاف و تغییر در نماز جماعت شرکت کنند.
۸. اعـتـماد; اگر هریک از امام یا مردم در انجام قسمتى از نماز شـک کـردنـد, بـایـد بـه یک دیگر اعتماد کنند; یعنى با توجه به رفتار دیگرى تصمیم بگیرند.
۹. ورزش; اگـرچه نماز براى انجام وظیفه الهى است, ولى طراحى آن طـورى اسـت که در لابه لاى نماز و حرکات رکوع و سجود یک نوع حرکت ورزشى نیز نهفته است.
۱۰. آمـوزش اجبارى; نمازگزار باید مسائل و احکام مورد نیاز خود را فراگیرد.
۱۱. آگـاهـى از اخـبـار; مـردم با شرکت در نمازجمعه و جماعت با اخبار و مسائل دینى و مشکلات مسلمانان آشنا مى شوند.
۱۲. امـر به معروف و نهى از منکر; (حى على الصلوه) در اذان یکى از بزرگ ترین معروف ها است.
معانى بلند عبارات و الفاظ نماز
نـمازگزار با گفتن (الله اکبر) ابهت همه ابرقدرت ها را مى شکند و خـطـ بـطلان بر همه قدرت هاى طاغوتى, وسوسه هاى ابلیس و جاذبه هاى مادى مى کشد.
بـا گفتن (بسم الله) به کار خود قداست و کرامت مى دهد و در خود تـوکـل و وابستگى به قدرت غیبى را ایجاد مى کند و به دنیا اعلام مـى کـنـد قدرتى که من به او پناه آورده ام, سرچشمه مهربانى ها است.
بـا (الـحـمـدلله) گفتن خود را از اطاعت کردن و بله قربان گفتن انسان هاى سفله و پست رها مى کند.
بـا (رب العالمین) قدرت لایزال خداوندى را بر تمام جهانیان حاکم مى داند.
با (الرحمن الرحیم) تمام هستى را از آن خدا معرفى مى کند.
بـا ایـن جمله بیان مى کند که نه تنها نعمت هاى مادى خداوند ما را احـاطه کرده بلکه نعمت هاى معنوى خداوند نیز ما را فراگرفته است.
بـا گـفتن (مالک یوم الدین) مسیر و آینده را مشخص مى کند و یاد روز سخت دادرسى را در دل زنده مى کند.
تـا ایـن جـا, نمازگزار زمینه براى اظهار بندگى و ابراز نیاز و مـددخـواهـى از خدا را فراهم مى کند و بعد از این مرحله با درک عـظـمـت خـدا و رحـمـتش و ابراز نیاز خویش مى گوید: (ایاک نعبد وایـاک نـسـتـعـین) تنها مطیع امر تو هستیم نه غلام حلقه به گوش جباران و تنها از تو یارى مى طلبیم.
با گفتن (اهدنا الصراط المستقیم) از خدا طلب هدایت مى کند, چرا کـه با پیمودن این راه او به تمام هوس ها و افراط و تفریط ها و وسوسه هاى شیطانى پشت پا مى زند.
با گفتن (صراط الذین انعمت علیهم) الگوها را مشخص مى کند.
بـا (غـیـر الـمغضوب علیهم ولا الضالین) به گروه هاى انحرافى که انسان هاى پاک را اغفال مى کنند, هشدار مى دهد.
بـا رکوع در برابر عظمت پرورگار, اظهار بندگى و اطاعت مى کند و فـروتنى و تواضع و خضوع خود را در برابر عظمت پروردگار نشان مى دهد.
با سجده, تذلل و اظهار کوچکى و خاکسارى در برابر خدا را نمایان مى سازد.
ذکـر مـقـدس (سبحان الله) که در تمام عبادت ها به چشم مى خورد, حـقـیـقـتـى را در بر دارد که ریشه در همه عقاید و تفکرات صحیح اسـلامـى دوانده است و زیربناى ارتباط انسان با خدا و صفات کمال او اسـت; روح تعبد و مغز عبادت, همان تسبیح است. توحید و عدل و نـبـوت و امـامـت و معاد براساس تسبیح خدا و منزه دانستن او از عـیـوب و کـمبودها است. توحید خالص جز با منزه دانستن پروردگار از شریک و شبیه و عیب و عجز محقق نمى شود.
آثار فردى و اجتماعى نماز
نـمـاز تاثیر بسزایى در زندگى فردى و اجتماعى فرد دارد. در این جا برخى از آن ها را فهرست وار بیان مى کنیم.
نمازگزار در مقایسه با کسى که نماز نمى خواند, احساس آرامش بیش ترى دارد.
هـنـگـامى که از طریق نماز, روح خود را به معراج مى فرستد و با خـدا و نام او پیوند مى دهد, احساس عزت و قدرت مى کند و از هیچ کس و هیچ قدرتى نمى ترسد.
نـمازگزار هیچ گاه چشمش را به چیزهاى حرام آلوده نمى کند و نمى گـذارد هوس هاى زودگذر و وسوسه هاى شیطانى روح و ذهنش را مشغول کـنـد. در مـقـابل, دامن گیرى مفاسد, جاذبه هاى آلوده موجود در اجـتـمـاع, زلـف هـا و بدن هاى عریان, صحنه هاى بدآموز و تحریک کـنـنده, موسیقى و نغمه هاى حرام چنان پرده اى بر دل هاى افراد بـى نـماز مى کشند که آنان را توان مشاهده و ارتباط با ظرایف و لطایف و معنویت نیست.
در جـهان امروز که لجام گسیختگى فرهنگى به طور فزاینده اى سلامت و امـنیت جانى بسیارى از جوامع را به مخاطره انداخته است و همه روزه شاهد طغیان و عصیان گروه هاى مختلف مردم به ویژه نوجوانان و جـوانان هستیم, کیست که فریادرس این مردم باشد؟! آیا چیزى جز نـماز و توکل و امدادهاى غیبى خداوندى مى تواند ناجى این افراد از مـنـجـلاب ایـن گـنـاهان عظیم شود و آن ها را از سقوط به دره نیستى و فلاکت باز دارد؟
آثار و عواقب ترک نماز
تـرک نماز در دنیا و آخرت عواقب تلخى دارد. در قیامت, اهل بهشت از دوزخـیـان مى پرسند: چه چیزى شما را روانه جهنم کرد؟ یکى از پـاسـخ هایشان این است که ما پاى بند به نماز نبودیم.۹ در جایى دیگر به نمازگزارانى که در نمازشان سهل انگاراند; یعنى گاهى مى خوانند و گاهى نمى خوانند, مى گوید: واى بر آنان.۱۰
رسـول خدا(ص) فرموده است: (من ترک الصلوه متعمدا فقد کفر; هرکه عمدا نماز را ترک کند, از اسلام خارج شده و کافر است.)
در جـایـى دیـگر مى فرماید: (بین العبد وبین الکفر ترک الصلوه; مرز بین بنده خدا و کفر, ترک نماز است.)۱۱
هیچ انسان با وجدان و متفکرى نیست که از ابعاد و اسرار و ظرایف نـماز آگاه باشد ولى از کنار آن ها بى اعتنا رد شود, مگر کسانى کـه بـه خـاطر غفلت و بى خبرى, توفیق سخن گفتن با خداوند را از خود سلب کرده اند.
________________________
۱- لقمان (۳۱) آیه ۱۷.
۲- مریم (۱۹) آیه۳۱.
۳- ابراهیم (۱۴) آیه۳۷.
۴- نهج البلاغه, حکمت ۲۳۷.
۵- نهج الفصاحه, روایت ۳۰۷۵.
۶- طه (۲۰) آیه۱۴.
۷- نهج البلاغه فیض الاسلام, خطبه ۲۱۳.
۸- همان, نامه ۲۷.
۹- مدثر (۷۴) آیه۴۳.
۱۰- ماعون (۱۰۷) آیه۴.
۱۱- نهج الفصاحه, روایت ۱۰۹۸.
بهیه شهبازیان
منبع:موسسه جهاني سبطين