مروري بر ديدگاه هاي رهبرمعظم انقلاب اسلامي درباره انقلاب اسلامي
مقابله با اسرائيل شعار اصلي امام خميني
سعادت، پاداش اراده و مجاهدت
در سنّت الهي، اراده انسان تعيين كننده است. اين كه اسلام انسانها را به مجاهدت دعوت مي كند - «و جاهدوا في سبيل الله»77 يا «و جاه دوا في الله حقّ جهاده»78؛ يعني همه ظرفيت خود را در راه مجاهدت مصرف كنيد - به خاطر اين است كه اگر به اين توصيه الهي عمل كرديم، به هدف الهي زودتر خواهيم رسيد. هدف الهي، ثابت و قطعي و تخلّف ناپذير است. اگر ما عمل نكنيم، ديگران مي آيند و عمل مي كنند: «من يرتدّ منكم عن دينه فسوف يأتي الله بقوم يحبّهم و يحبّونه»79. خداي متعال اين راه و اين سرمنزل و اين سرنوشت را قطعي قرار داده است. آنچه قطعي نيست، عبارت است از زمان و مردمي كه سعادت بردن اين گوي را از اين ميدان داشته باشند. اين بسته به اراده من و شماست.
ملت ايران با رهبري امام بزرگوار همّت كردند و توانستند يك قدم جلو بروند و پرچم اسلام را در اين جا بلند كنند. امروز در اين كشور، پرچم شريعت محمّدي (ص) برافراشته شده است. ممكن بود اين اتّفاق نيفتد يا ده سال و صد سال ديگر اتّفاق افتد. آنچه اين مهم را در اين مقطع تحقّق بخشيد، اراده و تصميم اين ملّت بر فداكاري و اعمال مجاهدت بود. اين در همه جا ساري و جاري است.
بيانات در جمع مسئولان و كارگزاران در سالروز ولادت فرخنده نبي اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) ـ 9/3/81
مقابله با اسرائيل، از شعارهاي اصلي امام
امام بزرگوار ما، حقيقت مسأله را خوب شناخته و ديده بود. از شروع اين نهضت از سال 1341 - يعني چهل سال قبل - آن وقتي كه هنوز در ايران مسأله فلسطين حتّي در بين خواص هم منتشر نشده بود، حرف امام اين بود كه در مقابل سلطه اسرائيل بايد همه احساس خطر كنند؛ همه بايد بايستند و مقابله كنند. بعد هم همين راه را ادامه داد و اين يكي از شعارهاي بزرگ آن مرد الهي و آسماني بود.
بيانات در جمع مسئولان و كارگزاران در سالروز ولادت فرخنده نبي اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) ـ 9/3/81
شخصيت بي نظير امام خميني(ره)
در اين مناسبت، من راجع به امام و انقلاب عظيم و بي مانندي كه ايشان آن را در دنيا و تاريخ معاصر مثل قلّه اي برافراشتند، صحبت مي كنم. در حقيقت، سخن گفتن از امام و انقلاب، با يكديگر تفاوتي ندارد. شخصيت امام فقط خصوصيات ممتازي نبود كه در او وجود داشت و شخصيت ايشان را تشكيل مي داد. شكّي نيست كه امام بزرگوار ما از ابعاد مختلف، يك شخصيت برجسته و ممتاز، يك عالم بزرگ، يك فقيه صاحب مكتب، يك فيلسوف برجسته، يك سياستمدار، يك مصلح بزرگ اجتماعي و از لحاظ روحيّات، صاحب خصلتها و خصوصيات ممتاز و كم نظير بود. همه اينها شخصيت امام را در چشم مردم دوران خود او و دورانهاي بعد برجسته مي كند؛ ليكن شخصيت امام بزرگوار ما در اين خصوصيات منحصر نيست. بعد ديگر شخصيت او عبارت است از اصول و خطوط روشني كه او در اين كشور، در اين منطقه و در مقابل چشم همه مردم جهان آنها را بنياد كرد؛ براساس آن يك نظام سياسي و اجتماعي به وجود آورد و اميدهاي بزرگي را در دل مستضعفان عالم و امّت اسلامي ايجاد نمود. شخصيت امام از اصول اساسي او جدا نيست. در حقيقت، هويّت و اصول انقلاب ما خطوط برجسته شخصيت امام را هم تشكيل مي دهد. هر چه راجع به انقلاب بگوييم، در واقع درباره امام سخن گفته ايم.
بيانات در اجتماع بزرگ زايران حرم امام خميني ( ره )
ـ 14/3/81
سياست مستكبران در مصادره ي انقلابها
خصوصيت انقلاب عظيم اسلامي كه آن را به عنوان يك پديده ي بي نظير در تاريخ قرنهاي اخير در چشم تحليلگران و صاحب نظران معرفي كرده است، قبل از آن در هيچ يك از انقلابهاي بزرگ عالم ديده نشده بود؛ نه در انقلاب فرانسه، نه در انقلاب كمونيستي در شوروي و نه در انقلابهاي كوچك ديگري كه به تبع اين دو انقلاب و در خط آنها حركت مي كردند. البته به اين نكته توجّه داشته باشيد كه دأب سياستهاي مسلّط عالم اين بوده و هست كه جنبشهاي عدالتخواهانه مردم نقاط مختلف دنيا را در هاضمه سياسي و فرهنگي خود بريزند و در واقع هويّت آن جنبشها و حركتهاي مردمي و عدالتخواهانه را از بين ببرند؛ اين كار در ايران هم اتّفاق افتاده بود. نهضت عدالتخواهي اي كه صد سال پيش در مشروطه ايران پيش آمد، يك حركت مردمي و ديني بود. آن روز جريان سياسي مسلّط عالم - يعني انگليسيها - اين حركت عدالتخواهانه مبتني بر اصول اسلامي را در هاضمه سياسي و فرهنگي خود ريختند؛ آن را استحاله كردند و از بين بردند و به يك حركت مشروطه از نوع انگليسي آن تبديل نمودند. نتيجه آن هم اين شد كه جنبش مشروطه - كه يك جنبش ضدّ استبدادي بود - آخر كار به ديكتاتوري رضاخاني منتهي شد كه از استبدادهاي قاجار، بدتر و شقاوت آميزتر و قساوت آميزتر بود. همين طور نهضت ملي شدن صنعت نفت به وسيله كساني كه آن را اداره مي كردند، به ليبرال دمكراسي امريكايي ملحق شد. نتيجه اين شد كه همان امريكاييها به نهضت ملي شدن صنعت نفت خيانت كردند. با انگليسيها كه طرف مقابل نهضت عدالتخواهي در ايران بودند، همدست شدند و نهضت ملي را از بين بردند و دنباله آن، ديكتاتوري خشن و سياه دوره محمّدرضا در طول سي و چند سال، سايه سنگين خود را بر اين كشور انداخت و اين ملّت را زير فشار قرار داد. نهضتهاي عدالتخواهانه ملّتهاي آفريقا و آسيا در طول دهها سال به وسيله كمونيستها و سياست مسلّط شوروي سابق مصادره شد و به ديكتاتوريهاي گوناگوني كه در جهت مصالح شوروي كار مي كردند، منتهي گرديد. اين رسم جاري دنيا با نهضتهاي عدالت طلبانه ملّتهاي جهان بوده است.
بيانات در اجتماع بزرگ زايران حرم امام خميني ( ره ) ـ
14/3/81
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
77. سوره ي بقره، آيه ي 218 78. سوره ي حج، آيه ي 78.
79. سوره ي مائده، آيه ي 54.
پاورقي