(1)
هشدار پیرامون تداوم جنگ خانمانسوز
نامه سرگشاده به رهبر انقلاب
بسمه تعالی
نهضت آزادی ایران
حضور محترم رهبر انقلاب، بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران
حضرت آیت الله العظمی حاج آقا روح الله خمینی
چگونه هر فرد، هرقدر هم دانا و توانا و با تقوی، حق دارد خود را تشخیص دهنده و تصمیم گیرنده بجای پنجاه ملیون نفر پاسخگوی اسلام بداند؟
در جماران نشستن و جز در مورد پیروان خاص به هیچ سؤال و اظهار نظر یا استغائه مردم جواب ندادن و چیزی جز آنچه خواسته و عقیده شخصی است نگفتن و اطاعت و اجرا از همه خواستن، آیا با شیوه پیامبر(ص) و علی(ع) مطابقت دارد؟ مردم ایران آیا با گزینش پذیرش رهبری جنابعالی تقویض اختیار و استعفا از شخص و استقلال و حیات خود کرده اند ؟!
قصد ما از مزاحمت و ملاقات این بود که پیامرسان گرفتاریها و اعتراضات میلیونها نفر از هموطنان و همکیشان زیر ترس و اختناق باشیم که بسیاری از آن ها به ما مراجعه و اسرار می نمایند تا مطالب و معضلات جاری کشور را مطرح و در حضورتان بررسی نماییم.
مصائب و معضلاتی که اکثریت سنگینی از ملت ایران را سخت گرفتار و ناراحت و آشفته کرده است و نوعاً این را از سیاست جنگی حاکم و مدیریت نا به سامان حاضر می دانند.
کانال های ارتباطی امام، و گزینشی که در دیدار و گفتگوهای خود دارید چنان است که اختیار مملکت و افکار و احوال مردم را آنطور که خوشایندتان است دریافت می دارید نه آنطور که واقعیت دارد. مردم شرافتمند و انقلاب کرده ایران به جز معدود مخصوص که چشم پرکن ها و سیاهی لشگرهای مجذوب یا مزدور اجتماعات و نماز جمعه ها و تظاهرات هستند یا دست چین شده های صداوسیما می باشند .
در مجموع از انقلاب و از انحرافها و آثار آن سرخورده اند نه جنگ را قبول دارند، نه از ضربات آن استقبال می نمایند و نه بر مناظر دلحراش بمب و موشک خنده می کنند. چقدر از دست دستگاه دروغ پرداز صدا و سیما عصبانی هستند که از قول آنها گزارشهای رضایت و تأیید پخش می کنند چون دسترسی به جایی و فریاد رسی ندارند و تبلیغات انحصاری و اختناق جرأت اظهار نظر و اعتراض را از همه سلب کرده است و از ترس جان و برای حفظ لقمه نان تن به هر فشار و فرمانی داده اند.
ما برای احتراز از سوء استفاده ها ی احتمالی داحل و خارج و دست آویز ندادن به تبلیغات دشمن اسرار داشتیم دیدار و گفتارمان با جناب عالی حضوری و محرمانه باشد ولی اینکه اجابت نفرمودید از آنجا که ملاقات و مطالبمان مربوط به عموم است به ضرورت و فوریت داشت عرایضمان را به صورت نامه سرگشاده خدمتتان فرستادیم تا علاوه بر خدا بندگان خدا نیز شاهد و پشتیبان آن باشند .
ما جنگی را مجاز و جهاد در راه خدا یا قتال فی سبیل الله می دانسته ایم که برای دفع حمله دشمن به خاک و خانواده ما صورت می گیرد و سیری از هر گونه تعدی و تجاوز انتقامی باشد. نه هر جنگی رحمت است و نه هر مرگی شهادت.
از تجربه نزدیک به هشت سال تداوم جنگ بی امان که هست و نیست دنیا و آخرتمان را نثارش کرده ایم چه حاصلی برده ایم؟ چه درس هایی باید بگیریم ؟ و رهبر انقلاب چه جوابی برای ملت ایران دارند؟ آیا به آنچه گفته و خواسته و وعده داده شده است رسیده؟ یا لااقل نزدیک شده ایم؟ با آنکه دور و تسلسل داشته ایم و در لبه پرتگاه نابودی قرار گرفته ایم؟ بالاخره از رهبر انقلاب بپرسیم آیا وقت آن نرسیده است که تجدید نظر در برنامه و رویه ها و در تصورات و تصمیمات گذشته بفرمایید.
این پیام اعتراض و استغفار ملت ایران را نیز لازم است به سمع مبارک برسانیم که غالباً می گویند آیا ما انقلاب کردیم که جنگ کنیم و به چنین روزگاری برسیم؟ یا به بهانه صدور انقلاب و اسلام با دنیا در بیفتیم؟ یا آنکه انقلاب کردیم تا از ظلم و اختناق استبداد و از سلطه بیگانگان رهایی یافته به آزادی از استبداد و خود کامگی و به استقلال از بیگانگان و بخود کفایی برسیم؟
حکومتی داشته باشیم بر مبنای اصول اسلامی ، برای تأمین امنیت عدالت، و آزادی ، ترقی بر مبنای اصول اسلامی، برای تأمین امنیت جمهوری، اگر مردم ایران می دانستند که با رهبری و حاکمیت کنونی شعله و مسئله ای جز جنگ و ستیز نداشته باید کشته شوند و بکشند و خانه خراب کنند و به جای زندگی با کرامت و سلامت و برکت و در سایه بندگی خدا و محبت بندگان خدا بهره شان خصومت و محرومیت و مصیبت خواهد بود و فرجامشان در بدری و زجر و مرگ آیا قدم برای چنین انقلاب بر می داشتند.
...