چرا اسلام؟ از كجا معلوم اديان ديگر راست نباشد؟

باسمه تعالی  

برادر بزرگوار و تمامی کسانی که همین سوال را در ذهن دارید :  

هدف اصلی و اساسی تمامی نبوتها و بعثتها هدایت ، سعادت و نجات انسانها ست که تمامی انبیاء و رسل این هدایت و نجات را از مسیر توحید بر عهده داشته اند و آنچه مشرکین در هر زمان را بر می آشفته است همین دین توحیدی است " کبر علی المشرکین ما تدعوهم الیه"  

تفاوتهای شریعتهای مختلفی به وسیله پیامبران الهی آمده به دو دلیل است : مقتضیات زمان و سطح تعلیمات  

و این تجدید نبوتها به دلائلی چون " اینکه انسانها قادر به حفظ کتاب آسمانی خود نبودند بدلیل عدم بلوغ فکری ، ثانیا انسانها قادر به دریافت یک نقشه کلی برای کمال خود نداشتند و باید مرحله به مرحله راهنمایی میشدند ، ثالثا اغلب پیامبران پیامبران تبلیغی بودند نه تشریعی .  

اما ....  

دین اسلام و قرآن کریم هیچگاه ادیان توحیدی گذشته را رد نمی کند و همواره تاکید کرده که مسلمانان باید به خدا  وتمامی آنچه که بر پیامبران خدا  نازل شده ایمان آورده و میان آنان تفاوتی قائل نباشند < قولوا آمنا بالله و ما انزل الینا و ما انزل الی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و الاسباط و ما اوتی موسی و عیسی و ما اوتی النبیون من ربهم لا نفرق بین احد منهم و نحن له مسلمون> (136 بقره) یک مسلمان واقعی را قران زمانی با ایمان می داند که به خدا و تمامی آنچه که بر رسولانش نازل شده است ایمان بیاورد و ما هیجچ یک از ادیان توحیدی را نفی نمی کنیم ...در اصل پیامبران پیشین مبشر پیامبران پسین بوده و پسینیان موید و مصدق پیشینیان. آنچه مطرح است اینست که ادیان توحیدی گذشته خبر از دین و پیامبری می دادند که کمال و خاتمیت دین و نبوت را مطرح می کند که إن الدین عند الله الاسلام .مانند : < و اذ قال عیسی بن مریم یا بنی اسرائیل انی رسول الله الیکم مصدقا لما بین یدی من التوراة و مبشرا برسول بیاتی من بعد اسمه احمد ..>  (صف6)

یا اینکه بشارتهای داده شده در تورات پیامبر اکمل و خاتم را از فرزندان حضرت ابراهیم معرفی می نماید .....  

پس ادیان دیگر راست بوده اند و بر وجه حقیقت لکن اسلام اکمل و افضل تمامی ادیان است و پیامبر ما نیز افضل رسل می باشند بر طبق سخن خدا و آنچه که در کتابها و صحف ادیان گذشته می باشند .   

اما سوال دوم شما که فرمودید ما از کجا مسلمانیم ؟

این سوال درستی است و مبحث بسیار سنگینی، خلاصه اینکه بله، مسلمان بودن خیلی از ماها از روی تحقیق و تدبر نیست و از پدران ما به ما رسیده است که البته این خود بسیار خوب و جای شکر به درگاه الهی را دارد اما فراموش نکنیم که اگر ما مسلمان واقعی می باشیم همین اسلام فرموده تفکر ساعه خیر من عباده سبعین سنه : یک ساعت تفکر و تدبر بهتر است از هفتاد سال عبادت که البته کثرت را می رساند . هدف اسلام پرورش و بارور کردن اندیشه و پرواز به مقام انسانی است و اگر این چهار رکعت نماز دست و پا شکسته را دلیل بر اسلام خود می دانیم ، البته مسلمانیم اما تا حقیقت اسلام بسیار راه مانده است . پس ارثی که از پدران ما به ما رسیده است را خوب پاسداری و پاسبانی کنیم و برای رسیدن به حقیقت آن ، که تنها راه نجات ما کمال اسلام در نفوس انسانی ما است نه اعمالی ناقص و بدون آگاهی باید تلاش کرد ، آنگاه بله شما از روی اختیار و تدبر به حقیقت اسلام نزدیک می شوید و از دین وراثتی هراسی ندارید.

التماس دعا

باسمه تعالی

با سلام به شما چه خوب است که سوال خود را دنبال میکنی انشاء الله به نتیجه حقیقی و درست برسی .

به هر حال هر انسانی دینی دارد و این دلیل جوابگویی به دیگران نیست . 
 

بنده عرض کردم :

اولا : این مسلمانی ما تا زمانی که به حقیقت اسلام ایمان نیاوریم اسلام واقعی نیست پس ما فقط اسم اسلام را از پدران و مادران خود گرفته و هیچ یک نمی توانیم ادعا کنیم که تا به سن تکلیف رسیدیم اسلام حقیقی را درک کردیم . چه بسیار افرادی که به عنوان مسلمان مطرح هستند و فقط اسم اسلام را حمل می کنند .

ثانیا : عرض کردم که خدا فرموده : إن الدین عند الله الاسلام همانا دین در نزد خدا اسلام است و درباره حضرت ابراهیم دو واژه حنیفا و مسلما را ذکر می کند پس ابراهیم علیه السلام نیز مسلمان بود . آیا سوال شما اینست که چرا مسلمانیم و چرا مثلا یهودی مسیحی و ... نیستیم ؟ بنده عرض کردم بشر برای سعادت دنیا و اخری خود نیاز به دین دارد،  حال  انسان فهیم و متفکر و متعقل دینی را بر می گزیند که مطمئن تر است و از نظر عقلی دینی که متاخر می آید کامل می کند دین متقدم را پس تمامی ادیان بر حقند اما ما کاملترین آنها را می خواهیم .

اسلام اگر خاتمیت دین و پیامبر را مطرح می کند برای اینست که آخرین دین وکاملترین آنها است و دراینباره تحدی هم میکند . پس انسان عاقل دینی را بر می گزیند که کاملتر باشد . همان افرادی که در غرب و جاهای دیگر دینهای متفاوتی دارند آنها نیز  دینشان از پدران و اجدادشان به آنها رسیده است، لکن از همان افراد کسانی که به دین موروثی از پدران بسنده نکردند و خود جویای حقیقت شدند تفکر نمودند تحقیق کردند،  دانستند که دین حق اسلام است و از دین خود متمایل شدند همچنین ذکر شد که در دینهای گذشته بشارت دین اسلام و پیامبر را می دادند .

شما که جویای حقیقتی خوب فکر کن تدبر کن اندیشه کن آیا ما دین موروثی را می خواهیم یا حقیقت آن را ؛ انسان زیرک و دانا بهترین را بر می گزیند عقاید دینهای مختلف را بررسی کن آثار آن را در جوامع دیگر ببین اگر اندیشه نمودی و این تفکرت شما را بالا برد و حقیقت اسلام را درک کردی دیگر چه ترس از کسی که بگوید تو از پدرانت مسلمان شده ای . نه ، بگو من اندیشه کردم تفکر کردم آنقدر بررسی نمودم که از حقیقت وجودم سر دادم : اني وجهت وجهي للذي فطر السموت والارض حنيفا وما انا من المشركين .