هوميوپاتي ( Homeopathy )، به معناي مشابه درماني، روش درماني خاصي است كه در آن با با ايجاد تغيير متناسب در سيستم حياتي بدن در اعضايي كه تعادل شان بهم خورده (بيمار شدهاند) و تحريك دقيق سيستم ايمني و حياتي بيمار توسط داروهاي خاص هوميوپاتي سيستم حياتي بدن هشيار شده و بيماري درمان ميگردد. بعبارت ديگر بيمار توسط قواي حياتي و دفاعي خود درمان ميشود و دارو فقط اثر تحريك كننده و تنطيم كننده دارد.
این روش درمانی يكي از انواع پزشكي كل نگر و برترين طب مكمل از ديدگاه سازمان بهداشت جهاني (WHO) است كه با بیش از 200 سال قدمت، يك روش درمانی جامع، مستقل و بسيار موثر ميباشد. داروهاي آن فاقد عوارض جانبي ماندگار هستند و در اكثر كشورهاي پيشرفته جهان، اين علم جايگاه بسيار ارزشمندي دارد و در مراكز آموزشي تدريس ميشود. در ايران نيز در مورخه 7/8/74 از طرف شورايعالي ارزشيابي وزارت بهداشت بعنوان يك روش درماني مورد تائيد و تاكيد قرار گرفته است. در طب هومیوپاتی بیمار و بیماری بعنوان یک کلّیت در نظر گرفته میشود و بیماری چیز جدایی از کلّیت فرد بشمار
نمیرود. این امر موجب دید وسیعتر و در نتیجه درمانی جامعتر، سریعتر، بهتر و دائمیتر میگردد.
در این طب بر خلاف طب رایج تلاش میگردد تا به کمک افزایش قدرت و توانائیهای درونی بدن و بهبود مکانیسمهای فیزیولوژیک آن، علت بیماریها برطرف گردد و علائم ظاهری بیماریها تنها به پیدا کردن محل و علت بیماریهای کمک میکند. ولی در طب رایج اغلب به هر کدام از علائم بیماری، دارو داده میشود و علت ایجاد کننده بیماری چندان مورد توجه قرار نمیگیرد.
بطور مثال در طب رایج به بیماری که سرماخوردگی همراه تب، آبریزش بینی، سرفه و گلودرد دارد، انواع مختلف داروها داده میشود. مثلاً یک داروی تب-بُر، یک داروی ضد آبریزش بینی، یک داروی ضد سرفه و یک آنتی بیوتیک برای میکروبهای گلو و چنین فرض میشود که علت بیماری یعنی میکروب های گلو برطرف شده و علائم دیگر مثل آبریزش بینی کنترل گردیده. پس بیماری درمان گردیده. در حالیکه علت اصلی، اختلال دورنی بدن است که اجازه داده میکروبها رشد کنند. ولی اگر بیمار و بیماری را بصورت یک کلیت در نظر بگیریم باید از خود بپرسیم چرا این فرد (یا افراد) بیمار شده و بقیه بیمار نشدهاند؟ در کجای بدن این فرد اختلال وجود داشته؟ و اگر آن را برطرف کنیم در واقع علت را برطرف کردیم و نه معلول را. در این صورت دیگر فرد آن بیماری را نمیگیرد و تمام علائم نیز خود به خود برطرف میگردند.
بعنوان مثالی دیگر در فردی که سردرد میگرنی دارد در طب رایج مُسکن ضد درد همراه داروی اعصاب یا داروی ضد میگرن تجویز میگردد و تا وقتی که این داروها مصرف میشوند اغلب سردردهای بیمار کنترل میگردند ولی چون علت ایجاد کننده سردردها همچنان باقی است با قطع دارو سردردها مجدداً عود خواهند کرد. در حالیکه در طب هومیوپاتی برای سردردها داروی خاصی تجویز نمیگردد بلکه دارو به علت ایجاد کننده سردرد تجویز میگردد و با برطرف شدن علت، سردرد برای همیشه بهبود مییابد.
یا در مثالی دیگر در طب رایج برای خانمی که فیبرم رحمی دارد فوراً جراحی فیبرم تجویز میگردد ولی هیچ وقت پرسیده نمیشود که علت ایجاد کننده فیبرم رحمی چیست؟ پس با برداشتن فیبرم، علت در بدن باقی میماند و در جای دیگری از بدن ایجاد اختلال میکند. بررسی پرونده بیماران گواه این ادعاست. در واقع این نوع طبابت حل مشکل بیمار نیست بلکه پاک کردن صورت مسئله است نه حل مسئله.
R داروهای هومیوپاتی اغلب منشاء طبیعی دارند و از طبیعت بدست میآیند و به دفعات زیاد رقیق شده تکان داده میشوند و به این صورت از اثرات شفابخش درونی این مواد بجای اثرات شیمیایی آنها استفاده میگردد. بدین علت این داروها پیشرفتهتر و مدرنتر از داروهای شیمیایی طب رایج میباشند و بر خلاف داروهای شیمیایی هیچ نوع اثرات جانبی ماندگاری حتی در بچهها، نوزادان و مادران حامله ندارند و بعلت بی ضرر بودن، این داروها از همان ابتدا مستقیماً برروی انسانها بررسی میشوند. (داروهای شیمیایی طب رایج در ابتدا بر روی حیوانات آزمایشگاهی، آزمایش و بررسی میشوند). بیضرر بودن این داروها از طرف FDA آمریکا تایید شده است.
R همچنین داروهای هومیپواتی اغلب موجب برطرف شدن علت بیماری میشوند پس در نتیجه اثرات بهبود دائمی دارند نه اثرات تسکینی. در حالیکه در طب رایج داروها اغلب برای پوشاندن یا مهار علائم اختلالات و بیماریها بکار میروند و اگر بهبودی نیز اتفاق بیافتد توسط توانائیهای درونی بدن اتفاق میافتد نه اثرات شیمیایی این داروها. همچنین بسیاری از بیماریهای صعب العلاج به کمک هومیوپاتی درمان میگردد.
R اثر داروهای هومیوپاتی سریعتر است و غالباً برای درمان مجموعه بیماریهای یک فرد با وجود تنوع زیاد داروها در هر مرجله فقط از یک نوع دارو استفاده میشود و همچنین میتواند نیاز به بسیاری از جراحیهای پرهزینه را مرتفع سازد.
هومیوپاتی درمان طبیعی و هماهنگ با فیزیولوژی و خلقت بشری است که کمترین هزینه درمان را برای بیمار تحمیل میکند.