0

می دانم بر نخواهی گشت

 
amindadaadad
amindadaadad
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 3567
محل سکونت : سیستان و بلوچستان

می دانم بر نخواهی گشت

 

 

I know you won't come back
می دانم بر نخواهی گشت

Everything that was
همه آنچه بود
Time has left is behind
زمان همه چیز را پشت سر خواهد گذاشت
I know that you won't return
می دانم که بر نخواهی گشت
What happened between us
چه اتفاقی بین ما افتاد
Will never be repeated
هرگز تکرار نخواهد شد
A thousand years won't be enough
هزاران سال کافی نخواهد بود
For me to turn valleys into cities
برای من که خاطرات تو در ذهنم محو شود
And now I'm here
و اکنون من اینجا هستم
Trying to turn valleys into cities
تلاش می کنم که دره ها را به شهرها بدل کنم
Mixing can be the same
آسمان و دریاها را در هم بیامیزم
I know I let you escape,
می دانم که میگذارم فرار کنی
I know I lost you
می دانم که تو را گم خواهم کرد
nothing can be the same;
هیچ چیز نمی تواند همان طور که پیشتر بود باشد
A millennium could be enough for you to forgive
یک هزاره می توانست برای تو کافی باشد که مرا ببخشی

I'm here, loving you
من اینجا هستم، عاشق تو
suffocating
حذف شده از
in photographs
عکس ها و دفترچه های خاطرات
in objects and mementos
تمام چیزها و یادگاری ها
I can't comprehend
نمی توانم درک کنم
I'm driving myself mad
دارم دیوانه می شوم
Changing a foot for
و کارهای مسخره
My own face
انجام می دهم
This night for a day
شبی که به روز دیگری تعلق دارد
And there's nothing I can do about it.
و در این باره کاری نیست که بتوانم انجام دهم

The letters I wrote,
نامه هایی که نوشتم
I never sent
هرگز نفرستادم
You didn't want to know of me
نمی خواستی که مرا بشناسی
I can't understand
نمی توانم بفهمم
How foolish I was
که چقدر ابله بودم
It's all the matter of time and faith
مسئله اصلی، گذشت زمان است و وفاداری من
A millennium with another thousand years...
یک هزاره و هزاران سال دیگر و
Are enough to love
کافی است برای عشق ورزیدن

If you still think something of me...
اگر هنوز درباره من فکر می کنی
You know I'm still waiting for you...
مطمئنا می دانی که هنوز منتظر تو هستم

** دارالولایه **

درباره امضاء

چهارشنبه 15 تیر 1390  7:54 AM
تشکرات از این پست
khorshidbigharar
amindadaadad
amindadaadad
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 3567
محل سکونت : سیستان و بلوچستان

پاسخ به:می دانم بر نخواهی گشت

 

 

You are always in my heart, here and everywhere,
There is no one in the whole world that makes me feel this way.


تو همیشه در قلب من هستی ..هر جا که باشم .هیچ کسی تو دنیا نیست

که باعث بشه من یه احساسی این چنین داشته باشم..

 

** دارالولایه **

درباره امضاء

چهارشنبه 15 تیر 1390  7:55 AM
تشکرات از این پست
amindadaadad
amindadaadad
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 3567
محل سکونت : سیستان و بلوچستان

پاسخ به:می دانم بر نخواهی گشت

 

 

Did Anyone ever tell you
Just How Special You Are?
The Light that You Emit
Might even Light a Star.
هیچ وقت کسی بهت گفته که تو چه ادم خاصی هستی؟
نوری که تو از خودت ساتع میکنی میتونه یه ستاره را روشن کنه.

** دارالولایه **

درباره امضاء

چهارشنبه 15 تیر 1390  7:55 AM
تشکرات از این پست
amindadaadad
amindadaadad
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 3567
محل سکونت : سیستان و بلوچستان

پاسخ به:می دانم بر نخواهی گشت

 

 

Did Anyone Ever Tell You
How Important You Make me Feel?
Somebody out here is Smiling
About Love that is so Real.
تا حالا کسی بهت گفته که چه حال مهمی تو در من ایجاد میکنی؟
یه نفر به عشق ما که واقعیه ابخند میزنه.

** دارالولایه **

درباره امضاء

چهارشنبه 15 تیر 1390  7:56 AM
تشکرات از این پست
amindadaadad
amindadaadad
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 3567
محل سکونت : سیستان و بلوچستان

پاسخ به:می دانم بر نخواهی گشت

 

 

Did Anyone Ever Tell You
Many Times, When I was Sad?
Your E-mail made me Smile a bit
In Fact, It made me Glad.
هیچ وقت کسی بهت گفته بارها که من ناراحت بودم
ایمیل تو من را به یک لبخند وا داشته در حقیقت منو خوشنود کرده

** دارالولایه **

درباره امضاء

چهارشنبه 15 تیر 1390  7:56 AM
تشکرات از این پست
amindadaadad
amindadaadad
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 3567
محل سکونت : سیستان و بلوچستان

پاسخ به:می دانم بر نخواهی گشت

 

 

For the Time You Spend Sending Things
And Sharing whatever You Find,
There are No Words to Thank You
But Somebody Thinks You're Fine.
Did Anyone Ever Tell You
Just How Much I Love You?
Well, My Dearest love ever.
Today I am Telling You

زمانی که تو همه چیز را با من قسمت میکنی
هیچ کلمه ای برای تشکر وجود ندارد.
هیچ وقت کسی بهت گفته
که من چقدر دوستت دارم
خب عشق عزیز من
امروز من این را به تو میگویم

** دارالولایه **

درباره امضاء

چهارشنبه 15 تیر 1390  7:57 AM
تشکرات از این پست
amindadaadad
amindadaadad
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 3567
محل سکونت : سیستان و بلوچستان

پاسخ به:می دانم بر نخواهی گشت

 

 

If you can look at the sunset and enjoy,
then you still have hope

اگر توانایی این رو داری که به غروب خورشید نگاه کنی

و از اون لذت ببری

پس هنوز امید در تو زنده است

** دارالولایه **

درباره امضاء

چهارشنبه 15 تیر 1390  7:58 AM
تشکرات از این پست
amindadaadad
amindadaadad
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 3567
محل سکونت : سیستان و بلوچستان

پاسخ به:می دانم بر نخواهی گشت

 

 

If i get scared..would you hold me tight?..If i make a mistake ..would you make it right

If i built a fire..would you keep me from the flame?/If i say i miss you ..would you feel the same?

اگه من بترسم.آیا منو آروم میکنی؟؟اگه من اشتباهی ازم سر بزنه .آیا اونو درست میکنی؟

اگه من آتشی بر افروزم.آیا من رو در مقابل شعله اش محافظت میکنی؟؟و اگه من بگم که دلتنگت هستم آیا تو هم این احساس رو داری؟؟

** دارالولایه **

درباره امضاء

چهارشنبه 15 تیر 1390  7:58 AM
تشکرات از این پست
amindadaadad
amindadaadad
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 3567
محل سکونت : سیستان و بلوچستان

پاسخ به:می دانم بر نخواهی گشت

 

 

I know you won't come back

می دانم که دیگر باز نخواهی گشت


Everything that was .Time has left is behind

هر چه که بود دیگه گذشنه و

زمان اونو پشت سر گذاشته

I know that you won't return

می دانم که دیگر باز نخواهی گشت

What happened between us

اون چیزی که بین ما اتفاق افتاد

Will never be repeated

دیگه هرگز تکرار نخواهد شد


Even when a thousand years pass

حتی اگه هزار سال هم بگذره ,
 

** دارالولایه **

درباره امضاء

چهارشنبه 15 تیر 1390  7:59 AM
تشکرات از این پست
amindadaadad
amindadaadad
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 3567
محل سکونت : سیستان و بلوچستان

پاسخ به:می دانم بر نخواهی گشت

 

 

it won't be enough to fade you away and to forget
کافی نیست واسه فراموش کردنت و خاطراتت رو از ذهنم محو کردن


And now I'm here

و اکنون من اینجا هستم

Trying to turn valleys into cities

تلاش می کنم که دره ها را به شهرها بدل کنم

Mixing the Sky with the Sea.

آسمان و دریاها را در هم بیامیزم


I know I let you escape,

می دونم که من اجازه دادم و باعث شدم که از من بگریزی

I know I lost you

می دونم که تو رو از دست دادم

nothing can be the same;

هیچ چیز دوباره مث قبل نمی شه


A millennium could be enough for you to forgive

هزار سال میتونه کافی باشه که منو ببخشی

** دارالولایه **

درباره امضاء

چهارشنبه 15 تیر 1390  8:00 AM
تشکرات از این پست
amindadaadad
amindadaadad
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 3567
محل سکونت : سیستان و بلوچستان

پاسخ به:می دانم بر نخواهی گشت

 

 

I'm here, loving you

من اینجا هستم، عاشق تو


suffocating,
in photographs and scrapbooks,

از نفس افتاده زیر باری از عکس ها و آلبوم ها

in objects and momentos

وسایل و خاطرات لحظات با تو بودن


I can't comprehend

نمی تونم درک کنم

I'm driving myself mad

دارم دیوانه می شم

Changing a foot for My own face

و دست و پامو گم کرده ام


The letters I wrote,

نامه هایی که نوشتم

I never sent

هرگز نفرستادم


It's all the matter of time and faith

مهم ، گذشت زمان است و وفاداری من به تو

A millennium with another thousand years...

و این که

هزار .هزار سال

Are enough to love

کافی است برای عشق ورزیدن

** دارالولایه **

درباره امضاء

چهارشنبه 15 تیر 1390  8:00 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها