0

رابطه علیت در میان مادیات

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

رابطه علیت در میان مادیات

رابطه علیت در میان مادیات
شامل: منشا اعتقاد به رابطه علیت در مادیات، ارزیابى اعتقاد مزبور، راه شناختن علتهاى مادى.
منشا اعتقاد به رابطه علیت در مادیات
گاهى چنین گفته مى‏شود كه علم به رابطه علیت در میان همه موجودات و از جمله موجودات مادى علمى فطرى است كه عقل انسانى با آن سرشته شده و بر اساس آن در صدد تشخیص علت و معلولهاى خاص برمى‏آید ولى چنانكه در مبحث‏شناخت‏شناسى گذشت فطرى بودن هیچ علم حصولى قابل اثبات نیست و بفرض ثبوت ضمانتى براى مطابقت با واقع نخواهد داشت .
اما پاره‏اى از علوم قریب به بداهت هستند كه به یك معنى مى‏توان آنها را فطرى نامید مانند علم به وجود واقعیات مادى كه در واقع از یك استدلال خفى و نیمه آگاهانه سرچشمه مى‏گیرد علم به وجود رابطه علیت و وابستگى بعضى از موجودات مادى به بعضى دیگر نیز از همین قبیل است و هر چه به آغاز تولد نزدیكتر شویم ناآگاهانه‏تر مى‏شود تا آنجا كه شبیه ادراكات غریزى حیوانات مى‏گردد و هر قدر آگاهى انسان رشد یابد بصورت آگاهانه‏ترى ظاهر مى‏شود تا بصورت استدلال منطقى درآید .
مثلا هنگامى كه كودك همراه با برخورد دو جسم صدایى را مى‏شنود وابستگى پیدایش صوت را با برخورد آنها بصورت مبهمى درك مى‏كند و هنگامى كه روشن شدن چراغ را همزمان با فشار دادن كلید مشاهده مى‏كند وابستگى دیگرى را به همان صورت درك مى‏كند و بدین ترتیب نفس وى مستعد مى‏شود كه وجود رابطه علیت میان پدیده‏هاى مادى را بطور اجمال درك كند ولى چنان نیست كه بتواند این رابطه را بصورت قضیه منطقى درك نماید و آن را در قالب الفاظ دقیق و گویایى بریزد تا هنگامى كه قدرت تحلیل ذهنى او رشد كافى یابد و در آن صورت است كه مى‏تواند همان مطلب را بصورت قضیه منطقى درك كند و همان استدلال خفى و ارتكازى را در قالب برهان منطقى بیان نماید .
البته ممكن است در آغاز كار مفاهیمى را بكار گیرد كه از دقت كافى برخوردار نباشد یا دلایلى را اقامه نماید كه از نظر منطقى مغالطه آمیز باشند و مثلا چنین بپندارد كه هر چیزى وابسته به چیز دیگرى است‏یا هر موجودى در زمان و مكان خاصى پدید مى‏آید ولى این تعمیمهاى نابجا و دیگر نارسائیها در تفسیر مدركات و استدلالات معلول ضعف نیروى تحلیل كننده ذهن است و هر قدر با تمرینهاى منطقى و تحلیلهاى فلسفى نیروى مزبور رشد و قوت بیشترى یابد كمتر دچار این اشتباهات مى‏شود .
به هر حال همانگونه كه بارها بیان كرده‏ایم محكمترین اساس براى اعتقاد به وجود رابطه علیت علوم حضورى است و یافتن مصادیق علت و معلول در درون نفس استوارترین پایه براى انتزاع مفاهیم كلى علت و معلول بشمار مى‏رود و زمینه را براى درك آگاهانه اصل علیت به عنوان یك قضیه بدیهى فراهم مى‏سازد اما چون مصادیق مادى علت و معلول قابل ناخت‏حضورى نیستند و از سوى دیگر فطرى دانستن اعتقاد به رابطه علیت در میان مادیات بمعناى اول هم قابل پذیرش نیست ناچار چنین اعتقادى از نوعى استدلال سرچشمه مى‏گیرد كه در آغاز نیمه آگاهانه و ارتكازى است و تدریجا بصورت استدلال روشن منطقى درمى‏آید و چون این اعتقاد قریب به بداهت است مى‏توان آن را به یك معنى فطرى نامید .
براى بررسى ارزش این اعتقاد باید نخست‏شكل دقیق این قضیه را بیان كنیم و سپس به تبیین منطقى آن بپردازیم.
ارزیابى اعتقاد مزبور
رابطه علیت در میان مادیات در چند شكل قابل بیان است‏یكى آنكه موجودات مادى وابستگیهایى با یكدیگر دارند این قضیه كه از نظر منطقى قضیه مهمله نامیده مى‏شود دلالتى بر كلیت‏یا جزئیت این رابطه ندارد یعنى مفادش این نیست كه همه مادیات داراى چنین رابطه‏اى با یكدیگر هستند یا تنها بعضى از آنها چنین ارتباطى را دارند و قدر متیقن از آن وجود رابطه علیت در میان بعضى از آنها است و در واقع ارزش آن در حد موجبه جزئیه است و در مقابل سالبه كلیه و نفى مطلق علیت در میان مادیات قرار مى‏گیرد كه به اشاعره نسبت داده شده است .
شكل دوم این است كه هر موجود مادى با موجود مادى دیگرى رابطه علیت دارد و مفادش این است كه هیچ موجود مادى یافت نمى‏شود كه یا علت و یا معلول براى موجود مادى دیگرى نباشد ولى احتمال اینكه یك یا چند موجود مادى تنها علت براى سایر پدیده‏ها باشند و خودشان معلول موجود مادى دیگرى نباشند هر چند معلول ماوراء طبیعت باشند یا تنها معلول علتهاى مادى باشند و خودشان علت براى پدیده مادى دیگرى نباشند را نفى نمى‏كند .
و شكل سوم آن این است كه هر موجود مادى علت مادى دارد و شكل چهارمش این است كه هر موجود مادى علت براى موجودى مادى و معلول موجود مادى دیگرى است و لازمه قضیه سوم نامتناهى بودن سلسله علل مادى از طرف آغاز و لازمه قضیه چهارم نامتناهى بودن آن از طرفین است .
در میان این قضایا قضیه اول یقینى و نزدیك به بدیهى است و همان است كه مى‏توان آن را فطرى نامید و اما در باره سایر قضایا كمابیش گفتگوها و اختلاف نظرهایى وجود دارد كه در كتب مفصل فلسفى در مباحث مختلفى مطرح شده است .
همانگونه كه اصل وجود مادیات بدیهى و بى‏نیاز از برهان نیست وجود رابطه علیت در میان آنها هم بدیهى نخواهد بود و ارزش اعتقاد به آن نه در حد اعتقاد به اصل كلى علیت در شكل قضیه حقیقیه است و نه در حد اعتقاد به وجود رابطه علیت در مطلق موجودات كه بعضى از مصادیق آن با علم حضورى درك مى‏شود بلكه ارزش منطقى آن در مرتبه نظریات یقینى است كه از سویى مبتنى بر اصل بدیهى علیت و از سوى دیگر مبتنى بر مقدمات تجربى هستند یعنى بعد از اینكه وجود حقیقى براى موجودات مادى ثابت‏شد و شبهات ایدآلیستى رد گردید آنگاه با كمك تجاربى كه ثابت مى‏كنند كه بعضى از پدیده‏هاى مادى بدون بعضى دیگر تحقق نمى‏یابند چنین نتیجه گرفته مى‏شود كه رابطه علیت بمعناى عام آن یعنى مطلق وابستگى نه وابستگى مطلق در میان موجودات مادى هم برقرار است و موجود مادى علاوه بر اینكه در اصل هستى نیاز به علت هستى بخش دارد تغییرات و دگرگونیهاى آن در گرو تحقق شرایطى است كه بوسیله موجودات مادى دیگر فراهم مى‏شود شرایطى كه در واقع ماده را مستعد دریافت كمال وجودى جدیدى مى‏سازد هر چند كمال قبلى را از دست بدهد.
راه شناختن علتهاى مادى
همانگونه كه اشاره شد براى شناختن مطلق علت و معلول راههاى مختلفى وجود دارد ولى راه شناختن علت و معلولهاى مادى منحصر به برهان تجربى است‏یعنى برهانى كه در آن از مقدمات تجربى هم استفاده شده باشد .
گاهى چنین تصور مى‏شود كه مشاهده مكرر دو پدیده متعاقب دلیل علت بودن پدیده اول براى پدیده دوم است‏یعنى براى اثبات علیت‏یك موجود مادى براى موجود دیگر مقدمه‏اى از تجربه گرفته مى‏شود به این شكل این پدیده مكررا متعاقب پدیده دیگر بوجود مى‏آید آنگاه مقدمه دیگرى به آن ضمیمه مى‏شود كه هر دو موجودى كه به این صورت تحقق یابند اولى علت دومى است و نتیجه گرفته مى‏شود كه در مورد تجربه شده پدیده اول علت پدیده دوم است ولى چنانكه بارها اشاره شده تقارن یا تعاقب اعم از علیت است و نمى‏توان آن را دلیل قطعى بر علیت دانست‏یعنى كبراى این قیاس یقینى نیست و از این روى نمى‏توان نتیجه آن را هم یقینى شمرد .
منطقیین در مقام بیان اعتبار قضایاى تجربى گفته‏اند كه تلازم دو پدیده بطور دائم یا در اكثر موارد نشانه علیت و معلولیت آنها است زیرا تقارن دائمى یا اكثرى بطور اتفاق ممكن نیست .
درباره این بیان باید گفت اولا این قضیه كه امر اتفاقى دائمى و اكثرى نمى‏شود و به اصطلاح قسر اكثرى و دائمى محال است احتیاج به اثبات دارد و ثانیا اثبات تلازم دائمى یا اكثرى دو پدیده كارى قریب به محال است و هیچ آزمایشگرى نمى‏تواند ادعا كند كه اكثر موارد تحقق دو پدیده را آزمایش كرده است .
همچنین گاهى براى تتمیم برهان از قاعده دیگرى استفاده مى‏شود كه دو چیز همانند آثار همانندى خواهند داشت‏حكم الامثال فى ما یجوز و ما لا یجوز واحد بنا بر این هنگامى كه در موارد آزمایش شده پیدایش پدیده‏اى را در شرایط خاصى ملاحظه كردیم خواهیم دانست كه در موارد دیگرى هم كه عینا همین شرایط موجود باشد پدیده مزبور تحقق خواهد یافت و بدین ترتیب رابطه علیت میان آنها كشف مى‏شود ولى این قاعده هم چندان كارآیى عملى ندارد زیرا اثبات همانندى كامل دو وضعیت كار آسانى نیست .
بنظر مى‏رسد تنها راه استفاده از تجربه براى اثبات قطعى رابطه علیت بین دو پدیده معین این است كه شرایط تحقق یك پدیده كنترل گردد و ملاحظه شود كه با تغییر كدامیك از عوامل و شرایط مضبوط پدیده مزبور دگرگون مى‏شود و با وجود چه شرایطى باقى مى‏ماند مثلا اگر در محیط كنترل شده آزمایشگاه دیدیم كه فقط با اتصال دو سیم معین لامپ برق روشن مى‏شود و با قطع آنها خاموش مى‏گردد نتیجه مى‏گیریم كه اتصال مزبور شرط پیدایش نور در لامپ تبدیل انرژى الكتریكى به انرژى نورانى است و اگر شرایط دقیقا كنترل شده باشد انجام آزمایش براى یك بار هم كفایت مى‏كند ولى چون كنترل دقیق شرایط كار آسانى نیست غالبا براى حصول اطمینان از تكرار آزمایش استفاده مى‏شود .
ولى در عین حال اثبات اینكه علت مؤثر در پیدایش پدیده همان عوامل شناخته شده در محیط آزمایشگاه است و هیچ عامل نامحسوس و ناشناخته دیگرى وجود ندارد بسیار مشكل است و مشكلتر از آن اثبات عامل انحصارى و جانشین ناپذیر است زیرا همواره چنین احتمالى وجود دارد كه در شرایط دیگرى پدیده مورد نظر بوسیله عوامل دیگرى تحقق یابد چنانكه اكتشافات تازه به تازه علوم فیزیك و شیمى چنین احتمالى را تایید مى‏كند و به همین جهت است كه نتایج تجربه هیچگاه ارزش بدیهیات را نخواهد داشت بلكه اساس یقین مضاعف اعتقاد جزمى كه خلاف آن محال باشد را نیز ببار نمى‏آورد و از این روى دستاوردهاى علوم تجربى هیچگاه ارزش نتایج براهین عقلى محض را نخواهد داشت .
استاد محمد تقي مصباح يزدي- آموزش فلسفه،جلد2

 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

یک شنبه 1 خرداد 1390  7:39 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها