-
ما هشت شب
با هزار راه
زين كرده ايم اسبهايمان را
به خاطر دشتهايمان
به خاطر گله هايمان
به خاطر دوشيزگان مان
و گاه برگشت
اسب هايمان يله
و برنو مان
پشت بوته هاي كاش
از ياد رفته است
2-
من وتو
اگر صد سال
عمر كنيم
كسي بر در خانه مان
نخواهد نوشت
8 يا 9
همان به كه بميريم
تا دستهاي ذغالي
راحت بنويسند
خالي از سكنه
3-
نفرين تان نمي كنم
فقط بگذاريد
در ساعت پنج عصر
براي تنفس
با نسخه دكترم
در كوچه هاي شهرتان
رها شوم
نفرين تان نمي كنم
هنوز به اندازه يك افطار
در كومه ام
نان باقيست
نفرين تان نمي كنم
فقط بگذاريد...