0

ابوالفضل،شاه شمشاد قدان حافظ

 
hossein690
hossein690
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اسفند 1387 
تعداد پست ها : 283
محل سکونت : مازندران

ابوالفضل،شاه شمشاد قدان حافظ

شیخ رجالی ، کربلایی احمد یکی از شاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط را در خواب می بیند و ایشان این چنین نقل می کنند که : (( ما شبی در این عالم مفتخر به دیدار جناب حافظ لسان الغیب شدیم و از خود او شنیدیم که ایشان غزل معروف (شاه شمشاد قدان،خسرو شیرین دهنان) را فقط و فقط برای حضرت ابوالفضل عباس (ع) سروده است.))

شاه شمشاد قدان،خسرو شیرین دهنان                        که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان

مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت                گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان

تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود                  بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان

کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز                       تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان

بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری                       شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان

پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد                       گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان

دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل                     مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان

با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم                               که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان

گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم                       از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان

 

 

 

حال به تفسیر این شعر پر محتوا میپردازیم.

شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان

 

این شعر با عبارت شاه شمشاد قدان شروع می شود که منظور از آن حضرت ابوالفضل (ع) است.

 

اما در جای دیگر حافظ کلام خود را پس می گیرد و می گوید:

 

قدت گفتم که شمشاد است و بس خجلت به بار آورد

 

کاین بهتان چرا گفتم و این نسبت چرا دادم

 

که گویا به نظر حافظ ابوالفضل در مقام کلام ناگفتنی است و اینگونه پوزش خود را به مراتب اعلام می دارد اما ادامه بحث:

 

خسرو شیرین دهنان این عبارت برگرفته از روایتی است که روزی امام حسین (ع) در جمعی نشسته بودند و حضرت ابوالفضل (ع) که در آن زمان کودک بود با زبان شیوا و بلیغشان با امام حسین (ع) و دیگر افراد به بحث و گفتگو پرداخته بود و چنان با سخنانش افراد مجلس را به حیرت وا داشته بود که امام حسین به وی لقب شیرین سخن آل نبی را اهدا کرد.

 

که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان :

 

این مصراع اشاره به نام حضرت ابوالفضل (ع) دارد که نامشان عباس بود.عباس در لغت به شیری گفته می شود که با حالت چهره و مخصوصا چشمهایش ، طعمه اش را فلج کرده و ترس و جبن را طوری به وی القا می کند که طعمه خود را در چنگال شیر میبیند و هیچ حرکتی نمی نماید و مسلما به شکار شیر در می آید.

مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان

 

حافظ خود را در اشعارش خوش سخن یاد می کند اما اینجا در بیت دوم می بینیم که آن را با کسب اجازه از حضرت ابوالفضل (ع) بیان می کند.

تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود
بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان

 

آیا هیچ گاه می توان سیم و زر دنیا را بر بندگی اهل بیت ترجیح داد؟حافظ به زیبایی هر چه تمام تر این مفهوم را به خواننده می رساند

کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز
تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان

 

حافظ در این بیت به نوعی به حب اهل بیت و ائمه اشاره دارد و یاد آور می شود که راه رسیدن به معرفت خداوند از این سمت است نه از سمت ...

بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری
شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان

 

به نظر شما زهره جبین که می تواند باشد ...؟ آیا غیر از جبین مبارک امام حسین(ع) و حضرت عباس (ع) چه چیزی می تواند باشد؟آن نازک بدنان غیر از جوانان شهید کربلا و خصوصا علی اصغر که می تواند باشد؟...الله اعلم

پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان

 

دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل

 

مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان

 

این دو بیت اشاره به حدیثی از امام علی (ع) دارد که از همنشینی با پیمان شکن و بی وفا بپرهیز که باز هم اشاره به افراد سپاه یزید دارد که روزی خودشان و پدرانشان هم رکاب پیامبر و علی بودند و آن روز در مقابل فرزندان رسول خدا قد علم کرده اند....

 

دوستان اهل ادب مسلما به معنای ژرف و عمیق بیت دوم مذکور پی می برند ...با اندکی فکر می توان دریافت  که منظور دوست و دشمن کیست و اهرمنان کیستند...

با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم
که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان

 

فصیح ترین قسمت این شعر بی گمان همین بیت است.خونین کفنان ، زیباترین لغت این بیت است که مسلما شهیدان کربلا را یادآور میشود

گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم
از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان

 

و بالاخره حافظ بیان می کند که من این را از خود نیافریده ام بلکه آن را از می لعل و شیرین دهنان -که در اوایل اشاره شد منظور از شیرین دهنان ، ائمه اطهار هستند- حکایت کرده ام.

 

حال ما می بینیم که در کتب دیگر حافظ را به گونه ای سنی مذهب جلوه می دهند که اصولا در مقام حافظ نیست و چنان بحثها و علاقه مندی های عجیبی به خلفا نشان می دهند که کمرنگ ترینشان یادآوری علی است.اگر چشمان را بشوئیم مسلما جور دیگر خواهیم دید.

                           حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی          دام تزویر مکن چون دگران قرآن را

تهیه و تنظیم:حسین شریفی

افـتادگـــــی آموز اگـر طالب فـــیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

چهارشنبه 5 اسفند 1388  5:39 PM
تشکرات از این پست
doctor114
atena28
atena28
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : خرداد 1388 
تعداد پست ها : 79
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:ابوالفضل،شاه شمشاد قدان حافظ

سلام
بسيار مطلب خوبي بود و جالب توجه
همانگونه كه انتظار مي رفت
از بذل توجه و عنايت شما برادر بزرگوار متشكرم
موفق و منصور باشيد.
 
پنج شنبه 6 اسفند 1388  12:52 AM
تشکرات از این پست
doctor114
mashhadizadeh
mashhadizadeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 25019
محل سکونت : بوشهر

پاسخ به:ابوالفضل،شاه شمشاد قدان حافظ

جالب بود

خسته نباشيد

موفق باشيد

    حمید.bmp

 

 

دوشنبه 22 شهریور 1389  9:45 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها