او ميخواهد در صدر فهرست اولويتهاي شما قرار بگيرد. او جايگاه شماره يك را ميخواهد. او ميخواهد بيش از دوستان، همكاران، مشتريان و حتي مادرتان براي شما اهميت داشته باشد. او همواره وقتي را كه با او صرف كردهايد با زماني كه با افراد يا فعاليتهاي ديگر گذراندهايد، مقايسه ميكند. او پيوسته احترامي را كه براي احساسات او قائليد با احترامي كه براي احساسات افراد ديگر قائل ميشويد، مقايسه ميكند. هيچوقت همسرتان را با زن ديگري به ويژه مادرتان مقايسه نكنيد. اين دليلي عمده براي آزار روحي بسياري از زنان است. او ميخواهد در زندگي شما شماره يك باشد. هر زني ميخواهد بابت تواناييهاي خودش مورد تحسين قرار گيرد و نميخواهد او را با زنهاي ديگري كه ميشناسيد، مورد مقايسه قرار دهيد. طوري با او رفتار كنيد كه گويي واقعا زن شماره يك زندگي شماست.
به وي اجازه دهيد همان زن شايستهاي باشد كه هست. وقتي ببينيد كه آن نقش را چقدر سريع برعهده خواهد گرفت، دچار شگفتي خواهيد شد.
در مقابل زنان خودستايي نكنيد
زنها از مردهايي كه بيش از اندازه در چنگال خودستايي گرفتارند، زده ميشوند.
اينگونه مردها هيچگاه از سخن گفتن درباره خود دست برنميدارند.
آنان ساعتها را صرف شرح دادن كارهاي روزانه، هدفها، تفكرات و پيشرفتهايشان ميكنند و حتي يك بار هم سئوالي درباره همسرشان نميكنند. وقتي مردي براي خودش و كارهايي كه انجام ميدهد، خيلي بيشتر از زنش و كارهاي او ارزش قائل است، به طور خودكار اين پيام را ميفرستد: «كسي كه مهم است تو نيستي، من هستم.»
وقتي مردي دير به خانه ميآيد و زحمت تلفن كردن به همسرش را هم به خود نميدهد، همسرش احساس بيارزشي ميكند. اگر شما در محل كارتان با يك مشتري قرار ملاقاتي داريد و نميتوانيد در وقت معين به خانه برسيد، بايد تلفن كنيد و موضوع را به او بگوييد.
آيا مهمترين شخص در زندگيتان استحقاق كمتري دارد؟ مردي كه براي همسرش اهميت فراوان قائل ميشود، به او آنقدر احترام ميگذارد كه يك تلفن بزند و اطلاع دهد كه سروقت به خانه نخواهد رفت. اگر بهانه شما اين باشد كه «من وسط جلسه بودم» بر اين باوريد كه افراد حاضر در جلسه از همسرتان بيشتر اهميت دارند. زن ميخواهد همان توجهي را كه به شخص خيلي مهمي داريد، به او هم داشته باشيد. او اسحقاق كمتري ندارد.