حجتالاسلام پناهيان مخربترين جريان را در رابطه زن و مرد فرهنگ منحط غربي دانست و ادامه داد: ببينيد در غرب چيزي از عشق باقي مانده است؟ چرا در غرب همجنس گرايي بازار پيدا ميکند، زندگي سرد و توام با تنهايي شده، ازدواج و رابطه همسري در حد نياز مادي پايين آمده است. آنها که بيشتر از هر کسي دم از عشق ميزدند پس چرا عشق بينشان رواج پيدا نکرد!
وي تاکيد کرد: بايد قبل از ازدواج کمبود محبتها را سامان داد وگرنه با ذرهاي محبت خيلي داغ ميشوي و وقتي تازگياش که از بين برود يخ ميکني که در هر دو صورت ايجاد بحران ميکند. زنها در با اين قضيه مسلطتر برخورد ميکنند. چون در خانه بيشتر محبت ميبينند و بايد هم اين طور باشد. رابطه عاطفي بين زن و مرد را بايد معقول نگاه کرد.
شعار برابري زن با مرد، آغاز انحراف
در بعد مادي(جنسي) رابطه بين زن و مرد بايد بدانيم که اين رابطه يک معصيت بزرگ نيست. عدهاي ابراز کردن نياز جنسي را جرم تلقي ميکنند. اسلام به اين نياز مثل نياز به خوردن و آشاميدن نگاه ميکند.
پناهيان در بخش ديگري از سخنان خود تصريح با بيان جملات بالا درباره نياز جنسي ادامه داد: چرا اصرار ميکنم نگاه به نياز جنسي بايد يک نگاه متعادل باشد؟ خوب همانطور که نتوانستم خود نياز جنسي را کاملا تشريح کنم، نميتوانم دليل اين را بگويم که اين نگاه چرا بايد متعادل و معقول باشد. جزئيات نياز جنسي آقايان و خانمها در چه مقولهاي است؟ چه کسي مديريت ميکند؟ مديريت توسط خانمها به چه شکلي است؟ مديريت آقايان به چه شکلي است و بايد درست برخورد شود... بدتر آن است که درباره رابطه عاطفي زياده گويي کنيم و آن را آميخته کنيم با معصيتي که نامش نياز جنسي است، نتيجه چه خواهد شد؟ انسانها را گروه گروه بي دين ميکند. انسان دچار معصيت و گناه زدگي خواهد شد..
وي در رابطه بين زن و مرد به عنوان همسر، که الگوي رابطهاي است که در بقيه روابط هم قابل رويت است به اختلاف بين زن و مرد اشاره كرد و افزود: وقتي ميخواهيد اين رابطه را در مقام ازدواج يا "هرگونه رابطهاي" تعريف کنيد اول به اختلافهاي زن و مرد در مقام ارتباط توجه کنيد. به اين اختلاف که توجه شد کليد طلايي دستتان ميآيد که با آن در ازدواج و تربيت کودک بسيار موفق خواهيد شد. بالاترين بهره را از ازدواج خواهيد برد و به زيباترين شکل نياز جنسي در اين رابطه برطرف و رابطه عاطفي در آن، تامين خواهد شد. اين کليد طلايي را با تمام جسارت عرض خواهم کرد، كليدي كه فرهنگ غرب سعي کرده آن را دفن کند و اين همه بدبختي را بوجود آورد.
مسلمانها هم گاهي اوقات مرعوب فرهنگ غرب، اين اختلاف بين زن و مرد(كليد طلايي) را پنهان ميکنند، به بهانه مساوات بين آندو. ارزش زن و مرد با هم برابر است اما هرکدام نيازهاي متفاوتي دارند. نياز را پنهان ميکنند که بگويند اسلام بين زن و مرد فرقي قائل نيست! نتيجهاش اين ميشود که بسياري از احکام ديني را نميتوانيد تبيين کني. بچهها هم در خانهاي که اين کليد طلايي وجود ندارد، بد تربيت ميشوند. اين کليد طلايي اگر قفل ارتباط بين زن و مرد را باز نکند، ميتوان آثارش را در بچهها ملاحظه کرد. اين کليد اگر نباشد بيديني رواج پيدا ميکند و انسانها دچار کمبود محبت ميشوند.
حرکت بر مبناي کليد
رابطه بين زن و مرد (ابعاد عرفاني آن را کنار ميگذاريم) مگر نبايد نياز عاطفي و مادي را برطرف کند؟ اگر اين کليد نباشد اين نيازها به خوبي برطرف نخواهد شد. مردها بعد از ازدواج هرزگي و زنها بعد از ازدواج(درصورت نجابت) دچار بيماريهاي اعصاب و روان خواهند شد. وقتي زن و مرد در قاعده اين کليد طلايي حرکت نکنند دچار اين مشکلات خواهند شد.
پناهيان اضافه کرد: در بخش اول اشاره شد که اين رابطه ابعاد عرفاني دارد که بايد به آن فکر کرد. گفتيم دو بعد مادي و عاطفي هم دارد. در بعد مادي(جنسي) مبالغه شده در معصيت تلقي کردن اين نياز. جرئت نميكنم برخي امور را بازگو كنم(!). برطرف کردن نياز جنسي در برخي شرايط و موارد (كه توضيح نميدهم) ثوابي دارد كه در خوردن و آشاميدن نيست. در بعد مادي رابطه زن و مرد نگاه افرطي معصيتگونه كه به آن ميشود، بايد تعديل شود. در بعد عاطفي نيز افراط و زياده رويهايي كه ناشي از كمبود محبت است بايد برطرف شود تا رابطهاي معقول شكل گيرد. براي ايجاد اين رابطه معقول بايد به كليد طلايي توجه شود.
...ادامه دارد