0

"گفتمان دوم خرداد " چگونه از دل حلقه‌هاي "كيان " و "آيين " بيرون آمد

 
dadagholam
dadagholam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 2247
محل سکونت : اصفهان

"گفتمان دوم خرداد " چگونه از دل حلقه‌هاي "كيان " و "آيين " بيرون آمد

"گفتمان دوم خرداد " چگونه از دل حلقه‌هاي "كيان " و "آيين " بيرون آمد

افراد حلقه كيان در آغاز تماماً داراي يك گرايش خاص نبودند؛ برخي از آنها همچون حجاريان، علوي‌تبار، گنجي و باقي در دوره‌هاي معيني مرتبط و وابسته به نهادهاي جمهوري اسلامي بودند و از نظر فكري، گرايش اصلي اين افراد چپ‌گرايي بود و نقش آنها در تسخير سفارت آمريكا بيشتر از ديگران بود

 حلقه كيان

حلقه‌ كيان به عنوان معروف‌ترين مركز مطالعاتي تجديدنظرطلبان، در آغاز به توصيه و علاقه‌ شهيد حسن شاهچراغي براي ايجاد كانوني فكري و ديني تشكيل شده بود و پيشينه آن به كانون فرهنگي نهضت اسلامي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي مي‌رسد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، اين افراد به دعوت شاهچراغي در مؤسسه‌ كيهان دور هم جمع شدند و به انتشار كيهان فرهنگي تا سال 1369 پرداختند.(1)
افراد حلقه كيان در آغاز تماماً داراي يك گرايش خاص نبودند. برخي از آنها همچون حجاريان، علوي‌تبار، گنجي و باقي در دوره‌هاي معيني مرتبط و وابسته به نهادهاي جمهوري اسلامي بودند.
از نظر فكري، گرايش اصلي اين افراد چپ‌گرايي بود و نقش آنها در تسخير سفارت آمريكا بيشتر از ديگران بود. به عنوان مثال موسوي‌خوئيني‌ها و حجاريان براي دانشجويان پيرو خط امام كه سفارت آمريكا را تسخير كرده بودند، در درون سفارت كلاس سياسي گذاشته بودند.(2) اعضاي حلقه كيان كه تركيبي از ليبرال‌ها و چپگرايان بودند، هر هفته چهارشنبه‌ها در منزل يكي از اعضا دور هم جمع شده و به بحث‌هاي معرفت‌شناختي و فلسفي مي‌پرداختند.(3) اين افراد با بازانديشي افكار خود، غرب‌پژوهي را استراتژي مطالعاتي خود قرار داده بودند و به اين نتيجه رسيده بودند كه تلفيقي از تجربيات مثبت تمدن غالب بشري (غرب) و دروني كردن آنها با ارزش‌هاي بومي و محلي، بهترين راهكار است و در همين راستا به تلفيق سه شكاف ملي، اسلامي و غربي تأكيد مي‌ورزند.(4)
آنها به مرور زمان، از مواضع اصولي و ديني نظام جمهوري اسلامي فاصله گرفته و با شعار توسعه سياسي و پيوستن به نظام جهاني، به سوي تمدن و تفكر غرب و ليبرالي حركت كردند.(5)
دگرگوني پايه‌هاي انديشه‌هاي كساني چون سعيد حجاريان و برخي سازمان‌دهندگان اصلي جريان سياسي دوم خرداد در اين حلقه و تحت تأثير آن شكل گرفت.(6)
عبدالكريم سروش در جواب اين سؤال كه آيا او و دوستانش در محفل كيان با برنامه و طرح قبلي از فضاي عمومي انقلاب فاصله گرفته و به تأسيس جريان و جنبشي خاص اقدام كرده‌اند مي‌گويد كه: "برنامه‌ريزي و عزم قبلي در كار نبوده، بلكه به مرور زمان و در فضا و زمان مناسب اين جريان مخاطب و مشتري پيدا كرده است ". (7)
بيشتر تخصص "عبدالكريم سروش " به عنوان استاد و پدرخوانده‌ محفل كيان در ترجمه و انتقال مفاهيم جديد غربي با رنگ و لعاب اشعار مولوي و تفكر غزالي بود. تلاش محوري وي تلفيق و هماهنگي بين افكار مدرن غربي و اسلامي بود و به همين دليل برخي افراد بر او و همفكرانش نام "روشنفكران تلفيقي " نهاده‌اند.
در اواسط دهه‌ 1370، حلقه‌ كيان گسترده‌تر شد و افراد ديگري از شهرهاي مختلف، اعضاي سابق جنبش دانشجويي، افرادي از نيروهاي وزارت ارشاد، وزارت اطلاعات و افراد ملي‌ـ مذهبي به حلقه كيان پيوستند و تعداد آنها به بيش از هزار نفر رسيد. محمد قوچاني، روزنامه‌نگار برجسته‌ اصلاح‌طلبان، افراد حلقه كيان را كساني مي‌داند كه در 27 تيرماه 1374 در اعتراض به تهديد سروش نامه‌هايي به ‌هاشمي‌رفسنجاني نوشته بودند.(8)
تاج‌زاده، عضو ارشد حزب مشاركت، در مورد حلقه كيان و مباحث ويژه دگرانديشي مطروحه در آن بيان مي‌دارد كه "جلسات ديگري در بيرون داشتيم كه به حلقه كيان معروف است. بحثي چند ساله‌ درباره دين و دنيا داشتيم، اينكه چگونه ‌اين دو با يكديگر جمع مي‌شدند. دين و دنيا نسبتش چيست؟ دين و دموكراسي چطور؟ دين و تجدد چطور؟ در اين جلسات خيلي مسائل براي من روشن شد و خيلي از آقاي سروش استفاده كرديم. نقش سروش بيشتر اجتماعي كردن اين مسئله بود. نقشي كه هيچ وقت دكتر بشيريه نداشت. دكتر بشيريه فقط روي نقطه‌ خاص دانشگاهي سروكار داشت، هنوز هم فكر مي‌كنم نود درصد جامعه ما دكتر بشيريه را نمي‌شناسد. دكتر بشيريه به عنوان يك روشنفكر عمل نكرد، بيشتر يك دانشگاهي بود ". (9)
حلقه كيان، افكار و عقايد خود را در كيهان فرهنگي، جريده مخصوص اين حلقه، به چاپ مي‌رساندند.
در كيهان فرهنگي مقالات جنجالي "سروش " با عنوان "قبض و بسط شريعت " منتشر شد كه بحث و جدل‌هاي متعددي برانگيخت. كوشش "سروش " در مقالات قبض و بسط اين بود كه براساس مباني معرفت شناختي ليبرالي، نسبي‌گرا و پلوراليستي، فهم ديني را فهمي تاريخي معرفي كند و با ايجاد ترديد در قداست علوم ديني و روايات فقهي، آنها را به عنوان بخش‌هايي از علوم انساني معرفي نمايد. علاوه بر سروش افراد ديگري با گرايش‌هاي سكولاري همچون مجيد محمدي، مرتضي مرديها و حميد وحيد با كيهان فرهنگي همكاري و ارتباط داشتند. در حالي كه با خط مشي ديني و فرهنگي انقلاب، هماهنگي نداشتند.
در اين مقطع، بيشتر افراد حلقه كيان از اعضاي سردبيري روزنامه كيهان بوده و در روزنامه هم به نويسندگي و فعاليت‌هاي ديگر مي‌پرداختند و با محمد خاتمي‌، كه نماينده حضرت امام(ره) در كيهان و سرپرست اين مؤسسه بود، ارتباطي نه چندان جدي پيدا كرده بودند.(10)
بعد از بسته شدن كيهان فرهنگي و استعفاي خاتمي از مؤسسه‌ كيهان، طرفداران سروش و منتقدان نظام جمهوري اسلامي هم‌ دسته‌جمعي از كيهان استعفا داده و مجله‌ كيان را از اواخر سال 1369 راه‌اندازي كردند. ماهنامه جديد با مديرمسئولي رضا تهراني و سردبيري ماشاءالله شمس‌الواعظين شروع به كار كرده و اكبر گنجي در انتشارات صراط، درس‌ها و سخنراني‌هاي سروش و افراد همفكر خود را در محفل كيان به سرعت چاپ و توزيع مي‌كرد.(11)

* حلقه‌ آيين

آقاي سيدمحمد خاتمي بعد از استعفا از وزارت ارشاد درخواست مجوز نشريه‌اي به نام "آيين " كرد تا از آن به عنوان تريبوني براي بيان افكار خود و همفكرانش استفاده كند. در آن زمان برخي از افراد حلقه‌ كيان همراه با محمد خاتمي گروه كوچك‌تر "آيين " را شكل دادند. گروه آيين هيچ مجله‌اي تا سال 1382 منتشر نكرد و در اين سال، در حالي كه حدود شش سال از رخداد دوم خرداد 1376 گذشته بود، محمدرضا خاتمي، برادر رئيس‌جمهور وقت، اولين شماره اين نشريه را منتشر كرد. علي‌رغم عدم انتشار مجله، گروه آيين جلسات دايمي هفتگي برگزار مي‌كردند؛ آنها در جلسات خود تجربيات خود را در عرصه‌هاي مختلف مبادله مي‌كردند.(12)
در حلقه آيين چهره‌هايي چون‌ هادي خانيكي، سعيد حجاريان، مصطفي تاج‌زاده، محسن امين‌زاده، عباس عبدي، محسن كديور و محمدرضا خاتمي حضور داشتند. هدف اوليه‌ آنها براساس ايده‌ شخص محمد خاتمي و برخي دوستان او، اين بود كه نشريه‌اي به راه اندازند تا مفاهيمي تازه و جديد و آنچه براي تحول اجتماعي ضروري مي‌دانستند، ارائه كنند.
تجربه‌ي كيان نشان داده بود كه نشريه‌هايي از اين دست تا چه حد مي‌تواند ذهنيت اصحاب انديشه و طبقه تحصيلكرده جديد را تحت تأثير قرار دهد. در حالي كه پي‌گيري‌هاي اداري مربوط به اخذ مجوز براي نشريه‌ي آيين در اوايل سال 1375 صورت مي‌گرفت، حلقه‌ آيين به جايگاهي براي بحث و بررسي آرا، انديشه‌ها و مفاهيم تازه بدل شد. مفاهيمي مثل "جامعه مدني "، "مردم‌سالاري ديني "، "حقوق بشر " و... در اين حلقه مورد بحث و بررسي قرار مي‌گرفت. شخصيت محوري در اين محفل، خود محمد خاتمي بود؛ اما افرادي چون كديور و سعيد حجاريان نيز در فعال كردن هر چه بيشتر محفل و نيز گرم نگه‌داشتن تنور مباحث انديشگي و سياسي نقش مهمي داشتند.
آن‌گونه كه از فحواي كلام بسياري از اين افراد بر مي‌آيد، آنچه بعدها به "گفتمان دوم خرداد " معروف شد، در اين محفل سر و سامان يافت. البته بي‌گمان ريشه‌هاي اصلي اين مفاهيم و اين سخن در حلقه كيان است اما در محفل آيين، آن پايه‌هاي نظري به مفاهيم سياسي و به تعبيري يك پروژه سياسي بدل مي‌شد. بسياري از حاضران در اين محفل در چند سالي كه فرصت تحصيل و تحقيق يافته بودند و به ويژه آنان كه با حضور در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران و مركز تحقيقات استراتژيك رياست جمهوري با مفاهيم نوين توسعه آشنا شده و به نوعي تحت تأثير افكار و آثار حسين بشيريه قرارگرفتند، با هواداران كلام جديد كه تحت تأثير انديشه‌هاي عبدالكريم سروش شكل‌گرفته بود، در حلقه آيين به هم پيوند خوردند و بسياري از مفاهيم و نگرش‌هاي آنها در اثر اين تلاقي، ساماني تازه يافت و امكان تبديل شدن به يك برنامه سياسي را پيدا كرد.(13)
هادي خانيكي، عضو شاخص حزب مشاركت، درباره حلقه آيين و نشريه آن بيان مي‌دارد كه: "اين نشريه، ويژگي مهم‌اش اين باشد كه در بستر روشنفكري ديني امكان گفتگوي افكار متفاوت وجود داشته باشد؛ به هيچ يك از نحله‌هاي موجود روش فكري تعلق مطلق نداشته باشد و امكان نقد را به صورت صحيح فراهم كند. اين مسير تلاش براي انتشار آيين، خود منجر به بحث‌هاي زيادي شد. مسائل روز ما كدام‌اند و به آنها بايد چگونه پاسخ بدهيم. مثلاً مباحثي چون دين و دموكراسي در آن جلسات راجع به آن بحث مي‌شد. خود مفهوم "جامعه مدني " به عنوان يكي از نيازهاي جامعه ما از دل همان مباحث و نشست‌ها بيرون آمد. تركيب اين جمع‌ها طيف‌هايي است كه در آن، افراد كاملاً به مفهوم كلاسيك سياسي و افراد كاملاً علمي و فرهنگي را دربرمي‌گيرد، و بين آنها گفتگوهايي شكل مي‌‌گيرد و من اسم آن را اصطلاحاً "كانون مولد انديشه " مي‌گويم. (14)
وي همچنين مديريت حلقه‌ي آيين را اين‌گونه تشريح مي‌نمايد:
"كار بيشتر را آقاي حجاريان انجام مي‌داد و در حوزه‌هاي مختلف، افراد مختلف بودند. مثلاً در حوزه‌ انديشه،‌ آقاي كديور بود، در حوزه سياسي بيشتر آقاي حجاريان بود ".(15)

ادامه دارد...

پي نوشت:
1. مجله كيان، شماره‌ي اول، آبان ماه 1370، ص2
2. محمد قوچاني، "نازي‌آبادي‌ها "، روزنامه‌ي همشهري، بهمن 1381
3. ايسنا، مصاحبه با سعيد حجاريان، 1384.4.20
4. مهرداد مشايخي، "دگرديسي مباني سياست و روشنفكري سياسي "، مجله‌ آفتاب، سال سوم، شماره‌ي 28، مرداد و شهريور 1382، ص8
5. جهاندار اميري، اصلاح طلبان تجديد نظر طلب و پدرخوانده‌ها، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1386، ص 144
6. حسين سليمي، كالبد شكافي ذهنيت اصلاح‌گرايان، تهران، گام نو، 1384، ص 17
7. عبدالكريم سروش، "فقه و روشنفكري ديني "، نشريه‌ي نامه، شماره‌ي 29، بهمن 1382
8. محمد قوچاني، "مطبوعات سياسي از 1357 تا 1380 "، روزنامه‌ي ايران، 1381.3.6
9. حسين سليمي، پيشين، ص 101
10. جهاندار اميري، پيشين، ‌ص 143
11. همان
12. روزنامه‌ ايران، مصاحبه با محمدرضا خاتمي، 1384.5.11
13. حسين سليمي، پيشين، ص 17
14. همان، ‌ص 74
15. همان، ص 75


مصطفي تاج زاده در مراسم سالگرد دوم خرداد

سخنراني عبدالكريم سروش در مراسم بزرگداشت امام محمد غزالي


محمد رضا خاتمي


علوي تبار و عباس عبدي


اكبر گنجي در حال صحبت با محسن كديور


منبع: كتاب آسيب‌شناسي حزب مشاركت ايران اسلامي
(انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي)

 

 

نوشتیم بسیجی.......کوفیان خواندند لباس شخصی نظام

نوشتیم شهید.......کوفیان خواندند مزدوران نظام

نوشتیم امام خامنه ای.......کوفیان خواندند رهبری

نوشتیم جمهوری اسلامی.......کوفیان خواندندجمهوری ایرانی

هر کس بخواهد ما را بشناسد داستان 9 دی را بعد از کربلا بخواند

یک شنبه 27 دی 1388  12:40 PM
تشکرات از این پست
gherghi
gherghi
gherghi
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 71
محل سکونت : اصفهان
چهارشنبه 14 بهمن 1388  1:05 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها