1- یکی از مظاهر دشمنی دیرین یهودیان نسبت به مسلمانان این بود که هر نیروی ضد اسلامی را مورد حمایت قرار می دادند، مخصوصا که سرزمین اسرائیل در محاصره کشورهای اسلامی قرار داشت( و هنوز هم دارد)، و شاید به همین سبب باشد که دولت اسرائیل یکی از اولین و موثرترین حکومتهایی بود که همراه با به رسمیت شناختن مذاهب و ادیان مختلف، مسلک بهائی را نیز به رسمیت شناخت و جز مذاهب رسمی مملکت خود قرار داد.
2- هیچ تردیدی جلب سرمایه داران بزرگ که بهائیان و مخصوصا رهبران این فرقه در راس آنها قرار داشتند و طبعا سرمایه های خود را در این سرزمین نوبنیاد به کار می انداختند، به سود حکومت جدید التاسیس اسرائیل بود. و چنین بود که این دولت جدید به بهائیان بخوبی روی خوش نشان داد و آنان را به سوی خود و سرمایه گذاری در سرزمین خود جلب کرد.
3- اگر مجموعه این عوامل را به تدفین رهبران بهائی در این سرزمین بیافزائیم- که خود مرکز مقدسی برای بهائیان می شود و هرسال گروههای کثیری بهائی را با سرمایه های کلان و مخارج گزاف به سوی این سرزمین سرازیر می کند- به انگیزه تفاهم فوق العاده بهائیان و اسرائیلیان بیشتر و بهتر واقف می شویم.