0

درس بیست و پنجم پرسش در باره راه

 
latif1369
latif1369
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : دی 1387 
تعداد پست ها : 1083
محل سکونت : خراسان جنوبی

درس بیست و پنجم پرسش در باره راه

چ: سلام به شنوندگان گرامی و علاقه مندان برنامه آموزش "هر روز زبان چینی"، من چن مجری این برنامه هستم.

ت: سلام بر همه دوستان ، من تبریزی هستم.

چ: قبل از همه درس بیست و چهارم را مرور می کنیم.

ت: موافقم .

چ: 哪儿有大的书店؟

ت: 哪儿有大的书店؟ کتابفروشی بزرگ کجاست؟

چ: بله،书店یعنی کتابفروشی.

ت: 书店.

چ: 大的书店 یعنی کتابفروشی بزرگ.

ت: 大的书店.

چ: 我想买本字典. می خواهم یک فرهنگ بخرم.

ت: 我想买本字典.

چ: 字典 یعنی فرهنگ

ت: 字典.

چ:我想买本北京导游手册.

ت: 我想买本北京导游手册.

چ: 导游 یعنی راهنمای گردشگری

ت: 导游.

چ: 手册 یعنی کتاب جیبی.

ت: 手册.

چ: 我想买本北京导游手册.

ت: 我想买本北京导游手册. می خواهم یک کتاب جیبی درباره راهنمای گردشگری بخرم .

چ:请问英文小说在几层卖?

ت: 请问英文小说在几层卖?

چ: 请问 یعنی ببخشید یا خواهش می کنم . نوعی سوال کردن مودبانه است .

ت: 请问.

چ: 英语小说 یعنی رمان انگلیسی.

ت:英语小说.

چ: 几层 یعنی کدام طبقه.

ت: 几层.

چ: 卖 یعنی فروختن

ت: 卖.

چ: 请问英文小说在几层卖?

ت: 请问英文小说在几层卖? یعنی ببخشید رمان انگلیسی در کدام طبقه فروخته می شود.

چن: به گفتگوهای درس گذشته گوش کنیم.

گفتگوی اول:

A: 哪儿有大的书店?

B:去王府井看看.那儿有个不错的书店.

گفتگوی دوم:

A:我要买本字典.

B:什么字典?

A:英汉,汉英双向字典.

B:还需要什么吗?

A:还要一本汉语成语字典.

گفتتگوی سوم:

B:您好.我想买本北京导游手册.

A:那您直接上二楼,就在电梯左边.

گفتگوی چهارم:

A:请问英文小说在几层卖?

B:在四层.

تبریزی: فعلا تا اینجا مرور کردیم . حال نوبت به کلمات کلیدی امروز می رسد!

کلمات کلیدی امروز:

请问地铁站在哪里؟

离这多远呢؟

我应该坐什么车去؟

您得去马路对面坐车.

قاصدک
شعر مرا از بر کن
برو ان گوشه باغ
سمت ان نرگس مست
و بخوان در گوشش
و بگو باور کن

یک نفر یاد تو را
دمی از دل نبرد...

http://www.akharin.blogfa.com

جمعه 8 بهمن 1389  4:27 PM
تشکرات از این پست
latif1369
latif1369
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : دی 1387 
تعداد پست ها : 1083
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:درس بیست و پنجم پرسش در باره راه

ت: خانم چن، با و جود اینکه چند سال در پکن زندگی کرده ام، اما بعضی وقت ها راه را گم می کنم و جهت ها را خوب تشخیص نمی دهم . آیا می توانید به من بگویید در زبان چینی جهت ها چطور گفته می شود ؟

چ: مشکلی نیست .شروع می کنیم.

ت: شهر پکن خیلی بزرگ است. در پکن یک خیابان معروف به نام "چان آن جیا" وجود دارد که یک خیابان شرقی – غربی است . شرق به زبان چینی چه می شود؟

چ: 东 ، ما در محاوره معمولا 东边 می گوییم. 边 یعنی طرف.

ت: خوب، غرب در زبان چینی چطور گفته می شود ؟

چ:西.

ت: آیا می توانیم بگوییم 西边؟

چ:آره. جنوب یعنی 南.

ت:南.

چ:شمال یعنی 北، 北京 یعنی پایتخت شمالی.

ت:北.

چ: باهم بگوییم:东西南北.

ت:东西南北. "金屋银屋,不如自己的草屋" دیر شده است و من راه خانه ام را فراموش کرده ام. اگر ایستگاه مترو را پیدا کنم، می دانم چطور به خانه بروم. خانم چن "ببخشید، ایستگاه مترو کجاست" این جمله به زبان چینی چطور بیان می شود؟

چ:می توانید بگویید "请问地铁站在哪里?"

ت: 请问地铁站在哪里?

چ:请问 یعنی ببخشید یا خواهش می کنم بفرمایید...

ت: 请问

چ: 地铁站 یعنی ایستگاه مترو

ت: 地铁站

چ:站 یعنی ایستگاه

ت: 站

چ: 在 حرف اضافه است یعنی در

ت: 在

چ:哪里 یعنی کجا

ت: 哪里

چ: 请问地铁站在哪里؟

ت: 请问地铁站在哪里؟ ببخشید، ایستگاه مترو کجاست؟

گفتگوی اول:

请问地铁站在哪里?

一直往前走,在前面的路口左拐。

چ: 地铁站 یعنی ایستگاه مترو

ت: 地铁站

چ:在哪里 یعنی در کجاست

ت: 在哪里

چ: 请问地铁站在哪里؟ببخشید، ایستگاه مترو کجاست؟

ت: 请问地铁站在哪里؟

گفتگوی اول:

请问地铁站在哪里?

一直往前走,在前面的路口左拐。

قاصدک
شعر مرا از بر کن
برو ان گوشه باغ
سمت ان نرگس مست
و بخوان در گوشش
و بگو باور کن

یک نفر یاد تو را
دمی از دل نبرد...

http://www.akharin.blogfa.com

جمعه 8 بهمن 1389  4:28 PM
تشکرات از این پست
latif1369
latif1369
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : دی 1387 
تعداد پست ها : 1083
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:درس بیست و پنجم پرسش در باره راه

ت: تشکر می کنم، "از انیجا چقدر فاصله دارد؟ می خواهیم این جمله را به زبان چینی بگوییم .

چ:离这里多远呢?

ت: 离这里多远呢?

چ:离 یعنی از جایی به جایی – فاصله

ت: 离

چ:这儿 یعنی اینجا

ت: 这儿

چ:多远 یعنی چقدر فاصله داشتن

ت: 多远

چ: 呢 کلمه ای برای سوال کردن.

ت: 呢

چ:离这里多远呢?

ت: 离这里多远呢?از اینجا چقدر فاصله دارد؟

گفتگوی دوم:

离这多远呢?

不太远。大概走5分钟就到了。

ت: من باید با چه اتوبوسی به آنجا بروم؟ در زبان چینی این جمله چطور گفته می شود؟

چ:我应该坐什么车去?

ت: 我应该坐什么车去?

چ:我 یعنی من

ت: 我

چ:应当یعنی باید

ت: 应当

چ: 坐 یعنی نشستن در اینجا به معنای سوار شدن

ت: 坐

چ:什么 یعنی چه

ت: 什么

چ:车 در اینجا یعنی اتوبوس

ت: 车

چ:去 یعنی رفتن

ت: 去

چ:我应该坐什么车去?

ت: 我应该坐什么车去?من باید با چه اتوبوسی به آنجا بروم؟

گفتگوی سوم

我应该坐什么车去?

您得去马路对面坐车。

我明白了。谢谢。

قاصدک
شعر مرا از بر کن
برو ان گوشه باغ
سمت ان نرگس مست
و بخوان در گوشش
و بگو باور کن

یک نفر یاد تو را
دمی از دل نبرد...

http://www.akharin.blogfa.com

جمعه 8 بهمن 1389  4:28 PM
تشکرات از این پست
latif1369
latif1369
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : دی 1387 
تعداد پست ها : 1083
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:درس بیست و پنجم پرسش در باره راه

ت: کسی به من می گفت که "شما باید در خیابان روبرویی سوار اتوبوس شوید "

چ: تصور می کنم منظور او این بوده است "您得去马路对面坐车。"

ت: 您得去马路对面坐车。

چ: 您 یعنی شما، خطاب محترمانه

: 您

چ:得 یعنی باید

ت: 得

چ:去 یعنی رفتن

ت: 去

چ:马路 یعنی خیابان

ت: 马路

چ:对面 یعنی روبرو

ت: 对面

چ:坐车 یعنی سوار اتوبوس شدن

ت: 坐车

چ: 您得去马路对面坐车。

ت: 您得去马路对面坐车。شما باید در خیابان روبرویی سوار اتوبوس شوید .

گفتگوی سوم

我应该坐什么车去?

您得去马路对面坐车。

我明白了。谢谢。

چ: گفتگوهای امروز را مرور می کنیم.

گفتگوی اول:

请问地铁站在哪里?

一直往前走,在前面的路口左拐。

گفتگوی دوم:

离这多远呢?

不太远。大概走5分钟就到了。

گفتگوی سوم

我应该坐什么车去?

您得去马路对面坐车。

我明白了。谢谢。

چن: حالا ،باهم دانستیهای فرهنگ چین را بشنویم .

دانستنی های فرهنگ چین :

احوالپرسی چینی ها با غربی ها متفاوت است . غربی ها هنگام دیدار نخست سلام و تحیت می گویند و بعد هم از یکدیگر خداحافظی می کنند . اما احوالپرسی میان چینی ها معمولا مستقیم است و با سلام آغاز نمی شود .برای نمونه می گویند: کجا می روید ؟ سرکار می روید؟ آیا غذا خورده اید؟ برای غربی ها این گونه سوال و جواب معنای زیادی ندارد . به دلیل اینکه غربی ها این سوالات را جزو امور شخصی دیگران می دانند . غربی ها هنگام احوالپرسی با یکدیگر معمولا می گویند ، سلام! صبح بخیر! حال شما چطوره؟ یا درباره آب و هوا صحبت می کنند مثلا هوای امروز خیلی خوب است!

قاصدک
شعر مرا از بر کن
برو ان گوشه باغ
سمت ان نرگس مست
و بخوان در گوشش
و بگو باور کن

یک نفر یاد تو را
دمی از دل نبرد...

http://www.akharin.blogfa.com

جمعه 8 بهمن 1389  4:29 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها