0

شاخه گلی شکسته تو دسته تو اسیرم

 
pasargad54
pasargad54
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 2135
محل سکونت : اصفهان

شاخه گلی شکسته تو دسته تو اسیرم


شاخه گلی شکسته تو دسته تو اسیرم

اگه نیایی تو پیشم یه وقت دیدی میمیرم

محتاج یک نگاتم تا جون دارم فداتم

محتاج یک نگاه و قهر بکنی میمیرم

دستو پامو گم می کنم

وقتی نگام می کنی تو

نفس نفس هول می کنم

وقتی صدام می کنی تو

تو دفتره خاطره هام

تو ذهن و تو آرزوهام

اسم تو هم شده فراموش

اسم تو هم شده فراموش

یادم دادی بسوزم... دارم می سوزم...دارم می سوزم

اشکه چشامو دیدی بگو به چی رسیدی

قسم به بی قراریت مردم از چشم انتظاریت

محتاج یک نگاتم تا جون دارم فداتم

محتاج یک نگاه و قهر بکنی میمیرم

دستو پامو گم می کنم

وقتی نگام می کنی تو

نفس نفس هول می کنم

وقتی صدام می کنی تو

تو دفتره خاطره هام

تو ذهن و تو آرزوهام

اسم تو هم شده فراموش

اسم تو هم شده فراموش

می دونی که دوست دارم

واسه اینه که دل می سوزونی تو

گفتم بهت دوست دارم

اما حالا من پشیمونم

www.gtalk.ir


چهارشنبه 6 آبان 1388  3:38 AM
تشکرات از این پست
homban
homban
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مرداد 1388 
تعداد پست ها : 379
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:شاخه گلی شکسته تو دسته تو اسیرم

بابا ما با این ادبیات کهن چرا باید بریم سراغ این شعرای بی هدف
به زودی او خواهد آمد-
he is Anticipator-
החדשות הן אבל הסיפור הוא ארוך-
سه شنبه 12 آبان 1388  1:18 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها