0

اصطلاح شماره 18

 
kasra58
kasra58
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 1055
محل سکونت : آذربایجانشرقی

اصطلاح شماره 18

 

Get the Axe

معني: اخراج شدن

Senior staff are more likely to get the axe because the company can't afford their high salaries.

احتمال اينکه کارکنان ارشد اخراج شوند بيشتر است، زيرا شرکت نمي‌تواند از عهده حقوق بالاي آنها بر بيايد.

چهارشنبه 29 دی 1389  5:47 PM
تشکرات از این پست
jacmgh
zahra7720
zahra7720
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : اسفند 1387 
تعداد پست ها : 642
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اصطلاح شماره 18

fantastic. it s so helpful

thanks so much

 

الهی داغ محبتت را بر دل هر که نهادی 

   خرمن وجودش را به باد نیستی در دادی 
 
 
 
 
 
جمعه 1 بهمن 1389  12:47 AM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

پاسخ به:اصطلاح شماره 18

Close your eyes to something

معادل فارسی: چشم پوشی کردن / معنی ظاهری: چشم خود را برروی چیزی بستن

Button one's lips

معادل فارسی: زیپ دهان خود را کشیدن / معنی ظاهری: دکمه‌های لب خود را بستن!

Get something off one's chest

معادل فارسی: دل خود را خالی کردن / معنی ظاهری: چیزی را از سینه خود خارج کردن

Get up on the wrong side of the bed

معادل فارسی: از دنده چپ برخاستن / معنی ظاهری: از سمت نادرست تخت برخاستن

Give someone the cold shoulder

معادل فارسی: با کسی سرد برخورد کردن / معنی ظاهری: به کسی شانه سرد دادن!

Stand on one's own two feet

معادل فارسی: روی پای خود ایستادن / معنی ظاهری: روی دو پای خود ایستادن

Open a can of worms

معادل فارسی: آتش در لانه زنبور کردن / معنی ظاهری: یک قوطی پر از کرم را باز کردن

Scrape the bottom of the barrel

معادل فارسی: کفگیر به ته دیگ رسیده / معنی ظاهری: ته بشکه را تمیز کردن

Two heads are better than one

معادل فارسی: یک دست صدا ندارد / معنی ظاهری: دو تا کله بهتر از یکی است

Keep something under one's hat

معادل فارسی: تو دل خود نگه داشتن / معنی ظاهری: چیزی را زیر کلاه خود نگه داشتن

A bad vessel is seldom broken

معادل فارسی: بادمجان بم آفت ندارد / معنی ظاهری: یک ظرف بد به ندرت می‌شکند

White lie

معادل فارسی: دروغ مصلحت آمیز / معنی ظاهری: دروغ سفید

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

سه شنبه 26 بهمن 1389  9:17 PM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

"سبزیجات" در اصطلاحات انگلیسی

"سبزیجات" در اصطلاحات انگلیسی

 

 

 

 
1-
It's a hot potato: اختلاف نظر در مورد موضوعی حساس

2- A carrot and a stick: قانع کردن کسی به انجام کاری با دادن وعده و همزمان تهدید کردن او

3- Like two peas in a pod: شبیه بودن دو نفر به یکدیگر

 

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

جمعه 29 بهمن 1389  10:26 PM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

"تخم مرغ" در اصطلاحات انگلیسی

"تخم مرغ" در اصطلاحات انگلیسی

 

 

 
1-
He's a bag egg: آدم بدطینت و بی صداقت

2- Don't put all your eggs in one basket: برای به انجام رسیدن یک کار متکی یک نقشه واحد نباشید چون ممکن است درست پیش نرود؛ همه امیدتان به یک منبع نباشد

3- He's got egg on his face: وقتی کسی اشتباهی کرده و در چشم دیگران احمق به نظر رسیده باشد

 

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

جمعه 29 بهمن 1389  10:29 PM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

کلمه (شیرینی) پای در اصطلاحات انگلیسی

کلمه (شیرینی) پای در اصطلاحات انگلیسی

 

 

 

1- It's as easy as pie: این اصطلاح زمانی کاربرد دارد که بخواهیم بگوییم (حل، درک، ...) موضوعی ساده است

2- Pie-eyed: برای توصیف کسی که خیلی مست است می توانیم از این اصطلاح استفاده کنیم

3- To have a finger in many pies: به کسی اطلاق می شود که در تعداد زیادی فعالیت متفاوت مشارکت دارد

 

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

جمعه 29 بهمن 1389  10:31 PM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

"چای" در اصطلاحات انگلیسی

"چای" در اصطلاحات انگلیسی

 

 

 

1- It's not my cup of tea: چیزی نیست که من بهش علاقه داشته باشم

2-I wouldn't do it for all the tea in China: اگه تمام دنیا رو هم به من بدن این کار رو نمی کنم

3-It's as good as a chocolate teapot : به درد هیچ کاری نمی خوره

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

جمعه 29 بهمن 1389  10:33 PM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

"لوبیا" در اصطلاحات انگلیسی

"لوبیا" در اصطلاحات انگلیسی

 

 

 

1-To be full of beans : پر از انرژی بودن، سرحال بودن

2-I haven't got a bean: این اصطلاح در انگلیسی هنگامی به کار برده می شود که شخص می خواهد بگوید هیچ پولی ندارد، آه در بساط ندارم

3-Spill the beans: یعنی اسرار را فاش کن یا بند رو آب بده، این اصطلاح هنگامی در زبان انگلیسی مصرف می شود که شخص با اصرار از طرف می خواهد خبری را پخش کند و سری را بگوید

 

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

جمعه 29 بهمن 1389  10:34 PM
تشکرات از این پست
jacmgh
jacmgh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 53
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:اصطلاح شماره 18

خیلی جالب بود ممون

دوشنبه 21 شهریور 1390  11:48 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها