0

آسیب های اجتماعی تجردگرایی و بی رغبتی به ازدواج

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

آسیب های اجتماعی تجردگرایی و بی رغبتی به ازدواج

آسیب های اجتماعی تجردگرایی و بی رغبتی به ازدواج

آمار سخن می‌گوید:
به تازگی سازمان ثبت‌احوال نتایج سرشماری سال 90 را با نتایج برخی پژوهش‌های خود تلفیق کرده و آماری را منتشر کرده که براساس آن می‌توان تعداد دختران و پسران مجرد را با هم مقایسه کرد. به گفته علی اکبر محزون، براساس آمار‌های ارائه شده 86 درصد ازدواج‌های آقایان بین 20 تا 34 سالگی ثبت شده است. درباره خانم‌ها نیز باید یادآور شد که 85 درصد آنها بین 15 تا 29 سالگی ازدواج کرده‌اند. به همین دلیل می‌توان این سنین را به عنوان سن متعارف ازدواج برای دختران و پسران در نظر گرفت و با توجه به آن تعداد افراد ازدواج نکرده را محاسبه کرد. مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور ادامه داد: در بررسی‌های ما مشخص شد تعداد آقایانی که 20 تا 34 سال دارند، اما هرگز ازدواج نکرده‌اند، 5 میلیون و570 هزار نفر است وتعداد خانم‌هایی نیز که 15 تا 29 سال دارند، اما هرگز ازدواج نکرده‌اند، 5 میلیون و 670 هزار نفر است.  بنابراین می‌توان گفت در کل کشور 11 میلیون و 240 هزار نفر در سن متعارف ازدواج هستند، اما هنوز مجرد باقی مانده‌اند.

زنگ خطر به صدا درآمد
این درحالی است که بخش نگران‌کننده این آمار به افرادی مربوط می‌شود که از سن متعارف ازدواج عبور کرده‌اند، چرا که دیر یا زود آمار تجرد قطعی را در کشور افزایش خواهند داد. به باور محزون، با ورود جمعیت کشور به میانسالی، با توجه به اختلاف پنج ساله سن زوج و زوجه که در بسیاری از ازدواج‌ها رعایت می‌شود، به مرور اختلاف آمار جمعیتی بین زنان و مردان پدیدار می‌شود و اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، تا سال 97 تعداد مردان در سن ازدواج (20 تا 34 ساله) حدود دو میلیون نفر بیش از زنان در سن ازدواج (15 تا 29 ساله) خواهد شد.

افزایش آمار تجرد تحصیلکرده‌ها
در همین باره حمید حبشی کارشناس خانواده به «وطن امروز» می‌گوید: تلاطم آمار در بین این قشر از جامعه بسیار بالاست اما آنچه به طور حتم در صورت سخت‌گیری دختر‌های تحصیلکرده اتفاق خواهد افتاد، پدیده تجرد قطعی است. حبشی در این باره می‌گوید: یک دهه است که نسبت دانشجویان دختر به پسر در دانشگاه‌ها 2به یک است یعنی اگر تمام دخترهای تحصیلکرده خواهان ازدواج با پسر تحصیلکرده باشند به طور حتم نیمی از آنها از ازدواج باز خواهند ماند. وی به دانشجویان توصیه می‌کند، این موضوع را در نظر داشته باشند که خانم‌ها به دلیل اینکه در مشاغل دیگر اجتماع کمتر حضور دارند فرصت درس خواندن را پیدا می‌کنند و اگر شرط تحصیلات را برای خواستگاران خود در نظر بگیرند در همسریابی دچار مشکل خواهند شد.

عوارض روان رفتاری
به باور حبشی، نیازهای درونی دختران دم‌بخت که شامل نیاز‌های جنسی و عاطفی می‌شود از یک سو و انتظارهای خانواده و اطرافیان از سوی دیگر باعث تشدید فشارهای درونی دختر خواهد شد. در این میان انتظار خانواده و فشارهای روانی اطرافیان فرد را بشدت آزار می‌دهد و باعث آسیب و عوارض روان‌رفتاری خواهد شد.  وی درباره آسیب‌های اجتماعی این پدیده می‌افزاید: ممکن است تداوم این فشارها آسیب‌های اجتماعی در قالب آلودگی محیطی و افزایش فساد اجتماعی را سبب شود که باز من معتقدم فشارها و آسیب‌های درونی این پدیده به مراتب جدی‌تر از آسیب‌های اجتماعی آن است.

خانواده‌ها همه به گوش
موضوع افزایش سن ازدواج دختران را باید به همه خانواده‌ها گوشزد کرد. حبشی در این باره توضیح می‌دهد که فرهنگ سهل‌گیری ازدواج باید در خانواده‌ها نهادینه شود و به عنوان یک دارو برای درمان چنین پدیده‌هایی می‌تواند موثر باشد. اگر خانواده‌ها و به دنبال آن دخترها واقع‌بینانه تصمیم‌گیری کنند و شرایط سخت و ناممکن را برای ازدواج در نظر نگیرند هیچ کدام از این پدیده‌ها بروز نخواهد کرد.

تأخیر در بلوغ اقتصادی و اجتماعی
 در بروز پدیده تجرد قطعی دختران عوامل گوناگونی دخیل هستند که از آن جمله می‌توان به تاخیر در بلوغ اقتصادی و اجتماعی جوانان اشاره کرد. در حال حاضر زمان تحصیلات طولانی‌تر شده و موقعیت ادامه تحصیل هم بیشتر شده است و مشاغل هم نیاز به مهارت‌های بیشتری پیدا کرده‌اند که این موضوع باعث می‌شود فرد در جامعه دیرتر به استقلال اقتصادی و اجتماعی برسد و ازدواج کند. به باور این کارشناس خانواده هر چه زمان انجام ازدواج و تشکیل خانواده، به تعویق افتد در کنار آن احتمال ایجاد فرصت‌های جایگزین در خارج از چارچوب ازدواج و آشنایی با جنس مخالف بیشتر خواهد شد و این موضوع اصلی‌ترین پیامد تجرد است. وی می‌افزاید: تجرد هم برای پسران و هم برای دختران مشکل‌زاست، اما تجرد دختران به مراتب آسیب‌زایی بیشتری دارد چرا که دخترها در ازدواج به یک تکیه‌گاه عاطفی دست پیدا خواهند کرد که نبود این تکیه‌گاه می‌تواند آسیب‌های فراوانی را به دنبال داشته باشد.

دخترها کوتاه بیایند
یکی دیگر از دلایل محروم ماندن دختران از این تکیه‌گاه عاطفی کمال‌طلبی آنان است که این کمال‌جویی، دختران را دچار وسواس فکری در انتخاب و سخت‌گیری برای ازدواج می‌کند. یعنی دختر خانم‌ها برای اینکه به دنبال رشد و امتیازات فردی هستند تن به مسؤولیت زندگی و ازدواج نمی‌دهند. وی می‌افزاید: این نوع تفکر در دختران باعث می‌شود با کتمان نیازها و خواسته‌های درونی خود به ازدواج تن ندهند و تجرد را انتخاب کنند. به نظر می‌رسد اگر دخترها کمی منطقی تصمیم‌گیری کنند و از خواسته‌های آرمانی خود کوتاه بیایند آمار تجرد هم به صورت چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد.

آسیب‌های تجرد
بروز پدیده تجرد در میان دختران می‌تواند آسیب‌های روانی و اجتماعی خطرناکی را به دنبال داشته باشد. کتمان نیازهای طبیعی فرد می‌تواند از نظر روانی آسیب‌رسانی کرده و فرد را در مناسبات اجتماعی دچار مشکل کند. از طرف دیگر آسیب‌های اجتماعی این پدیده می‌تواند به مراتب بیشتر باشد چرا که مجرد ماندن به معنای ترک روابط عاطفی نیست و احتمال ایجاد ارتباط عاطفی در خارج از چارچوب ازدواج را بالا می‌برد که این موضوع در جامعه می‌تواند با هدف گرفتن کانون گرم خانواده آسیب‌زایی بالایی داشته باشد.

بزرگ‌ترین آسیب
 زمانی که افراد در خارج از چارچوب ازدواج توانستند ارتباط عاطفی برقرار کنند خود به خود نرخ ازدواج در جامعه پایین می‌آید یا حتی ممکن است روابط سالم بین خانواده‌های دیگر را هم بر هم زند که این موضوع بزرگ‌ترین آسیب اجتماعی تجرد است.

 

نظریه ی جامعه شناسان

نظریه ی جامعه شناسان به فراخور پدیده های روزمره اجتماعی هیچ تجویز خاصی در این رابطه نمی کنند. البته سن ازدواج به صورت روزافزون در حال افزایش است و در حال حاضر دختران با عبور از 30 و 40 سالگی تحت تاثیر عواملی، تجرد را به عنوان یک سبک زندگی انتخاب می کنند.در حال حاضر روابط و الگوهای سنتی اعم از ازدواج بر اساس انتخاب والدین و بزرگان خانواده دستخوش تغییرات بنیادین و اساسی شده است. به همین خاطر نمی توان خیلی از مسائل را به جوان امروزی دیکته کرد.

 جوانان در شرایط فعلی پول فراهم کردن مسکن و اشتغال و ملزومات عروسی را ندارند و با این وضعیت سخت اقتصادی، کمر جوان امروز ایرانی زیر بار مسئولیت های تأهل می شکند. ازدواج تنها در مسائل جنسی و زناشویی خلاصه نمی شود، وقتی از رابطه تأهلی و ازدواج به مثابه امر اجتماعی صحبت می کنیم، مسائلی چون اقتصاد، فرهنگ و روابط قدرت نیز مطرح می شوند. امر جنسی الزاماً مربوط به امر جنسیتی است که روابط قدرت، نقش ها و تکالیف، فرزندپروری و تمام ساحت های خانواده را در برمی گیرد.

 ما باید نسخه ای را برای ازدواج جوانان تجویز کنیم که با سبک زندگی آنها تناسب داشته باشد. رفع نیاز جنسی آنها در یک مقطع زمانی با روشی همچون صیغه راهگشا نخواهد بود. باید همه مسائل را با هم دید و راهکاری متناسب با واقعیت جامعه ارائه داد. تجرد یک پدیده اجتماعی است و صرفاً نباید آن را یک آسیب اجتماعی قلمداد کرد. افزایش سن ازدواج، خانوارهای تک نفره و طلاق در یک نگاه واقع بینانه یک زنگ خطر است و نشان می دهد مفهوم پایداری در روابط و خانواده دستخوش تغییر و تحول شده است.

 

سوال و پرسشی از دو جامعه شناس:

سوال :

برخی آسیب شناسان اجتماعی بر این باورند كه بی میلی به ازدواج در جوانان به علت نبود نشاط و شادی در جامعه و بروز غم افزایی است، چه ارزیابی در این زمینه دارید؟

جواب:1

مقوله ایجاد شادی در جامعه باستی به وسیله رسانه ها و صدا و سیما حاكم شود. اگر یك ریال در راه برقراری شادی و نشاط صرف شود، بیش از 1000 ریال سود خواهیم برد. جامعه ای كه در آن شادی نباشد، بیمار خواهد بود. البته بیكاری نیز در این امر تاثیر گذار است و سبب می شود تا بزه اجتماعی در كشور افزایش یابد. اكنون مشاهده می شود در برخی موارد مادی گرایی پر رنگ شده و از معنویات و اخلاق گرایی كاسته شده كه این امر در نبود نشاط در جامعه نیز موثر است.

جواب:2
 نخست آنكه این امر نگرشی جامعه شناسانه نیست و روانشناسانه محسوب می شود و دیگر آنكه اگر بگوییم ناگهان تمام جوانان مستعد ازدواج، غمگین شده اند، غیر واقعی و بد بینانه به شمار می رود زیرا جوانان ایرانی غمگین و بی نشاط نیستند و آنان شادمانی دارند و بسیار خوب می دانند كه كجا باید احساسات خود را ابراز كنند یا نكنند. ضرورت های اجتماعی، تاریخی و موقعیتی ك جوانان در آن قرار گرفتند از نظر ارتباط اجتماعی آنان را به این سمتی برده است كه انتخاب های جدیدی را در برابر آنها قرار می دهد و اینگونه بی میلی نسبت به ازدواج در جوانان ایجاد می شود. ضرورت تاریخی به معنای ساختارها و تحول های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به شمار می رود و ساختار مجموعه عناصر به هم پیچیده و درهم تنیده ای است كه تعیین كننده بخشی از ضرورت ها به حساب می آید. ساختار اجتماعی در هر دوران، شرایطی را فراهم می كند كه برخی از افراد به دنبال بخشی از كارها بروند و از بعضی فعالیت ها فاصله بگیرند و در ضرورت های تاریخی و اجتماعی این امر مشاهده می شود. اكنون باید موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده به گونه ای باشد تا جوانان بتوانند وارد بازار كار شوند، ازدواج كنند و دارای فرزند شوند اما اینك خانواده تا 30 سالگی در اختیار فرزندان خود امكانات كاملی را قرار می دهد، بنابراین جوان میل و رغبت اینكه خود را درگیر مسایل دیگر كند، ندارد. این امكاناتی كه والدین به فرزندان خویش می دهند سبب می شود تا دیرتر ازدواج كنند.


سوال:

آیا نبود اعتماد می تواند زمینه ساز بی رغبتی جوانان به ازدواج شود؟


جواب1:

بی اعتمادی در جوانان زمینه ساز بی رغبتی در ازدواج خواهد شد زیرا در سراسر جامعه این امر حاكم است. ارتباط های نادرست نیز بر این امر دامن می زند. بنابراین اعتماد از میان می رود و بی اعتمادی نیز در رواج بی رغبتی در ازدواج موثر است.


جواب 2:

اعتماد یك واكنش و كنش متقابل محسوب می شود. در گذشته افراد بسیار محتاطانه با یكدیگر برخورد می كردند اما اكنون این ارتباط گسترده تر شده است و بخشی از این امر ناشی از اعتماد به آن شرایطی است كه فراهم شده و الگوها و هنجارهای اجتماعی به گونه ی عمل كرده تا برخورد اخلاقی دختران و پسران با یكدیگر نسبت به گذشته تغییر كند، بنابراین بحث اعتماد به الگوها و هنجارهای جامعه، مطرح می شود.


سوال:

مسوولان مربوطه چه اقدام هایی برای جلوگیری از بی رغبتی جوانان به ازدواج می توانند انجام دهند و این امر با كمك چه نهادهایی تحقق می یابد؟
جواب1:

در واقع باید در بسیاری از فسادهایی كه در جامعه به وقوع می پیوندد با جدیت كامل به مبارزه پرداخت و متهمان را با عدالت محاكمه كرد. اجرای مقررات ها و قانون های كشور در شرایط مناسب سبب می شود تا مسوولان با كمك نهادهای مربوط در امر بر طرف كردن این موضوع بسیار موثر باشند.
چواب2:

صدا و سیما، رادیو و رسانه های ملی باید در اختیار افرادی قرار بگیرد كه مسایل اجتماعی را به خوبی بشناسند. نباید برنامه ها تنها درخصوص دیگر آسیب های ازدواج باشد، البته در زمینه فراهم كردن امر ازدواج، مسایل اقتصادی نیز ناكارآمد هستند و جامعه را دچار بی هنجاری می كند. باید مسوولان با كمك گرفتن از جامعه شناسان و در اختیار گذاشتن ابزار و امكانات لازم در جهت حل این معضل بكوشند. در صدا و سیما نیز باید از راهنمایی جامعه شناسان بهره بگیرند تا آسیب های اجتماعی را بررسی كنند. اگر از نظر افراد متخصص در این مقوله استفاده شود، بدون شك آسیب های اجتماعی كاهش می یابد.
جامعه كنونی مبتنی بر حقوق شهروندی جامعه مدنی است یعنی اینكه ان جی اوها، احزاب، سازمان ها و گروه های مختلفی باید در جامعه باشند تا بر عملكرد مطبوعات و دستگاه های مربوطه نظارت كنند و بتوانند آنان را در انجام دادن وظایف خود در این زمینه یاری دهند. نهاد خانواده موظف است تا به جوانان كمك كند و برای جوانان توضیح دهند كه اگر ازدواج نكنند و كاركردهای خانواده را در خارج از خانواده جست و جو كنند، ممكن است در معرض چه آسیب ها و مشكل هایی قرار بگیرند و كاركرد سالم خانواده را به درستی آموزش دهند، چون جوانان منطقی هستند و می توانند راه صحیح را انتخاب كنند.

چکیده مصاحبه پژوهشی:

ـ تجرد قطعی (مردان و زنان)  در جامعه ما آن طور که باید و شاید جدی گرفته نشده است.

- تغییر سبک زندگی برخی از مردم، در سایة تبلیغات فرهنگ غربی نیز به دامنة این عارضة اجتماعی افزوده است.

ـ منظور از تجرد قطعی، نسبت درصد کسانی است که تا سن 50 سالگی ازدواج نکرده‌اند که پس از آن نيز انتظار ازدواج آنها نيز وجود ندارد.

ـ تعداد مردان مجرد بالای 40 سال یک‌سوم تعداد زنان مجرد است.

ـ آمار تجرد قطعی زنان در محدوده سنی 45 تا 49 سال به حدود 4 درصد و برای مردان در همین محدوده سنی به حدود 2.7 درصد رسیده است.

ـ تجرد در دختران 30 تا 34 ساله 15 درصد و در دختران 35 تا 39 ساله 9 درصد است و در سنین بالای 40 سال نیز حدود 4 درصد دختر مجرد وجود دارد.

ـ  نتيجه بی تفاوتی نسبت به ازدواج؛ تغيير در سبک زندگي و تغيير در ساختار خانواده رخ داده است.

ـ  اگر فرهنگ سازي صورت نگيرد پسران دهه 70 در انتخاب همسر با مشکل مواجه خواهند شد.

ـ سهل‌گيري خانواده ها در ازدواج فرزندان و جلوگيري از تاخير در ازدواج آنها نقش به سزايي در کاهش نرخ تجرد قطعي در کشور خواهد داشت.

ـ در سال 95 تعداد دختران مجرد 15 سال به بالا در کشور 5 میلیون و 800 هزار نفر اعلام شد. از سن 20 سال به بعد این آمار به 3 میلیون و 700 هزار نفر می‌رسد. از سن 40 سال به بالا نیز تعداد 426 هزار دختر مجرد داریم اما از سن 45 سال به بالا این آمار به 242 هزار نفر می‌رسد.

 

پژوهش خبری صدا وسیما:

تجرد قطعی (مردان و زنان) در جامعه ما آن طور که باید و شاید جدی گرفته نشده است و تغییر سبک زندگی برخی از مردم، در سایة تبلیغات فرهنگ غربی نیز به دامنة این عارضة اجتماعی افزوده است. اگرچه چند سالی است که کاهش نرخ ازدواج به معضلی اجتماعی تبدیل شده است و در این زمینه برخي مسئولان بارها هشدار داده‌اند؛ اما خیلی از مسئولان نيز به این ماجرا به چشم مساله جدید نگاه کرده و عنوان می‌کنند تاکنون مطالعات کاملی در این خصوص انجام نشده است. زندگي مجردي به عنوان موجی جهانی در سايه تبليغات فرهنگي در رسانه­ هاي جهان سال‌هاست به ایران نیز سرایت کرده است و جدید‌ترین بررسی‌ها نشان می‌دهد زنان در این فرآیند بیشتر از مردان مجرد می‌مانند و اين اتفاق ساختارهای سنتی جامعه ایران را طی دهه‌های اخیر تغییر داده است. اين مقوله تا آنجا ديده مي شود که مسئولان و مردم در زندگی روزمره خود، نسبت به آن واکنشي متناسب با اخلاق و آموزه‌‌هاي جامعه نشان نمي‌دهند تا جايي که مي‌توان گفت نسبت به اين معضل نوعي بي‌تفاوتي اجتماعي شکل گرفته و زندگي در تجرد و تجرد قطعي در زنان و مردان در حال تبديل شدن  به يک پرستيژ اجتماعي است. پژوهش خبری در گفتگو با دکتر شهلا کاظمي پور، جامعه شناس و عضو هيات عملي دانشگاه تهران به بررسي موضوع افزايش نرخ تجرد قطعي در ميان زنان و مردان و راهکارهاي برون رفت از آن پرداخته است.

مفهوم "تجرد قطعي"

منظور از تجرد قطعی، نسبت درصد کسانی است که تا سن 45 سالگی ازدواج نکرده‌اند که پس از آن نيز انتظار ازدواج آنها نيز وجود ندارد  

سن تجرد قطعي در ايران[2]

وقتی جمعیت به سنی برسد که پس از آن دیگر میزان تجرد کاهش پیدا نکند، به آن سن، سن تجرد قطعی می‌گویند. این سن در ایران برای زنان از حدود 40 تا 44 سال در نظر گرفته می‌شود زیرا سهم ازدواج بعد از این سن به حداقل می‌رسد و تغيير محسوسي نخواهد کرد. برای مردان نیز معمولاً سن تجرد قطعی را 50 تا 54 سال در نظر می‌گیریم. تا چند سال قبل، میزان تجرد قطعی برای زنان حدود 1.8 درصد و برای مردان حدود 2 درصد بود یعنی حدود 1.8 درصد زنان وقتی به سن 45 سال می‌رسیدند، مجرد باقی می‌ماندند و تا آخر عمر شانس یا فرصت ازدواج یا تمایل به ازدواج پیدا نمی‌کنند. با تغییرات رخ‌داده در سال‌های اخیر، آمار تجرد قطعی زنان در محدوده سنی 45 تا 49 سال به حدود 4 درصد و برای مردان در همین محدوده سنی به حدود 2.7 درصد رسیده است. درواقع، تحول اساسی دو دهه اخیر، افزایش سهم تجرد قطعی برای زنان است.

 100 پسر مجرد در مقابل 82دختر مجرد

براساس آخرین سرشماری (سال 1395) جمعیت کل کشور ۷۹ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۲۷۹ نفر است که از این تعداد ۵۱ درصد مرد و ۴۹ درصد زن هستند. این در حالیست که ۴ میلیون و ۴۲۳ هزار و ۲۲۵ نفر دختر مجرد در سن ازدواج (۱۵ تا ۲۹ سال) و ۵ میلیون و ۳۷۲ هزار و ۹۸۹ نفر پسر در سن ازدواج (۲۰ تا ۳۴ سال) در کشور داریم. در حال حاضر به ازای هر ۱۰۰ پسر، ۸۲ دختر در سن ازدواج ( با فاصله سنی 5 سال) در کشور وجود دارد.  این در حالیست که میانگین سن ازدواج برای مردان و زنان به ترتیب به 23 و 27.4 سال رسیده است؛ البته میانگین سن ازدواج در میان تحصیلکردگان بیش از جمعیت عمومی کشور است.

میزان تجرد قطعی زنان و مردان افزایش پیدا کرده است

تعداد مردان مجرد بالای 40 سال یک‌سوم تعداد زنان مجرد است. مسأله این است که این مردان بالای 40 سال که عده زیادی هم ندارند اگر تصمیم به ازدواج بگیرند با دختران 40 سال يا بالاتر ازدواج نمی‌کنند. در نتیجه، احتمال رسیدن این گروه از زنان بالای40 سال به تجرد قطعی زیاد است. در سال1390 از کل جمعیت 15 ساله به بالا، درصد زنان و مردان هرگز ازدواج‌نکرده، به ترتیب برابر 23.5 و 32 درصد بود که در سرشماری سال 1395 این ارقام کاهش پیدا کرده و به 19.5 و 28.3 درصد رسیده است. چون مضیقه ازدواج در حال از بین رفتن و شانس و فرصت ازدواج در حال افزایش است. معمولاً در گروه سنی 10 تا 14 سال 98 درصد مجرد هستند، میزان تجرد برای زنان در گروه سنی 15 تا 19 سال به 78 درصد می‌رسد و این میزان در گروه سنی 20 تا 24 ساله 43 درصد می‌شود. یعنی به‌تدریج که سن جمعیت هر گروه سنی بالا می‌رود، از تجرد آن‌ها کاسته می‌شود و ازدواج می‌کنند و اين روند در همه کشورهای دنیا به همین صورت است.

دختران دهه 60 در مضيقه ازدواج

پدیده "مضیقه ازدواج" منحصر به جامعه ما نیست و هر زمان در جامعه‌ای، باروری کاهش پیدا کند یا افزایش یابد،  پس از یک دوره 20- 15 ساله، برای گروهی از جمعیت که تعداد بیشتری را تشکیل می‌دهند مضیقه ازدواج پیش می‌آید. تعداد دختران دهه شصت از پسران دهه پنجاه بیشتر است و به همین دلیل برای دختران دهه شصت، مضیقه ازدواج پیش آمده است. بالطبع، در این شرایط دخترانی که جوان‌تر هستند فرصت بیشتری برای ازدواج دارند اما فرصت ازدواج برای دخترانی که سن بیشتری دارند کمتر می شود.

در سرشماری‌ها، چهار گزینه برای سنجش وضعیت تأهل وجود دارد که این گزینه‌ها شامل همسردار، بدون همسر در اثر فوت، بدون همسر در اثر طلاق و هرگز ازدواج‌نکرده یا همان مجرد است. چون ممکن است کسی که طلاق گرفته نیز خود را مجرد معرفی کند، از گزینه هرگز ازدواج‌نکرده استفاده می‌کنند تا بتوانند آمار واقعی کسانی که تاکنون ازدواج نکرده‌اند را مشخص کنند. در سرشماری، وضعیت تاهل را از سن 10 سال به بالا در نظر می‌گیرند که بر این اساس، در سال 1395 میزان زنان هرگز ازدواج‌نکرده 26.2 درصد و میزان مردان هرگز ازدواج‌نکرده 34.4 درصد محاسبه شده است.

آمار تجرد قطعي در کشور

در سال 1395 تعداد دختران مجرد 15 سال به بالا در کشور 5 میلیون و 800 هزار نفر اعلام شد. از سن 20 سال به بعد این آمار به 3 میلیون و 700 هزار نفر می‌رسد. از سن 40 سال به بالا نیز تعداد 426 هزار دختر مجرد داریم، اما از سن 45 سال به بالا این آمار به 243 هزار نفر می‌رسد. تعداد مردان مجرد نیز از سن 15 سال به بالا 8 میلیون و 700 هزار نفر است. از سن 20 سال به بالا این آمار 5 میلیون و 960 هزار نفر است، از 40 سال به بالا 274 هزار نفر می‌شود و از 45 سال به بالا به 148 هزار نفر می‌رسد. به این ترتیب، می‌توان گفت تعداد مردان مجرد بالای 40 سال نصف زنان مجرد است. مسأله این است که این مردان بالای 40 سال که عده زیادی هم ندارند اگر تصمیم به ازدواج بگیرند با دختران بالای 40 سال ازدواج نمی‌کنند. در نتیجه، احتمال رسیدن این گروه زنان بالای 40 سال به تجرد قطعی زیاد است.

در سنين 15 تا 19سال، حدود 78 درصد از دختران مجرد هستند اما پس از گذشت 5 سال این آمار به 47 درصد می‌رسد یعنی تقریباً نصف می‌شود. پس از گذشت 5 سال دیگر این آمار باز هم کاهش پیدا می‌کند و 26 درصد می‌شود اما هر چه سن بالاتر می‌رود، شتاب ازدواج زنان پایین می‌آید. تجرد در دختران 30 تا 34 ساله 15 درصد و در دختران 35 تا 39 ساله 9 درصد است و در سنین بالای 40 سال نیز حدود 4 درصد دختر مجرد وجود دارد. درواقع، می‌توان گفت زنان در 30 سالگی به تجرد قطعی نمی‌رسند اما شتاب ازدواجشان پایین می‌آید. در مورد مردان هم همین‌طور است اما شتاب ازدواج آن‌ها بیشتر است. همه فکر می‌کنند که مردان دیر ازدواج می‌کنند اما باید توجه داشت که فاصله ازدواج‌شان کوتاه‌تر است. اکثر مردان در سنین 25 تا 34 سال ازدواج می‌کنند. از سن 35 تا 39 سال نیز میزان تجرد آن‌ها 4 درصد است. پدیده ازدواج همه‌شمول است اما علت این‌که تجرد زنان بیشتر شده به خاطر مضیقه ازدواج است که فقط برای این گروه پیش آمده و برای نسل بعدی این مشکل را نخواهیم داشت.

 آسيب هاي زندگي در تجرد

ممکن است دختران تا سن ۳۵ سالگی به علت وجود خانواده احساس تنهایی نکنند اما در یک سنی افراد به شدت احساس تنهایی خواهند کرد و این آسیب‌پذیری برای زنان بیشتر از مردان خواهد بود. در حال حاضر هیچ آماری مبنی بر ازدواج سپید در کشور وجود ندارد؛ حتی پروژه‌های تحقیقاتی در این زمینه با مشکلات بسیاری مواجه هستند اما با این حال شاهد افزایش آمار ازدواج سپید در کشور هستیم که یکی از دلایل آن افزایش آمار تجرد قطعی زنان است‌. در کشور مشکلات عدیده‌ای پیش روی زنان و دختران جوان بوده و  مهم‌ترین مشکلات کشور از نظر دختران جوان، بیکاری، تورم، فقر و مشکلات اقتصادی، اعتیاد و عدم تحقق عدالت اجتماعی است؛ این درحالیست که در طول سالیان اخیر دامنه آسیب‌های ناشی از مصرف مواد مخدر با وسعت بیشتری در میان جمعیت زنان کشور بویژه دختران جوان گسترش یافته است، به طوریکه بر اساس آمار نیروی انتظامی، تعداد و میزان دختران معتاد از سال ۸۵ تا سال ۹۱ کاهش یافته است اما از سال ۹۱ به بعد، با روندی سینوسی افزایش پیدا کرده است. تک‌زیستی پیامد‌های زیادی دارد، مطالعات جامعه‌شناسی حاکی است که این افراد مشکلات روانی و شخصیتی بیشتری نسبت به افراد متاهل پیدا می‌کنند، برای نمونه احتمال خودکشی در افرادی که مجرد زندگی می‌کنند، بیشتر است. افزون بر این، نمی‌توان از پیامد‌های منفی تجرد قطعی در حوزه جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و جمعیت‌شناسی غافل شد.

کاهش نرخ تجرد قطعي با همسان همسري سِني

در حال حاضر متوسط فاصله سني زوجین در ازدواج در کشور حدود 5 سال است و هيچ گونه فرهنگ سازي براي کاهش اين فاصله سني صورت نگرفته است. با وضعيت موجود در کشور اگر فاصله سني ازدواج در کشور به 2 سال و يا يک سال کاهش پيدا کند تعادل ميان جمعيت پسران و دختران به حد مطلوب مي رسد و از نرخ تجرد قطعي در کشور به ميزان چشمگيري کاسته خواهد شد. بررسي هاي صورت گرفته نشان مي دهد اگر اين فرهنگ سازي صورت نگيرد پسران دهه 70 در مضيقه ازدواج قرار خواهند گرفت يعني در انتخاب همسر با مشکل مواجه خواهند شد.

در گذشته نه چندان دور معرفي زوجين به يکديگر بواسطه اقوام و خويشاوندان صورت مي گرفت که اين امر امروزه به دليل مصلحت انديشي هاي نابجا به دست فراموشي سپرده شده است، بنابراين تاسيس ارگانهايي که با رعايت شئونات، عهده دار معرفي متقاضيان ازدواج به يکديگر باشد امروزه احساس مي شود تا از نرخ تجرد قطعي در کشور کاسته شود.

سهل‌گيري خانواده ها در ازدواج فرزندان و جلوگيري از تاخير در ازدواج آنها، نقش به سزايي در کاهش نرخ تجرد قطعي در کشور خواهد داشت.

 

منبع:

https://www.irna.ir/news/82226120

https://www.iribnews.ir/fa/news/2038508

http://radiogoftogoo.ir/NewsDetails/?m=175165&n=365772

https://www.salamatnews.com/news/106194/5

چهارشنبه 7 اردیبهشت 1401  3:23 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها