شبانگاهی دوتیمی در چمنگاهی پریدند
یه تیم آبی و بعد قرمز که خویشتن می دریدند
به ناگه داور آمد وجیک ثانیه جهیدند
که قبل از آن برهم می خزیدند
تا داور سوت آغاز را دیدیدم بر هم خریدند
هر آنچه کینه بود و جنگ دیدند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
تن زنده والا به ورزندگی است
که ورزندگی مایه ی زندگی است
به ورزش گرای و سرافراز باش