اسرافیل
اسرافیل فرشته مقرب الهی و مأمور دمیدن صور هنگام پایان یافتن دنیا و برپایی قیامت میباشد.
۱ - واژه شناسی
واژه «اسرافیل» که از دو کلمه «اسراف» به معنای بنده و «ایل» به معنای خدا تشکیل یافته واژهای عجمی است که به صورت «سرافین» و «سرافیل» ضبط شده است [۱][۲][۳]نام دیگر «اسرافیل» عبدالرحمان وکنیه اش «ابوالمنافخ» است. [۴][۵]
۲ - اسرافیل در قرآن
[ویرایش]
در قرآن کریم از «اسرافیل» به صراحت نام برده نشده، ولی در چند جا از دمیدن صور، هنگام برپا شدن قیامت سخن رفته است. [۶][۷][۸]در منابع دیگر اسلامی از او به عنوان فرشته مقرب الهی در کنار جبرئیل و میکائیل فراوان یاد شده است. از امام صادق (علیهالسلام) روایت شده که خداوند این سه فرشته را از یک تسبیح آفریده است. [۹][۱۰][۱۱]
۳ - وظایف اسرافیل
طبق برخی روایات جبرئیل وحی را از اسرافیل میگیرد [۱۲][۱۳]و او بر لوح محفوظ گمارده شده است [۱۴][۱۵]و اولین فرشته میباشد که فرمان خداوند سبحان را اجابت نمود و بر آدم سجده کرد. [۱۶][۱۷]
از دیگر وظایف و ویژگی های «اسرافیل» که در متون اسلامی آمده است میتوان به امور ذیل اشاره نمود:
۱. «اسرافیل» مظهر صفت حیات خداوند دانسته شده است؛ همان گونه که جبرئیل مظهر علم و میکائیل مظهر اراده و عزرائیل مظهر قدرت او میباشند [۱۸][۱۹][۲۰]از این رو به اعتقاد برخی، حیات ابدی اخروی موجودات زنده تعلق به نفخه دوم اسرافیل دارد، و نفخه اولی بازگرداندن از ظاهر به باطن است برای اینکه حیات دنیوی به کلی پایان پذیرد. [۲۱]
۲. هنگامی که حضرت ابراهیم خلیل توسط منجنیق نمرود به آتش انداخته شد «اسرافیل» اولین فرشته بود که به فرمان خدا به کمک او شتافت. [۲۲]
۳. سه سال همراهی او با پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) قبل از نزول وحی به گونه ای که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) صدای او را میشنید، ولی خودش را نمیدید. [۲۳]
۴. از وظایف مهم اسرافیل که در روایات بر آن زیاد تأکید شده، دمیدن صور هنگام برپایی قیامت است که بیشتر به همین ویژگی شناخته میشود [۲۴][۲۵][۲۶][۲۷]
۵. طبق برخی از روایات، اسرافیل آخرین کسی است که در پایان دنیا از سوی خداوند مرگ را درمی یابد [۲۸]و نخستین کسی است که زنده میشود و نفخه دوم را برای زنده گرداندن مردگان میدمد. [۲۹]درپاره ای از روایات سخن از این است که «عزرائیل» آخرین کسی است که از جانب خدا قبض روح میگردد. [۳۰][۳۱][۳۲]۶. در برخی روایات، او مؤذن آسمانها دانسته شده است [۳۳]
۷. در روایات آمده است که این فرشته الهی در برابر عظمت و بزرگی خداوند، خویش را بس حقیر میشمارد و خود را با بالی از بال هایش میپوشاند [۳۴]
قرآن نیز بدون نام بردن از اسرافیل، از فرشتگانی سخن گفته است که دارای دو یا سه و یا چهار بال میباشند [۳۵]
البته مقصود از بال داشتن فرشتگان آن نیست که آنها همچون پرندگان دارای دو بال پُر از پَر باشند، بلکه بدین معناست که آنها نیز دارای چیزی هستند که به وسیله آن از آسمان به زمین و از زمین به آسمان میروند. [۳۶]
۴ - اسرافیل در عهد عتیق
در عهد عتیق از «اسرافیل» نام برده نشده، ولی از موجودات با ویژگیهایی که در روایات اسلامی درباره اسرافیل آمده است یاد شده است.
مستر هاکس در ذیل واژه «سرافیم» از آنها به فرشتگان مقرب که همیشه ملازم عرش پروردگارند نام برده و آنها را کروبیان درخشنده نامیده است. [۳۷]
بنابراین میان «اسرافیل» در منابع اسلامی با «سرافیم» در عهد عتیق از جهات متعدد همچون قرب به خداوند، ملازم بودن عرش و نحوه تسبیح و تقدیس ارتباط وجود دارد که میتوان گفت این دو واژه از یک حقیقت حکایت میکند، اما تفاوتهایی که از جهت لفظ، معنا و مفرد و جمع وجود دارند شاید در طول تاریخ بر اثر کثرت استعمال و یا تحریف که در تورات پیش آمده رخ داده باشد.
۵ - فهرست منابع
[ویرایش]
• اعلام الدین فی صفات المؤمنین، دیلمی، حسن بن الحسن، قم، مؤسسة آل البیت (علیهمالسلام)، بی تا.
• بحارالانوار، مجلسی، محمدباقر، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۳.
• البدایة والنهایة، ابن کثیر، اسماعیل، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۸.
• تاریخ طبری، طبری، ابوجعفر، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، بیروت، بی تا.
• التبیان فی التفسیر القرآن، طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، داراحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.
• تفسیر ابن ابو حاتم، رازی، ابن ابوحاتم، المکتبة العصریة، صیدا، بی تا.
• تفسیر نسفی، نسفی، محمود (م/۵۷۰ق)، دارالکتب العربی، بیروت.
• تفسیر المیزان، طباطبائی، محمدحسین، منشورات جامعه مدرسین، قم، بی تا.
• تفسیر ثعلبی، ثعلبی، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲.
• تفسیر صافی، فیض کاشانی، ملامحسن، مؤسسة الهدی، قم، ۱۴۱۶.
• تفسیر قمی، قمی، علی بن ابراهیم، مؤسسه دارالکتاب للطباعة والنشر، قم، ایران بی تا.
• توحید، صدوق، ابوجعفر محمد، جامعه مدرسین، قم، بی تا.
• جامع البیان، طبری، ابوجعفر محمد، دار ابن حزم، بیروت، ۱۴۲۳.
• الحکمة المتعالیة، شیرازی، صدرالمتألهین، محمد، داراحیاء التراث، بیروت، ۱۹۸۱.
• حلیة الأولیاء، اصفهانی، ابونعیم، دار الکتب العربی، بیروت، ۱۳۸۷.
• الدر المنثور، سیوطی، جلال الدین، دارالمعرفة، بیروت، بی تا.
• السبیل الرشاد، صالحی، ابوعبداللّه محمد بن یوسف، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۴.
• شرح الاسماء الحسنی، سبزواری، ملاهادی، قم، منشورات مکتبة البصیرتی، بی تا.
• شرح عقیدة الطحاویة، حنفی، ابن ابوالعز، بیروت، دار الکتب الاسلامی، ۱۳۹۱.
• عمدة القاری، عینی، بدر الدین ابومحمد محمود، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.
• عون المعبود شرح سنن ابو داود، عظیم آبادی، محمد شمس الحق، دارالفکر، بی تا، بی جا.
• فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، عسقلانی، شهاب الدین ابن حجر، داراحیاء التراث، بیروت، ۱۴۱۸.
• فتوحات مکیه، ابن عربی، بیروت، دار صادر، بی تا.
• فیض القدیر، مناوی، عبد الرؤف، دارالفکر، بی تا.
• قاموس کتاب مقدس، هاکس، اساطیر.
• کتاب مقدس، انتشارات اساطیر، تهران، ۱۳۸۰.
• لسان العرب، ابن منظور، دارصادر، بیروت، بی تا.
• مشارق انوار الیقین، برسی، حافظ رجب، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت، تهران بی تا.
• مصباح الانس، ابن فناری، محمد بن حمزه، انتشارات مولوی، تهران، ۱۴۱۶
• نورالبراهین، جزایری، سید نعمت اللّه، مؤسسة النشر الاسلامی، قم ۱۴۱۷
۶ - پانویس
۱. ↑ الدرالمنثور، سیوطی، جلال الدین،ج۱، ص۹۱، دارالمعرفة، بیروت، بی تا.
۲. ↑ لسان العرب، ابن منظور، ج۹، ص۱۵۱، دارصادر، بیروت، بی تا.
۳. ↑ لسان العرب، ابن منظور، ج۱۱، ص۳۳۹، دارصادر، بیروت، بی تا.
۴. ↑ جامع البیان، طبری، ج۱، ص۵۷۵، ابوجعفر محمد، دار ابن حزم، بیروت، ۱۴۲۳.
۵. ↑ عمدة القاری، عینی، ج۱، ص۷۲، بدر الدین ابومحمد محمود، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.
۶. ↑ انعام/سوره۶، آیه۷۳.
۷. ↑ کهف/سوره۱۸، آیه۹۹.
۸. ↑ طه/سوره۲۰، آیه۱۰۲.
۹. ↑ تفسیر قمی، قمی، ج۲، ص۲۰۶، علی بن ابراهیم، مؤسسه دارالکتاب للطباعة والنشر، قم، ایران بی تا.
۱۰. ↑ تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۴، ص۲۳۰، ملامحسن، مؤسسة الهدی، قم، ۱۴۱۶.
۱۱. ↑ تفسیر المیزان، طباطبائی، ج۱۷، ص۸، محمدحسین، منشورات جامعه مدرسین، قم، بی تا.
۱۲. ↑ توحید، صدوق، ابوجعفر محمد،ج۱، ص۲۶۴، جامعه مدرسین، قم، بی تا.
۱۳. ↑ نورالبراهین، جزایری، سید نعمت اللّه، مؤسسة النشر الاسلامی،ج۲، ص۷۶، قم ۱۴۱۷ رحمت اللّه ضیائی أُرزگانی
۱۴. ↑ عون المعبود شرح سنن ابو داود، عظیم آبادی، ج۲، ص۴۷۱، محمد شمس الحق، دارالفکر، بی تا، بی جا.
۱۵. ↑ الاعتقاد فی دین الامامیه، ص ۸۱
۱۶. ↑ فتح الباری فی شرح صحیح بخاری، عسقلانی، ج۶، ص۲۳۶، شهاب الدین ابن حجر، داراحیاء التراث، بیروت، ۱۴۱۸.
۱۷. ↑ البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج۱، ص۴۹، اسماعیل، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۸.
۱۸. ↑ شرح عقیدة الطحاویة، حنفی، ابن ابوالعز، ص ۲۲۹، بیروت، دار الکتب الاسلامی، ۱۳۹۱.
۱۹. ↑ مشارق انوار الیقین، برسی، ج۱، ص۳۲، حافظ رجب، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت، تهران بی تا.
۲۰. ↑ فیض القدیر، مناوی، ج۲، ص۱۲۹، عبد الرؤف، دارالفکر، بی تا.
۲۱. ↑ مصباح الانس، ابن فناری، ج۱، ص۴۰۲، محمد بن حمزه، انتشارات مولوی، تهران، ۱۴۱۶.
۲۲. ↑ حلیة الأولیاء، اصفهانی، ج۱، ص۲۰، ابونعیم، دار الکتب العربی، بیروت، ۱۳۸۷.
۲۳. ↑ تاریخ طبری، طبری، ج۲، ص۱۰۹، ابوجعفر، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، بیروت، بی تا.
۲۴. ↑ شرح الاسماء الحسنی، سبزواری، ج۱، ص۹۵، ملاهادی، قم، منشورات مکتبة البصیرتی، بی تا.
۲۵. ↑ التبیان فی التفسیر القرآن، طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن،ص۳۶۳، داراحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا .
۲۶. ↑ الحکمة المتعالیة، شیرازی، ج۲، ص۲۶، صدرالمتألهین، محمد، داراحیاء التراث، بیروت، ۱۹۸۱.
۲۷. ↑ فتوحات مکیه، ابن عربی، ج۱، ص۸۵، بیروت، دار صادر، بی تا.
۲۸. ↑ بحارالانوار، مجلسی، ج۶، ص۳۲۶، محمدباقر، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۳.
۲۹. ↑ تفسیر نسفی، نسفی، ج۳، ص۶۸، محمود (م/۵۷۰ق)، دارالکتب العربی، بیروت.
۳۰. ↑ اعلام الدین فی صفات المؤمنین، دیلمی، ج۱، ص۳۵۳، حسن بن الحسن، قم، مؤسسة آل البیت (علیهمالسلام)، بی تا.
۳۱. ↑ تفسیر ابن ابو حاتم، رازی، ج۹، ص۲۳۹۱، ابن ابوحاتم، المکتبة العصریة، صیدا، بی تا.
۳۲. ↑ تفسیر ثعلبی، ثعلبی، ج۸، ص۲۵۶، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲.
۳۳. ↑ السبیل الرشاد، صالحی، ابوعبداللّه محمد بن یوسف،ج۳، ص۱۳۵. ، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۴.
۳۴. ↑ الدر المنثور، سیوطی، جلال الدین،ج۱، ص۲۲۱، دارالمعرفة، بیروت، بی تا.
۳۵. ↑ فاطر/سوره۳۵،آیه۱
۳۶. ↑ تفسیر المیزان، طباطبائی، محمدحسین،ج۱۷، ص۷، منشورات جامعه مدرسین، قم، بی تا.
۳۷. ↑ قاموس کتاب مقدس، هاکس، اساطیر، واژه سرافيم.