پژوهشگر رسانه و فعال فرهنگی:
تعمیق سواد رسانه ای در بین خانواده ها، راهبرد مهم فرهنگی دولت باشد
حوزه/ پژوهشگر رسانه و فعال فرهنگی تصریح کرد: در مقطع کنونی یکی از راهبردهای مهم فرهنگی و رسانه ای دولت باید ناظر به ضرورت تعمیق سواد رسانه ای در بین خانواده ها باشد.
خبرگزاری حوزه/در گفت و گو با فاطمه قلی پور کاکرودی از پژوهشگران رسانه که خود از جمله فعالان فرهنگی و اجتماعی و نیز مدرس سواد رسانه است، چند پرسش کلیدی مطرح کرده ایم با محوریت رسالت دولت و حاکمیت در خصوص مقابله با آسیب های خانواده که البته در این بین به برخی از مهم ترین مشکلات امروز در ارتباط با نهاد خانواده به ویژه با رویکرد مباحث تربیتی گریزی هم زده ایم.
گفتنی است خانم قلی پور، فارغ التحصیل رشته کارشناسی ارشد شیعه شناسی از پردیس فارابی دانشگاه تهران است که هم اکنون نیز البته در مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت رسانه در دانشگاه باقرالعلوم(ع) مشغول به تحصیل است. آن چه در ادامه می آید، مشروح گفت و گو با وی است:
ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دارید، به نظر شما ناظر به آسیب های خانواده، دولت سیزدهم چگونه می تواند ضمن اولویت گذاری در مواجهه با این آسیب ها، به کاهش و یا رفع آن ها کمک کند و در این زمینه چه راهکارهای عملی به ذهن شما می رسد؟
به عقیده بنده، مهم ترین کار در مقطع فعلی، سامان دادن به وضعیت خط مشی گذاری کشور است چه آن که تغییر وضع بیسامان موجود و نزدیک کردن آن به وضع مطلوب احتمالا مهمترین هدف گذاری فرهنگی دولت خواهد بود.
از این حیث معتقدم که تمام اقدامات فرهنگی از جمله مسأله گسترش سواد رسانه زیرمجموعه این ساماندهی قابل تعریف هستند و لذا قطعاً یکی از خط مشیهای فرهنگی کشور ناظر به بحث سواد رسانه ای است. طبعاً وقتی دولت در کلان قضیه این سیاست را دنبال کند و آن را جدی بگیرد، متعاقب آن به اقدامات اجرایی هم پرداخته خواهد شد و برکات این رویکرد را در ادامه راه مشاهده خواهیم کرد.
گاهی به اشتباه تصور میشود که سواد رسانهای صرفاً متوجه افراد و آحاد جامعه است، حال آن که سطح فهم رسانه تنها مربوط به افراد نیست و خود دولت نیز می بایست از فهم رسانه برخوردار باشد، به عنوان مثال عرض می کنم که شیوه تعامل دولت با مردم از طریق رسانه بخشی از همین فهم رسانه است یا رفتارهای رسانهای افراد و شخصیت های حکومتی و دولتی بخشی از این سواد است. بنابراین در مقوله سواد رسانه ای باید به هر دو سطح حکومتی و فردی توجه لازم صورت گیرد.
با توجه به افزایش قابل توجه سن تجرد در کشور و کاهش نسبی ازدواج در بین نسل جوان، مجموعه دولت و حاکمیت چگونه می توانند در برابر این معضل عملکرد قابل قبولی از خود نشان دهند، به نحوی که شرایط برای ازدواج آسان و به موقع در جامعه فراهم گردد.
به نظر بنده نقش آموزش و پرورش و نهادهای فرهنگی در این زمینه بسیار مهم و جدی است چه آن که این مجموعه ها به خصوص وزارت آموزش و پرورش، نقش تربیتی و آموزشی بخش مهمی از بدنه جامعه را به عهده دارند که همین طیف سنی کودکان و نوجوانان هستند.
به نظر می رسد آموزش و پرورش در دو سطح نیازمند بازبینی برنامه های آموزشی خود در خصوص سواد رسانه است. یک ساحت به معلمین برمیگردد و یک سطح به خود دانش آموزان که درباره هر دو باید تلاش ها مضاعف شود. علاوه بر این، مشکل حال حاضر آموزش و پرورش این است که به عنوان متولی آموزش و تربیت از متربیان خود نسبتاً بسیار کمتر است و لازم است این سرعت یکسان شود؛ اگر نگوییم که باید جلوتر از دانش آموزان باشد.
اگر ما ناظر به مباحث آموزشی و تربیتی رویکرد خوبی داشته باشیم، قطعاً این مساله در درازمدت باعث کاهش آمار تجرد در کشور و گرایش نسل جوان به سمت ازدواج آسان و به موقع می شود.
از منظر تربیتی، چگونه می توان در کانون خانواده چنان فضایی ایجاد کرد که صمیمیت و یکدلی حکمفرما شده و نوع ارتباط اعضای خانواده از جمله فرزندان با والدین خود بر اساس چارچوب ها و مؤلفه های سبک زندگی دینی باشد؟
ببینید به اذعان بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران، صدا و سیما هنوز برای قشر پرتعدادی از بدنه جامعه ما مرجع اصلی است و این یک فرصت است.
تصور میکنم تلویزیون میتواند از این فرصت مرجعیت خود استفاده کند. خصوصاً درباره آموزش سواد رسانه به والدین قطعا می تواند تاثیر گذار باشد. متاسفانه دیده شده هر گاه تلویزیون به اشکال مختلف قصد تفهیم سوادرسانه کرده با نگاه انتقادی و انذاری بوده است. مثلاً در فیلمها و سریالهای ساخته شده مرتبط، بیشتر به بخش آسیب های رسانه پرداخته شده و حتی برخی خانوادهها را ترسانده و همین ساله گاه باعث شده به طور کلی رسانه را دشمن ببینند. در حالی که سواد رسانه شیوه استفاده درست از رسانه است و نه صرفاً نفی آسیب آن. سواد رسانه لزوما به معنای کم مصرف کردن نیست بلکه به معنای درست مصرف کردن و مصرف کننده صرف نبودن و قدرت تحلیل داشتن است. متاسفانه در حال حاضر خلأ آموزش استفاده سالم و تعمیق فهم رسانه ای در تلویزیون احساس می شود.
از نگاه شما، رسانه و فضای مجازی در دنیای امروز چگونه می تواند به اصلاح سبک زندگی و مقابله با ناهنجاری ها و معضلات فرهنگی و اجتماعی به خصوص در رابطه با نهاد خانواده کمک کند!؟
بدیهی است که فرد اگر بداند چه مصادیقی در رسانه خوب است و چه مصادیقی خطرآفرین، قطعاً زندگی روزانهاش هم متفاوت خواهد بود.
پژوهش ها و تحقیقات بسیار زیادی در خصوص تأثیر رسانهها و زندگی افراد انجام شده و در این تحقیقات مشخص شده که نوع رابطه بسیاری از مشکلات زندگی انسانها با شکل یا میزان استفاده آنها از رسانه مستقیم بوده است. مثل رابطه تجمل گرایی افراد و میزان تاثیرپذیری شان از رسانه های مختلف که قطعاً با اصلاح الگوی رسانهای، الگوی مصرف هم اصلاح میشود.
همچنین رابطه پرخاشگری افراد به ویژه در سنین پایین، با میزان استفاده از محتوای خشن رسانهای که بسیار خطرناک است و عواقب طولانی مدت هم دارد، قابل توجه است، یا افسردگی که در سطح جهانی در حال پیشرفت است و رابطه اش با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بررسی شده و تحلیل آن مستقیم بوده است.
خلاصه آن که در تأثیرگذاری میزان سواد رسانه بر سبک زندگی به هیچ وجه نمیتوان شک کرد و بر این اساس همه متولیان فرهنگی نسبت به این مسئله باید احساس وظیفه کرده و در حد توان خود برای تعمیق سواد رسانه ای در سطح جامعه به خصوص در میان خانواده ها گام بردارند و از جمله از دولت سیزدهم به عنوان یکی از راهبردهای مهم فرهنگی همین انتظار وجود دارد.