کورسوی چراغ کاربافی در دستان بانوی کهنسال میبدی
یزد- ایرنا- کاربافی از صنایع دستی میبد و یکی از منابع درآمد بانوان این شهرستان از روزگاران قدیم تاکنون بوده که در سالهای اخیر رو به فراموشی بوده و کورسوی چراغ این هنر اکنون به دست فاطمه کریم فخری هنرمند کهنسال میبدی روشن مانده است و این صنعت دستی هنوز هم اندک رونقی دارد.
میبد دارای پیشینه تاریخی ارزشمندی در زمینه صنایع دستی از جمله زیلو ، کاربافی و سفالگری است و از میان این سه هنر صنعت دستی، فرشینه زیلوی میبد شهرت جهانی پیدا کرده و سفال آن نیز با طرح خورشید خانم و دیگر طرحهایش معروف و زبانزد است، در کنار این هنرها، کاربافی نیز از هنرهایی است که با پشتکار بانوان این شهر از ظرفیت جهانی شدن برخوردار است.
زمانی این هنرها رو به فراموشی بوده اند، اما به همت هنردوستان از فراموشی کامل نجات یافتند و هنوز هم نقش و نگار و طرح این صنایع دستی چشمهای زیادی را به خود جلب می کند.
هنرمندان زیادی در صنایع دستی به صورت استادکار سالها مشغول به کار بوده و هستند اما به دلیل ندانستن راه و روش برند شدن و بازاریابی مناسب، نتوانستهاند به صورت یک برند شناخته شده معرفی شوند.
فاطمه کریم فخری از بانوانی است که از کودکی و به گفته خودش از ۷ سالگی کارش را با ریسندگی پنبه و تبدیل آن به نخ آغاز کرده و اکنون پس از گذشته چندین دهه از عمرش از معدود هنرمندان کاربافی در استان یزد است که هنوز هم در زمینه این هنر فعالیت دارد.
وی با اشاره به چرخی که در گوشه خانهاش قرار داشت به گزارشگر ایرنا گفت: در آن سالها شبها در کنار مادر و خواهرهایم نخ میرشتیم و روزها هم کار میبافتیم و من در اوایل کیسه حنا و بعدها که بزرگتر شدم سفره ، چادرشب و لباس میبافتم.
این فعال صنایع دستی که هم اکنون ۸۴ سال سن دارد، در سن ۱۴ سالگی ازدواج کرده و بعد از ازدواج نیز همچنان برای کمک به اقتصاد خانواده کاربافی را ادامه داده است و بعد از فوت همسرش به این کار با بافتن سجاده و پافرشی و سفره نان به عنوان شغل برای گذران امور ادامه دادهاست.
وی ۱۴ سال در کاروانسرای شاه عباسی به کار مشغول بوده و به گفته خودش داستان رفتنش به کاروانسرا از زمانی شروع شد که یکی از بانوان فعال و شاغل در زمینه صنایع دستی که اصالتا اهل آباده شیراز بود و مدتی در کاروانسرا فعالیت و پس از چندی قصد بازگشت به شهر خودش را داشت، وی را به آن مجموعه برده بود تا به جای او به کاربافی مشغول شود.
کریم فخری افزود: در کاروانسرا حقوق نمیگرفتم ، گفتند در اینجا کاربافی کنم و تولیداتم را بفروشم که البته با اینکه میخواستم حقوق بگیرم ،طمع نکردم و به کارم در آنجا ادامه دادم و هر روز صبح و بعد از ظهر برای کاربافی به کاروانسرا میرفتم.
کریم فخری دارای هفت فرزند است و از میان چهار دخترش ، تنها یک نفر به مدت ۶ ماه است که کاربافی را از مادرش یاد گرفته و در انجام کار به او کمک می کند.
به گفته دختر فاطمه کریم فخری، مادرش در کاروانسرا به بانوان دیگر هم کاربافی را یاد میداد و با این وجود از ۲ سال پیش تا کنون برای کاربافی در کاروانسرا مکانی ندارد و امکان فعالیت در این فضا برایش فراهم نشده است.
اشرف بقایی گفت: هم اکنون مادرم با توجه به سفارشهای دریافتی و با گرفتن نخ از مشتریان و استفاده از نخ قالی بافی، محصولات کاربافی که اغلب سجاده و پا فرشی (پلاس) است را میبافد و گاهی نیز برای گذران وقت این فعالیت را انجام می دهد اما به دلیل نداشتن مکانی برای عرضه محصولات، نتوانسته آنها را به فروش برساند.
وی با بیان اینکه به دنبال مکانی برای عرضه و فروش محصولاتش نبودیم ، اظهار داشت: سال ها پیش که مادرم به کاروانسرای شاه عباسی رفت، دستگاه قدیمی کاربافی وی را نیز به آنجا بردند و بر اساس راهنمایی چالهای در آنجا کندند و دستگاه را سوار کردند که هنوز هم دستگاه در آنجا است.
بقایی ادامه داد: مادرم زمانی که در کاروانسرا مشغول فعالیت بود، هیچ موقع حقوق نگرفت و بیمه هم نشد و برای کمک به پدرم که مغازه بقالی داشت به ماست بندی ، پخت فالوده و نان نیز مشغول بود و گاهی در پنج تنور همزمان نان میپخت و الان نیز برای اینکه مشغول باشد و تحرک بدنی داشته باشد تا بیمار نشود، میگذاریم کاربافی را ادامه دهد.
وی گفت: مادرم به این کار وابسته است و حتی ماسورههای کارش را هم خودش می پیچد و عمده کارها را خودش انجام می دهد.
اشرف بقایی که بازنشسته اداره بهداشت و درمان است و مادرش نیز بیمه شده وی است در کنار بافتنی و همچنین بافت قالی ، هنر بافتنی را به هنرجوهای زیادی با دایر کردن کارگاه در فرهنگسرای شهر و در خانه آموزش دادهاست.
دستگاه کاربافی از اجزایی به نام های هلمین ، میل هلمین ، دفتین ، شانه و جیکوک تشکیل شده و تمام اجزای دستگاه های قدیمی از جنس چوب بوده است که در یک چاله بر روی هم سوار میشوند.
میبد شهر جهانی زیلو و دیگر محصولات صنایع دستی به ویژه کاربافی و سفال و همچنین موتابی ، خراطی و چلنگری است که مرکز این شهرستان ۱۰۶ هزار نفری میبد در ۵۰ کیلومتری شمال غرب شهر یزد قرار دارد.