0

گام اول در مسیر افزایش اعتماد را مسئولان بردارند

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

گام اول در مسیر افزایش اعتماد را مسئولان بردارند

در گفت و گو با کارشناسان بررسی شد:

 

گام اول در مسیر افزایش اعتماد را مسئولان بردارند/ به رسانه ها میدان دهیم/ مسیر تقویت پیوند حاکمیت و مردم کجاست؟
تقویت پیوند با مردم، حفظ و ارتقای امیدواری مردم به آینده و تلاش برای اعتمادسازی بیشتر محورهای مهمی است که در ماه‌های گذشته از سوی مسئولان کشور مطرح شده است.

به گزارش خبرگزاری خانه ملت به نقل از روزنامه ایران؛ تقویت پیوند با مردم، حفظ و ارتقای امیدواری مردم به آینده و تلاش برای اعتمادسازی بیشتر محورهای مهمی است که در ماه‌های گذشته از سوی مسئولان کشور مطرح شده است. تأکید بر این مؤلفه‌ها به عنوان ضروریات امروز جامعه، ناظر بر برخی کم کاری‌ها یا وجود نقص‌ها در عملکردها است چنان که در ماه‌های گذشته و بعد از اعتراضات دی ماه سال پیش، شاهد برخی اعتراض‌ها و تجمعات مختلف در شهرهای کشور بوده‌ایم.
اگر چه برخی جریان‌های سیاسی تلاش کردند نارضایتی‌ها را به سوی دولت حواله دهند و قوه مجریه را تنها مخاطب خواسته‌های مردم قلمداد کنند، اما واقعیت متفاوت با این ادعا‌هاست همچنان که از شعارهای مطرح شده در اعتراضات هم این بخوبی پیداست. با این حال برای تقویت این پیوند و اعتمادسازی بیشتر چه باید کرد. مخاطب این چه باید کرد آیا تنها یک قوه یا نهاد خاص است یا آنکه همه نهادهای حاکمیتی باید در این مسیر هم‌افزایی داشته و خود را مخاطب آن بدانند؟ به گفته برخی فعالان و کارشناسان سیاسی، درک و فهم  درست از شرایط فعلی، شنیدن صدای اعتراض و خواسته‌ها و ارتباط بیشتر مسئولان با مردم در کنار اطلاع‌رسانی بموقع و شفاف عملکرد‌ها از جمله راهکارهایی است که باید در دستور کار قرار گیرد و این حس به مردم منتقل شود که نهادهای حاکمیتی مشکلات را احصا کرده و در جهت رفع آنها تلاش می‌کنند. اینکه این راهکارها و پیشنهادهای دیگر عملیاتی بشود یا نشود، بحثی است که در آینده باید نتایج آن را دید اما آنچه از الان مشهود است و کارشناسان سیاسی هم به آن اذعان دارند و هشدار می‌دهند، این است که غفلت از اعتماد مردم و بی توجهی به خواسته‌های آنها حرکت در مسیر بی بازگشتی است که در پس آن نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان. مردم بی توجهی‌ها و ناکارآمدی‌ها را دیگر به نام این جناح و آن جناح نخواهند گذاشت چنان که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه هم اخیراً در تشریح برنامه‌های دشمنان هشدار داد که هدف آن خصومت‌ها نه دولت روحانی و نظام بلکه کلیت ایران است.  

گزارش‌دهی مستمر و شفاف

علی اصغر یوسف‌نژاد عضو هیأت رئیسه مجلس
نمی‌توان این مسأله را رد کرد که کشور ما در شرایط نامناسبی قرار گرفته است؛ شرایطی که نیاز جدی و شدیدی به مدیریت درست افکار عمومی دارد. در واقع چیزی که جدای از مشکلات واقعی در چنین شرایطی، می‌تواند باعث پیچیده‌تر شدن اوضاع شود، بحث فاصله بین افکار عمومی با واقعیت کشور و همین طور سیستم حاکم است. آسیب این وضعیت را به وضوح در اتفاقات روزهای اخیر خرمشهر دیدیم که چطور اطلاعات و شایعات غیرواقعی و دروغین در ذهن قسمتی از مردم به مثابه حقیقت فرض و موجب خساراتی شد. از هر زاویه‌ای که به شرایط فعلی نگریسته شود، یکی از ضرورت‌های برون رفت از این وضع، ایجاد پیوند بیشتر، عمیق‌تر و مؤثرتر بین مردم و مسئولان است، پیوندی که البته درباره آن باید به نکاتی حیاتی اشاره کرد. موضوع اول آن است که مسئولان ما باید برای برقراری چنین پیوندی و القای حس خویشی با جامعه سه کار اساسی انجام دهند؛ اول آن که بیش از گذشته از پشت میزهای خود به میان مردم بیایند و دوم هم اینکه سعی کنند سبک زندگی خود را حداقل با متوسط موجود در جامعه تطبیق دهند. موضوع سوم نیز گزارش‌دهی مستمر و شفاف مسئولان هر بخش به مردم به عنوان صاحبان اصلی کشور است. بدون این سه اقدام جامعه بین خود و حاکمیت فاصله‌ای را احساس خواهد کرد که در میان مدت و حتی در شرایط فعلی طی کوتاه‌مدت می‌تواند تبعات منفی برای کشور داشته باشد. نکته دیگر این است که مطالبه چنین پیوندی تنها به حوزه قوه مجریه و دولت محدود نشود. محدود کردن مسأله پیوند مردم و مسئولان و موضوع پاسخگویی در برابر افکار عمومی به قسمتی از حاکمیت و عدم تسری آن به کل سیستم حاکم باعث ایجاد دوگانگی یا چندگانگی در رأس هرم قدرت خواهد شد که خود می‌تواند زمینه گسست‌های اجتماعی و سیاسی وسیع و فلج شدن سیستم اجرایی کشور را ایجاد کند. مسأله سوم آن است که مسئولان در پیوند با مردم مسائل واقعی و دغدغه‌های عمومی جامعه را استخراج کنند. تاکنون شاهد این بوده‌ایم که در بخش‌های زیادی وقتی سخن از بازتاب مسائل مردمی پیش می‌آید، فقط قسمتی از مسائل که عموماً از نظر سیاسی مورد پسند دستگاهی خاص است منعکس شده و اشاره‌ای به طیف وسیعی از مسائل عمومی نمی‌شود.
در نهایت هم باید تأکید کرد که پیوند بین مسئولان و مردم بدون اجازه فعالیت، گسترش و توسعه  رسانه‌های مستقل امکانپذیر نیست. رسانه‌ها به عنوان ابزار انتقال پیام بین جامعه و مسئولان و منعکس کنندگان واقعیت اگر به بهانه‌های مختلف محدود شده و از فعالیت مؤثر باز بمانند، زمینه برای بسط و نفوذ شایعات، دروغ‌ها و القائات غیرواقعی در شرایط بحرانی فراهم می‌شود. در آن شرایط که دیگر مرجع مورد وثوقی هم برای افکار عمومی ساخته نشده، دروغ و شایعه می‌تواند بیشترین کارآیی خود را نشان دهد.

گام اول را مسئولان بردارند

پرویز سروری دبیر کل جمعیت رهپویان انقلاب
پیشرفت کشور و رضایتمندی مردم، در گروی اقداماتی است که منجر به افزایش تولید اعتماد ملی شود و هرجا که این اعتماد لطمه بخورد طبیعی است که همگرایی را به واگرایی تبدیل ‎کند. در هیچ جای دنیا مردم به‌ طور خودجوش با حاکمیت همکاری نخواهند کرد مگر اینکه اعتمادی بین این دو برقرار شده باشد. کاهش اعتماد ملی یعنی آنچه این روزها دغدغه مقامات و مسئولان کشور است، در دو شکل امکانپذیر است. نوع نخست آن کاهش اعتمادملی «کاذب» است. یعنی عده ‏ای با دادن آدرس‎های غلط، سیاه‏ نمایی‌ها، کوچک نشان دادن خدمات و بزرگنمایی ناکارآمدی‎ها تلاش می‎کنند که یک چارچوب ضعیف و مفلوک از دولت و حکومت را به مردم نمایش داده و آنان را مجاب کنند که این نظام و حکومت قادر به تأمین منافع شما نیست. اما نوع دیگری از کاهش اعتماد ملی هم موقعی شکل می‎گیرد که رفتار مدیران و مسئولان زمینه‎های فاصله‎های اجتماعی و گسست پیوند با مردم را رقم بزند. اگر مسئولان به‌دنبال اشرافی‎گری بروند، ادبیات‎شان مغایر با جنس ادبیات مردم شود یا وعده‎هایی را که داده‎اند فراموش کنند، همه و همه باعث می‌شود که مردم نسبت به مدیران و مسئولان‎شان کم‌اعتنا و بعضاً بی‎اعتنا شوند و همین مورد می‎تواند فاصله زیادی را بین نظام سیاسی و اجتماعی ایجاد کرده و هم‎افزایی نظام اجتماعی با نظام سیاسی را معکوس کند. به‌همین دلیل باید تلاش‎هایی عملی صورت بگیرد تا مردم احساس کنند که مسئولان به‌ دنبال حل مشکلات آنها هستند. در این زمینه، روابط عمومی‎ها -همان طور که رئیس جمهوری محترم هم گفتند- نقش بسیار مؤثری در پاسخگویی نسبت به شبهات و تردیدها و گزارش از عملکردهای دولت و حاکمیت دارند. رسانه‎ها باید تلاش کنند که اقدامات و نقاط مثبت نظام و دولت را به مردم گزارش کرده و درعین حال ضعف‌ها را هم دلسوزانه و مشفقانه مطرح کنند. اما آنچه در این میان محل بحث است اینکه مردم به نوعی نظام را متبلور در دولت می‎دانند. یعنی خیلی قدرت تفکیک بین نهادها را ندارند و همه کم و کاستی‏ ها را به پای دولت می‌نویسند. برای عبور از این اتفاق باید به همگرایی و همبستگی بین مدیران و مقامات نظام روی آورد تا مردم به شکلی احساس کنند که هریک از مدیران به سمت و سوی خاصی کشش نداشته و همه در مسیر منافع ملی گام برمی‎دارند. مضاف بر اینکه اگر دولت، سایر قوا و دستگاه‌ها وارد یک جنگ قدرت بشوند طبیعی است آنچه ضربه می‎بیند، اعتماد مردم است، آنچه به تاراج می ‏رود دین مردم و اقتصاد ملی است و نتیجه اینها چیزی جز تضعیف کلیت نظام و حاکمیت نیست.  بنابراین گام اول در مسیر پیوند و افزایش اعتماد را باید مدیران و مسئولان کشور بردارند. تصمیمات و عملکردهای آنها باید تقویت‌کننده امیدواری و اعتماد مردم به آینده شود.

پیوند از مسیر حقوق شهروندی

حمید قزوینی سخنگوی مجمع نیروهای خط امام
انقلاب اسلامی ایران یکی از مردمی‌ترین انقلاب‎های قرن بیستم بود. بسیاری از مسئولان هم از بطن همین مردم به قدرت راه یافتند. متأسفانه به مرور، به‌دلیل مشکلاتی که از ناحیه عناصر ضدانقلاب ایجاد شده بود نیاز به حفاظت از شخصیت‎های سیاسی بیش از پیش احساس شد. عاملی که یکی از دلایل اصلی ایجاد فاصله بین مردم و مسئولان شد و با نصب نرده‎های حائل در نمازهای جمعه آغاز و تا مراقبت‌های خاص در رفت و آمدهای آنان به پیش رفت، وضعیت را طی چند سال، به سمتی سوق داد که دیگر کمترین اثری از تعامل مردم و مسئولان در سال‌های نخست انقلاب دیده نمی‌شد. سال‌هایی که با وجود اینکه فضا بشدت امنیتی بود اما، مردم بین خود و مسئولان فاصله چندانی حس نمی‎کردند چرا که رویکردهای اداره کشور در عرصه سیاستگذاری‎ها عمدتاً به سمت مردم می‎چرخید. اما با گذشت زمان نه چندان زیادی، نگاه برخی مسئولان به کرامت انسانی تغییر کرد. این دسته از مسئولان دیگر مردم را صاحب کرامت نمی‌دانستند و همین موضوع عاملی شد تا نحوه تعامل‎مان با آنها تغییر کند و به تبع آن کمتر مسئولی خود را در قبال جامعه پاسخگو بداند. این وضعیت ادامه یافت تا اینکه در مقاطعی و به‌طور مشخص در دولت آقای احمدی‌نژاد، مردمی بودن جای خود را به مردم‌گرایی داد. مسئولان وقت تلاش کردند با دادن آدرس‎های غلط و دمیدن بر هیجان کاذب در جامعه مردم را دنباله‎روی خود کنند. این اتفاق به مرور اثر منفی خود را گذاشت و می‌توان گفت که پیوند مردم و مسئولان خدشه دار شد. همچنان به نظر می‌رسد تغییر نگاه مسئولان به مردم و توجه به کرامت انسانی می‌تواند راهگشا باشد. البته مسئولان را نباید در قوه مجریه خلاصه کرد بلکه همه نهادهای حاکمیتی باید به این مهم اهتمام داشته باشند.
در همین چارچوب به نظر می‌رسد اقدام دولت اعتدال در تهیه و انتشار منشور حقوق شهروندی قابل دفاع و قابل تعمیم به سایر نهادهاست، اگرچه در اجرای آن باید جدیت بیشتری داشت اما بیراه نیست اگر گفته شود تحقق این سند یکی از راه‌های مهم تقویت پیوند مردم با حاکمیت است. در روزهایی که جام جهانی فوتبال در حال برگزاری است، بد نیست نحوه تعامل سرمربی تیم ملی فوتبال با مردم ایران را مدنظر قرار دهیم. نوع ادبیات کارلوس کی روش به گونه‌ای بوده که مردم بخوبی توانسته‎اند با او ارتباط برقرار کنند. این ارتباط به گونه‌ای مثبت بوده که حتی ضعف‌های او هم برجسته نمی‌شود چون احساس می‏‌کنند کاملاً در خدمت تیم و اهداف مردم ایران عمل کرده است.
حال آنکه برخی مسئولان ایرانی چنان با مردم رفتار می‌کنند که گویی طلبکار مردم هستند و تصور می‌کنند همان وظیفه‌ای هم که انجام می‌دهند از سر مردم زیادی است.

به رسانه‌ها میدان دهیم

کمال‌الدین سجادی سخنگوی جبهه پیروان
همزمان با تحریم‌های یکجانبه امریکا، خطر دیگری که باید نسبت به آن هشدار داد، تحریم نقد و بیان نکردن ضعف‌ها و کاستی‌هاست. بیراه نیست اگر بگوییم ارکان مختلف جمهوری اسلامی ایران  بیش از هر زمان دیگری به بازنگری در راهبردها و عملکردهای خود نیاز دارند تا در ادامه مسیر، ضمن کاستن از ضعف‌ها، بیشترین کارایی و کارآمدی را از خود نشان بدهند. اهمیت نقادی سازنده در این واقعیت نهفته است که اگر چه  ضعف‌هایی درون کشور وجود دارد، اما راه حل‌ها و شیوه‌های برون رفت از مشکلات نیز درون نظام وجود دارد. در حقیقت آنکه نسبت به عملکرد مسئولی نقد وارد می‌کند، یادآور می‌شود که همچنان به تو اطمینان و امید دارم. آنچه این روزها در فضای رسانه‌ای وجود دارد ناظر بر همین مفهوم است به این معنا که صدا و سیما و رسانه‌های مکتوب و مجازی با وضوح بیشتر و صدای رساتری نقدها و کاستی‌ها را بیان می‌کنند. پیشنهاد می‌شود از این نقدها استقبال شود، چرا که جلوه‌ای از امر به معروف و نهی از منکر هم هست. نقادی منصفانه و سازنده  قطعاً زمینه‌ساز گسترش اعتماد اجتماعی و سیاسی در کشور خواهد شد، اعتمادی که از آن به عنوان یکی از پایه‌های قدرت ملی نام برده می‌شود. نکته‌ای که البته در مسیر نقادی نباید از آن غفلت شود این است که در نظام سیاسی و مطابق قانون اساسی، دولت قدرت فائقه است و سازمان‌های اداری و نظام بودجه‌ریزی، اعم از تدوین و پرداخت بودجه در اختیار دولت است. اما آنچه امروز از آن به عنوان بی اعتمادی مردم یاد می‌شود، تنها نتیجه عملکرد دولت نیست.
زیرا نظام سیاسی ما از سه قوه تشکیل شده است که هر یک به نوبه خود، هم دارای مسئولیت و هم وظایف و اختیارات خاص خود هستند. بنابراین، انصاف حکم می‌کند بپذیریم اگر کاستی‌ای در کشور وجود دارد، می‌تواند ناشی از ضعف عملکرد هر یک از این بخش‌ها باشد. به عنوان مثال، آیا نمایندگان مجلس به همه وظایف خود در حیطه قانونگذاری و نظارت عمل کرده‌اند؟ آیا در قوه قضائیه، همه قضات سالم و شریف هستند و نمی‌توان قاضی با عملکرد نامناسب در آن یافت؟ بنابراین، اقتضای واقعیت نظام این است که همه ارکان و قوای کشور دست به دست هم بدهند تا بی اعتمادی موجود در کشور را ترمیم کنند. یک راه حل ترمیم این بی‌اعتمادی نیز فرصت دادن به منتقدان و توجه به نقطه نظرات آنان است. به عبارت دقیق‌تر، اکنون تنها دولت نیست که باید خود را اصلاح کند؛ دیگر قوا و نهادها و حتی منتقدان نیز باید در مسیر اصلاح و انصاف گام  بردارند.

www.icana.ir

پنج شنبه 25 دی 1399  2:40 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها