همانطور که اطلاعات ما از چگونگی زندگی، پایگاهها و رفتارهای اجتماعی گذشتگانمان اندک است، به همان نسبت هم از زندگی و بازی کودکان ایران باستان اطلاعات کمی در دست داریم. اما حتماً کودکان باستان بازیهای خاص خودشان را داشتهاند و با توجه به امکانات آن زمان، اسباب بازیهای شورانگیزشان را میساختند.
همانگونه که جامعهشناس «پیر داسن» بازی را آینه جامعه و بازتابی از ارزشهای موجود در جامعه میداند، نقش اسباب بازی هم در شناخت موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی افراد، مشاغل رایج، جایگاه کودکان و شیوههای آموزش آنها از اهمیت بالایی برخوردار است.
در حفاریهای انجام شده مارلیک چند نوع شیء عجیب با کاربری نامعلوم کشف کرده است. یکی از معروفترین آنها چهارچرخههای مفرغی هستند. این چهار چرخها چیزی شبیه به ماشینهای اسباب بازی هستند که میتوان چهار چرخهای امروز را شکل تکاملیافتهای از نمونههای باستانیشان دانست. این نوع سازهها بیشتر از جنس مفرغ و سفال بودهاند. یکی از اهداف قرار دادن این اشیا را میتوان آموزش به تحرک بیشتر دانست.
برخی اسباب بازیها با توجه به گونههای جانوری که در محیط اطراف مردمان آن زمان وجود داشتند ساخته میشدند تا به این وسیله کودکان را با محیط اطراف آشنا کنند. سازههایی که با مفرغ و سفال در شهرهای مختلف ایران پیدا شده و متعلق به 3 تا 7 هزار سال پیش از میلاد هستند، گواه حضور این موجودات در زندگی مردمان آن زمان و اهمیت آموزش و شناخت آنها برای کودکان میباشد.
اشیای جالبی که در کاوشها پیدا شده و تصویری کودکانه و یا چهره کودکان بر روی آنها نقش بسته است، میتواند از یکسو اهمیت و جایگاه کودکان را نشان دهد و از سویی دیگر معرف اسباب بازیهایی باشد که در دست کودکان بوده و با تصویری از جنس خود ارتباط برقرار میکردند. گاه این اسباب بازیها از حالت نقش نگاره خارجشده و بهصورت پیکرههای کاملی از آدمکهای کوچک درمیآیند که امکان برقراری ارتباط شبه انسانی را در کودکان تقویت میکند.
یکی از جالبترین اسباب بازیهای بهجامانده از گذشتههای دور، جغجغههای باستانی هستند. از این اشیای جالب در نمونههای فلزی و سفالی در حجمی انبوه کشف شده که مشخصاً کاربری اسباب بازی را داشتند. نمونه جغجغه در تصویر سفالینهای با بلندی 12 سانتیمتر و قدمتی بیش از 5 هزار سال است. این نشان از آن دارد که آرام و سرگرم کردن کودکان با اشیایی پر سر و صدا از ابتدای تاریخ بشر رواج داشته است.
هرچند هیئتهای باستانشناسی و کارشناسان تاریخ هنوز نتوانستهاند کاربرد اصلی این اشیای مکشوفه را بیابند اما حجم سازههای یافت شده و اینکه آنها در هیچ مکان مقدس و یا گورستانی یافت نشدهاند، بیش از پیش این گمانه را تأیید میکند که آنها کاربردی جز اسباب بازیی برای کودکان نداشتهاند. بهعلاوه مقایسه این حجم با نمونههای مشابه در موزه لور، موزه متروپولیتن و موزه پاکستان، نظریه کاربری این وسایل را به عنوان اساب بازی بیش از پیش تأیید میکند. امید است که با کشف نمونههای بیشتر بتوان نظر قطعیتری درباره این مکشوفهها ارائه داد.