تحقیقات جدید نشان میدهد مردان با احتمال 7 برابر بیشتر از زنان همسر بیمار خود را ترک میکنند.
تحقیقات سازمان ملی آمار کشور انگلستان نشان میدهد بین سالهای 2006 تا 2007 نزدیک به 144هزار و 220 طلاق در این کشور اتفاق افتاده است که نزدیک به 18درصد آنها که رقمی نزدیک به 25هزار و 959 مورد را شامل میشود ناشی از فشارها و مشکلات خانوادگی از جمله بیماریهای یکی از همسران بوده است.
در کشور آمریکا نیز تحقیقات مؤسسه آمارهای بهداشتی و سلامتی این کشور نشان میدهد نزدیک به 75درصد از ازدواجهایی که یکی از طرفین آنها به بیماریهای سخت و مزمن دچار شوند در نهایت به طلاق منجر میشود.
اما در این تحقیقات مشخص نشده بود که آیا جنسیت بیمار در میزان بروز طلاق مؤثر است یا خیر. در مطالعهای که ماه گذشته در نشریات مربوط به سرطان به چاپ رسید مشخص شد مردان با احتمال 7 برابر بیشتر از زنان، در صورتی که همسرشان به بیماریهای بسیار سخت دچار شوند آنها را رها میکنند.
در این تحقیق دکتر مارک چامبرلین از مرکز مطالعات سرطان در سیاتل مطالعهای را روی 500 زوج که یکی از آنها به بیماریهایی مانند سرطان یا تصلب شرائین سخت دچار شده بودند به انجام رساند. از این تعداد نزدیک به 105 ازدواج به دلیل بیماری زنان به طلاق انجامید، اما این در حالی است که فقط 15 زوج به دلیل بیماری مرد با طلاق به زندگی مشترک خود خاتمه دادند.
از میان 23 زوجی که به دلیل ابتلای همسرشان به تومور مغزی طلاق گرفته بودند، 18 طلاق مربوط به بیماری زن و فقط 5 طلاق به دلیل ابتلای مرد به سرطان بود. در مورد بیماری تصلب شرائین نیز از میان 23 طلاق صورت گرفته، 22 مورد به دلیل بیماری زن و فقط یک مورد به دلیل بیماری مرد بود که این موضوع نشان میدهد مردان بسیار بیشتر و راحتتر از زنان همسر خود را به دلیل ابتلا به بیماری طلاق میدهند.
در سال 2001 نیز تحقیق مشابهی توسط دکتر مایکل گلانتز از دانشگاه یوتا به انجام رسید. در این مطالعات نزدیک به 193 زوج که یکی از طرفین به بیماری سرطان مغز دچار شده بودند تحت بررسی قرار گرفتند و در نهایت مشخص شد از این تعداد نزدیک به 13 مرد بعد از ابتلای همسرش به این بیماری سخت او را رها کرد، این در حالی است که در این مدت فقط یک زن حاضر به ترک همسرش به دلیل ابتلا به بیماری سرطان شده بود.
دانشمندان معتقدند دلیل این موضوع تفاوتهای بسیار زیاد بین زنان و مردان در مورد چگونگی برخورد با مشکلات احساسی بین این دو جنس است.
گویا مردان به گونهای برنامهریزی شدهاند که در زمان ابتلای همسرشان به بیماریهای سخت آنها را رها کرده و به عبارتی خود را از زیر بار فشار مضاعفی که در این زمان به آنها وارد میشود رهایی ببخشند، این در حالی است که زنان به طور ژنتیکی در کنار همسرشان میمانند و سعی میکنند در گذران این دوران با او همراهی کنند.
اما دلایل تفاوت واکنش مردان و زنان نسبت به بیماریهای سخت همسرانشان بسیار پیچیده است. در بسیاری از مواقع زوج سالم نسبت به زوج بیمار بسیار بیشتر از بیماری همسرش تحت تأثیر قرار میگیرد و احساس آشفتگی، پریشانی و سردرگمی بیشتری میکند.
در تحقیقاتی که در نشریات تومورشناسی به چاپ رسید مشخص شد همسر یک فرد بیمار بسیار بیشتر از او احساس تنهایی میکند و میزان رضایت او از زندگی مشترک و سلامت روحی و روانی او از همسر بیمار به میزان زیادی کمتر است.
در بسیاری از موارد همسر سالم باید صبر و تحمل بیشتری نسبت به همسر بیمار برای پذیرش شرایط جدید داشته باشد که این موضوع همراه با بدتر شدن شرایط سلامت همسر، فشار روحی زایدالوصفی را به او وارد میکند.
به طور کلی تحقیقات نشان میدهد مردان بسیار بیشتر از زنان در صورتی که همسرشان در سالهای اولیه ازدواج به بیماریهای سخت دچار شوند آنها را تنها میگذارند. در بسیاری از موارد همسر سالم از خود میپرسد چرا ناگهان زندگی او باید اینگونه دستخوش تغییرات قرار بگیرد و تا این حد با مشکل روبهرو شود.
در این مواقع عدم رضایت از زندگی در میان مردان بسیار بیشتر از زنان است که همین عامل سبب میشود، آنها تمایلی به ادامه زندگی مشترک نداشته باشند. تحقیقات نشان میدهد حمایتهای عاطفی همسر و اعضای خانواده بسیار به فرد بیمار برای مقابله با بیماری کمک میکند و این حمایتهای عاطفی برای زنان اهمیت و تأثیر بیشتری دارد.