0

داستان آموزنده و جالب ( پیرمرد و الاغ )

 
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

داستان آموزنده و جالب ( پیرمرد و الاغ )



الاغ و مرد

 

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.

پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.

مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.

روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد ...

 

 

الاغ و مرد

 

نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!

 

سه شنبه 20 خرداد 1399  11:10 AM
تشکرات از این پست
mansoor67
mansoor67
mansoor67
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 3583
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به: داستان آموزنده و جالب ( پیرمرد و الاغ )

درمسیرزندگی بس مشکلاتی هست جان

مرد آن باشد که تا حد نوان گیـــرد امان

دست بسته مضطرب نالان توقع داشتن

گوشه گیری دور باید راه حلی هر زمان

فی البداهه: منصور مقدم 20/3/1399

سه شنبه 20 خرداد 1399  12:17 PM
تشکرات از این پست
ali_81
دسترسی سریع به انجمن ها