زندگینامه ملک سلمان/ قسمت دهم؛
«ملیجک» و «سعود کاکا سیاه» چه نقشی در تصمیمات ولیعهد سعودی دارند/ بن سلمان گفته بود خاشقچی در آمریکا کشته نشود +عکس
با مرگ ملک عبدالله و به قدرت رسیدن ملک سلمان، پادشاه جدید و پسرش تغییرات اساسی در کادر اداری دیوان سلطنتی انجام دادند تا با رفتن آنها، چهره های جدیدی وارد عرصه کارزار شوند.
سرویس جهان مشرق - «سعود السبعانی»، در کتاب «عربده کش ریاض» تلاش می کند، زوایای تاریک زندگی «سلمان بن عبدالعزیز»، پادشاه عربستان و فرزندش، «محمد بن سلمان»، ولی عهد این کشور را روایت کند.
تاکنون 9 قسمت از این کتاب منتشر شده که طی آنها به دوران کودکی «سلمان» و انتصاب به امارت ریاض در 19 سالگی (قسمت اول)؛ دوره ی جوانی و «شراب خواری» سلمان (قسمت دوم)؛ قربانی کردن پدر زنش برای فرار از رسوایی (قسمت سوم)؛ سرقت اموال جمعیت های خیریه (قسمت چهارم)؛ ورود به عرصه «فرهنگ و هنر و رسانه» (قسمت پنجم)؛ وسواس مفرط برای جوان تر دیده شدن و انجام عمل های زیبایی (ششم)؛ ظهور «محمد» و بدست آوردن دل «سلمان» (هفتم) بخش اول و کودکی بن سلمان (هشتم) و قسمت نهم که به ویژگی های شخصیتی بن سلمان و ارائه یکی از مهمترین طرح هایش به نام طرح نیوم پرداخته شده است.
قسمت اول: آنچه از فساد جوانی شاه سعودی نمیدانید/ شاهزادههایی که یک زن را دست به دست میکردند! +عکس
قسمت دوم: رسوایی ییلاق «معیزیله» چه بود / دختر فراری سر از خیمه ملک سلمان درآورد +عکس
قسمت سوم: موسسات خیریه چگونه شاه سعودی را میلیاردر کرد/ماجرای ازدواج دوم ملک سلمان پس از رسوایی اخلاقی/ مادر «بن سلمان» کیست؟ + عکس
قسمت چهارم: آشغالهایی که «ملک سلمان» را میلیاردر کردند/ بیسوادی که سر از دنیای هنر در آورد/ از آرشیو سری «سلمان» چه میدانید؟ +عکس
قسمت پنجم: «الشرق الاوسط» لانه فساد جدید شاهزاده/ «سلمان» از چه زمانی با صهیونیستها ارتباط گرفت/ عمههایم مخالف دیدن زنان بدون حجاب بودند +عکس
قسمت ششم: آبروریزی شاهزاده در مراسم استقبال از اوباما/هزینههای هنگفت «سلمان» برای جوانتر دیده شدن/ تصمیمات بزرگ را در جلسات «ورق بازی» میگرفتیم +عکس
قسمت هفتم: ماجرای نفرت «ملک عبدالله» از «بن سلمان» / سلمان دستور قتل پسرش را صادر کرد/ چگونه بن سلمان جای سلطان را گرفت؟ +عکس
قسمت هشتم:گزارش غربیها از بیماری «صرع» ولیعهد سعودی/ «بن سلمان» از ۲۰ سالگی به مواد مخدر اعتیاد دارد/ زن ناشناسی که محرم اسرار «بن سلمان» است +عکس و فیلم
قسمت نهم: بن سلمان در اولین ظهور جدی خود چگونه ظاهر شد؟ / زنان بیحجابی که عصای دست ولیعهد سعودی شدند +عکس
و حالا ادامه داستان:
ظرف چند روز مقامات دیوان پادشاهی و نیروهای پلیس مخفی عربستان سعودی اقدام به بازداشت صدها شخصیت متمول و با نفوذ و قدرتمند عربستان سعودی نمودند که در میان آنها شماری از نزدیکان و آشنایان «محمد بن سلمان»، ولی عهد عربستان سعودی و از خاندان حاکم و حتی بعضی از افرادی که در مراسم ازدواجش حضور داشتند، دیده می شدند.
به محض بازداشت، گوشی آنها و محافظان و همراهان و رانندگانشان ضبط شد و سپس در هتل معروف و بین المللی «ریتز کارلتون» شهر ریاض بازداشت شدند. به این ترتیب، محل برگزاری آن همایش با شکوه سرمایه گذاری در طرح «نیوم» ولی عهد به زندان 5 ستاره تبدیل شد.
حکومت، بازداشت ها را در راستای مبارزه با فساد خواند. به همین دلیل بسیاری از مردم از این اقدام خوشحال شدند، چون تا چشم باز کرده بودند، دیده بودند که شاهزادگان و سرمایه داران درحال غارت و چپاول سرمایه های ملی عربستان هستند. اگرچه حق با مردم بود و بسیاری از افراد بازداشت شده از دانه درشت های مفسدین اقتصادی در عربستان شمرده می شدند، با این حال بودند، مفسدین معروفی که همچنان آزاد بودند و از جمله این مفسدین برادر زاده های ملک سلمان و نزدیکانش بودند و این شک و تردیدها درباره اهداف واقعی این بازداشت ها را تشدید می کرد.
یکی از موضوعات بسیار سوال برانگیز این بود که وقتی خبر تشکیل کمیته تحقیق و بازجویی درباره فساد متهمین اعلام شد، همه با تعجب دیدند که محمد بن سلمان یکی از اعضای این کمیته است، درحالی که منابع تامین ثروتش بر هیچ کس روشن نبود ... برای همه این سوال مطرح بود که ولی عهد از کجا مبلغ نیم میلیارد دلار را برای خرید کشتی شخصی یا کاخی در فرانسه آورده است که گفته می شد، «گرانقیمت ترین خانه دنیا» است؟ بعد از آن هم موضوع خرید تابلوی نقاشی «لئوناردو داوینچی» به مبلغ 450 میلیون دلار خبر ساز شد که همه اینها برای مردم عربستان که اغلب آنها در فقر بسر می بردند، سوال برانگیز بود.
به افراد در بازداشت گفته بودند که مهمان ملک سلمان هستند، اما نحوه تعامل آنها خلاف این گفته را ثابت می کرد و با طولانی شدن بی خبری از آنها، خانواده ها و بستگان این افراد شروع به تکاپو برای به دست آوردن خبری از آنها شدند. البته این اقدام بسیار با احتیاط صورت می گرفت تا شک و تردیدی در حکومت ایجاد نکند.
بعد از چند هفته پیگیری، افراد بازداشت شده اجازه یافتند، تماسی 3 دقیقه ای با خانواده های خود داشته باشند. به گفته ی خانواده ها، اگرچه در این تماس گفته می شد که حال آنها خوب است و در سلامتی کامل هستند، اما از لحن صدای آنها برداشت می شد که به شدت در تنگنا و فشار هستند.
به همین دلیل به سرعت این ذهنیت در سرتاسر عربستان به ویژه خانواده های زندانیان شکل گرفت که بن سلمان در همان زمان که این بازداشت ها را دستاویزی برای مصادره اموال و ثروت این افراد قرار داده و اموال آنها را غصب می کرد و به حساب خود می ریخت، در همان زمان هم اگر با مقاومتی مواجه می شد، آبرو و اعتباری برای آنها باقی نمی گذاشت.
یکی از بستگان افراد در بازداشت هتل ریتز کارلتون، اقدام بن سلمان و شخصیت وی را اینگونه توضیف می کند: «بن سلمان آدمی کودن و کینه ای است ... همه توان خود را بکار می برد تا مردم را نابود کند ... نمی تواند، کسی را بالاتر از خود چه مادی و چه معنوی ببیند ... او خود شیطان است ... اگرچه باید گفت که شیطان باید از او درس بگیرد.
او برای اثبات سخنان خود به اقدامات بن سلمان از زمان منصوب شدن به ولی عهدی عربستان استناد می جوید و می گوید که بن سلمان درحالی به ولی عهدی منصوب شد که با کوهی از مشکلات و چالش ها در داخل و خارج عربستان مواجه بود، اما به جای رایزنی با افراد قابل اعتماد و با تجربه، آنها را با اشتباهاتی بزرگ تر به گمان خود حل کرد، به همین دلیل عربستان را درگیر جنگ پر هزینه در یمن کرد و چشم انداز توسعه اقتصادی عربستان را ارائه داد که سرآمد این چشم انداز طرح نیوم بود و سعی کرد، روابط نزدیکی با دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا و دامادش «جارد کوشنر» برقرار کند. در داخل نیز با کوتاه کردن دست مفتی ها و محدود کردن دخالت آنها در امور و مسائل دینی و مذهبی، پای سینماها و کنسرت ها و کاباره ها و غیره را در عربستان باز کرد.
به گفته این فرد که منتسب به یکی از خاندان های معروف و متمول عربستان است، درحالی که پادشاهان قبلی همواره تلاش کرده بودند، پیرامون آنها را افرادی خبره و صاحب نظر بگیرند تا از نظر و دیدگاه آنها برای حل مشکلات استفاده کنند، اما می بینیم در زمان سلطنت ملک سلمان و ولی عهدی پسرش اوضاع به گونه ای دیگر است.
ملک سلمان به محض رسیدن به قدرت افرادی که زمانی حلقه نزدیک ملک عبد الله را تشکیل می دادند و غالبا از افراد صاحب نفوذ و با تجربه بودند، از خدمت دربار مرخص کرد تا جای آنها را جوانانی خام، فاسد و بی مسئولیت بگیرند.
در میان افرادی که حلقه جدید دربار را تشکیل می دادند، نام دو جوان بیش از دیگران بر سر زبان ها افتاد. یکی «ترکی آل شیخ» معروف به «ترکی ملیجک» و دیگری، «سعود القحطانی» بود که به خاطر رنگ سیاه پوستش به معروف «غلام و برده» معروف بود.
اینکه دلیل واقعی آوردن این افراد و قرار دادن آنها در حلقه نزدیک به ملک سلمان و پسرش بر کسی معلوم نیست، اما آنچه در آن شک و تردید نیست، اینکه آنها به خوبی از وفاداری حلقه پیشین به ملک عبد الله و خاندانش و همچنین اطاعت مطلق از نایف بن عبد العزیز و پسرش محمد، از افسران ارشد دستگاه امنیت و اطلاعات عربستان و تا حدودی وزارت کشور آگاه بودند.
لذا تلاش کردند، از حلقه وفادار قبلی خلاص شوند. پس از مرخص شدن حلقه ی سابق نوبت به سپردن وظایف و سمت ها به حلقه جدید بود. اما قبل از آن بن سلمان با تشکیل ارگان جدیدی به نام «سازمان امنیت و اطلاعات» عربستان دست وزارت کشور در تصمیم گیری های امنیتی را کوتاه کرد و از سوی دیگر، دستگاه اطلاعات و امنیت جدیدی روی کار آورده که وفاداری و تبعیت تام و بی چون و چرایی از وی داشتند. در ادامه نیز برای جبران خوش خدمتی های آل شیخ و القحطانی، آل شیخ را به سمت وزیر ورزش و القحطانی را به سمت وزیر «مگس های سایبری» عربستان منصوب کرد.
درباره سوابق این دو می خوانیم که ترکی آل شیخ پیشتر از افراد نزدیک به محمد بن نایف بود، اما همین که از مقامش به عنوان ولی عهد برکنار می شود، به حلقه محمد بن سلمان ملحق می شود که این منصب را در اختیار داشت، به همین دلیل بسیاری ترکی آل شیخ را جاسوس ملک سلمان و پسرش در دفتر محمد بن نایف می دانند که اطلاعات سری و محرمانه بن نایف از جمله مصرف مواد مخدر را در اختیار آنها گذاشت.
به همین ترتیب، القحطانی نیز زمانی که «خالد التویجری» مسئول دفتر ملک عبد الله بود، به عنوان کارمند ساده در این دفتر مشغول به کار بود. گفته شده که التویجری همواره با تحقیر با وی رفتار می کرده و هرگاه چشمش به القحطانی می افتاد، او را به سبب باسن بزرگش مورد تمسخر قرار می داد و باز هم بعید نیست که این القحطانی بوده که رابطه ملک سلمان و التویجری را خراب کرده و با بدگویی هایش التویجری از چشم ملک سلمان انداخته بود.
بنابراین می بینیم که این پست ها بی خود و بی جهت به این دو داده نشده، بلکه در قبال آن خدماتی به شاه جدید و ولی عهد جدید سعودی ارائه شده است. اما بی تجربگی و خامی این دو عربستان سعودی را به ورطه های هلاکت بزرگی انداخت که تبعات آن با وجود گذشت سال ها همچنان دامنگیر مسئولان سعودی است و بیرون آمدن از آنها امری بسیار دشوار به نظر می آید.
صرف نظر از درگیر کردن عربستان در باتلاق جنگ در یمن، بی شک یکی از بزرگترین ورطه هایی که این دو نفر عربستان را به خاطر حماقت هایشان در آن گرفتار کردند، مشارکت در قتل فجیع «جمال خاشقجی»، نویسنده و روزنامه نگار معارض عربستانی در کنسولگری عربستان در استانبول بود.
به عنوان پیش زمینه باید گفت که بن سلمان به سعود القحطانی دستور ترور خاشقجی را به دلیل دیدگاه های معارضش داده بود و در این راه شاهزاده خالد بن سلمان، برادر ولی عهد در کنار القحطانی نقش اصلی را در قتل خاشقجی ایفا کردند. البته بن سلمان تاکید کرده بود که این قتل نباید در خاک آمریکا صورت گیرد، مبادا خشم ترامپ را برانگیزد. به همین دلیل ترکیه انتخاب شد. اما درباره چرایی انتخاب کنسولگری عربستان در استانبول باید گفت که خاشقجی به این کنسولگری رفت و آمد بسیار داشت و همین نشان می داد که به افراد شاغل در آن اعتماد و آشنایی کامل دارد و اصلا تصور نمی کرد، داخل این کنسولگری مورد تعرض قرار گبرد، به همین دلیل به دام انداختنش به کاری آسان تبدیل می شد.
آنچه در قتل جمال خاشقجی آن هم به آن شکل فجیع تعجب همگان را برانگیخت، این است که محمد بن سلمان دارای معارضانی بسیار سر سخت تر از خاشقجی است و اینکه اگر قرار باشد، تسویه ای در معارضان صورت گیرد، با از آنها شروع شود، نه جمال خاشقجی که حتی وقتی در خارج عربستان اقامت داشت، حامی و طرفدار نظام سعودی نشان می داد.
تاکنون فرضیه های متعددی درباره دلایل این اقدام بن سلمان مطرح شده که یکی از آنها، این ادعا بود که خاشقجی در اواخر زندگی خویش به قطری ها نزدیک شده و علیه عربستان درصدد توطئه بوده اند. همچنین گفته شده، خاشقجی به این دلیل ترور شد که از اسرار حملات 11 سپتامبر سال 2001 میلادی و دست داشتن عربستان در آن مطلع بوده است.
به هر روی قتل فجیع خاشقجی بازتاب و تبعات بسیاری برای ملک سلمان و بن سلمان داشت. صرف نظر از واکنش های خارج از عربستان، در داخل بسیاری از شهروندان عربستانی به این باور رسیدند که «محمد بن سلمان» دارای شخصیت بسیار فتنه انگیز و اختلاف افکن است. همچنین علاوه بر تمام بیماری های روحی و روانی که از آن رنج می برد، به اختلال شخصیت مبتلاست و دارای شخصیتی دو قطبی است، چون درحالی که طرفداران بن سلمان وی را رهبر اصلاح طلب کشور خود می خوانند که سال ها در انتظارش بودند تا با به قدرت رسیدن موازنه های قدرت در داخل و خارج عربستان را تغییر دهد و معادله جدیدی را بر منطقه تحمیل کند، مخالفانش از شخصیت دیکتاتور مآبانه و بسیار بی رحم وی به شدت ابراز نگرانی کرده اند.