حديـث دوم :
امام باقر (علیه السلام) مي فرمايند:
« الکَمالُ کُلُّ الکَمالِ اَلتَفَقَّهُ في الدّين وَ الصَّبرُ عَلی النائِبَة وَ التَقديرِ المَعيشَة »
(بحار الانوار ،ج 78 ،ص 172 )
آیا ما دوست داريم کامل بشويم يا نه؟
همه انسانها دوست دارند به کمال برسند ؛ اگر دنبال اين نبودند ،
دنبال تحصيل هم نمي رفتند تا از دبيرستان وارد دانشگاه بشوند،
بعد به فوق ليسانس بيايند ،به دکترا بروند و همین طور به دنبال اين باشد که به مرحله ديگر برسند.
همه به دنبال کمال هستند، اما راه کمال کجاست؟ الان اگر کسي بخواهد به طرف کوه البرز برود ، اگر به سمت جنوب تهران برود ، هرگز به کوه البرز نمي رسد.
دنبال کمال هست ولي مسير را اشتباه رفته.
امام(علیه السلام) مي فرمايند کمال درچيست؟
هر چيزي کمالي دارد، چه موجود زنده چه موجود جامد. کمال يک اتومبيل در چيست؟
به چيزي برسد که انسان سوار شود و استفاده کند. اگر اين کار انجام نشود اين ماشين فايده اي ندارد، به چه کار مي آيد؟
الان روي کرۀ ماه پر از اتومبیل باشد ،مثلاً 2 ميليون، وقتي کسي نباشد که سوار آنها شود، به چه کار مي آيد؟
کمال يک گوسفند به چيست؟ به آنجايي برسد که در آخر ذبح شود و غذاي يک انسان بشود. هر موجودي، کمالي دارد …
کمال انسان در چيست؟ از چه راهي و چطور مي تواند به کمال برسد؟کمال انسان آيا در اين است که من تلاش کنم بروم پرورش اندام و عضلات بازویم را دو برابر کنم. و یا ...
کمال انسان چيست؟
کمال انسان در کل اين است که به بهشت برود . وقتي به بهشت مي رود که در اينجا-دنیا- عبد خدا باشد و قرب به خدا پيدا کرده باشد ؛ قيمت انسان اين است که به آنجا برسد.
اميرالمومنين (علیه السلام) مي فرمايند:
« خودتان را ارزان نفروشيد، قيمت روح شما و بدنهاي شما همه بهشت است. »
اما امام باقر (علیه السلام) مي فرمايند:
كمال انسان در اين دنيا به اين است که سه کار را انجام دهد:
1- التفقه في الدين :
نمی گویند به انتهای دین برسد ، بلکه می فرمایند به فهم عمیق در دین برسد ، یعنی دین باوری خود را عمیق و دقیق کند .
اول دنبال دين بروید ،و بعد هم آن را خوب ياد بگيرد. پيش اهلش بروید ،کسي که آشنا به اين مسائل است. وقت بگذاريد ، همينکه قدم بگذاريد و لحظه لحظه به اطلاعات شما افزوده شود اين مورد پسند و رضاي خداي متعال است. اين تفقه در دین است.
2- الصبر علی النائبة ) صبر بر حوادث و مصیبت ها و گرفتاری ها : (
یعنی گرفتاری تمامی ندارد؛ هيچ وقت فکر نکنيد از اين مرحله گذشتيم، خلاص شديم وديگر گرفتاريمان تمام شد.برای خودمان صبر کنیم و در برطرف کردن مشکلات ديگران سعی کنیم !
براي خود صبر داشته باشيم ، به صبر پاداش مي دهند :« و بشر الصابرين »
عبادت همه اش نماز نيست، اگر خبر فوت هم آوردند و انّالله... گفتند و… صبر کردن پاداش دارد.
در سوره « والعصر »خدا به همه روزگار قسم یاد می کند که همه انسانها زیان کارند، مگر دو دسته:
« الا الذين امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر »
« ... و کساني ضرر نمي کنند که همديگر را سفارش به صبر مي کنند و ... »
من و شما باید دائماً یکدیگر را به صبر تواصی و سفارش بکنیم
:«استعينوا بالصبر (روزه) و الصلاة ... ». صبر یعنی شکر خدا را به جا آورد و ناسپاسي نکند وبه یکباره همه چيز را زير پا نگذارد.
3- تقدير المعيشه ( برنامه ريزی مادی ومعنوی) :
برنامه ریزی مادي یعنی درآمد خودت را مشخص کن ، نه خيلي اسراف کاري کن، نه خيلي بخل بروز ، به اندازه اي که خدا روزي ات را مشخص کرده خرج کن .
مثال: پدر علامه محمد باقر مجلسی صاحب بحار الانوار ، ملا محمد تقی مجلسی بوده اند که ایشان برادری به نام ملا محمد صادق داشتند و نام پدر این دو برادر ملا مقصود علی بوده .
زمانی ملا مقصود علی به مسافرت رفت . او یک مغازه کوچکی داشت که آن را اجاره داده بودو به خانمش گفته بود
که اجاره مغازه را بگیر و خرج این دو پسر بکن تا درس بخوانند .
این دو برادر پیش استادی به نام ملا عبدالله می رفتند و با کمترين امکانات یعنی 14 غاز به واحد پول آن زمان که از آن فرد می گرفتند، درس مي خواندند . استاد زمانی که اين سختي آنها را دید،
خودش در يک روز عيدي 3 تومان به اينها داد و گفت: اين عيدي شماست و براي خانواده خرج کنيد. ملا محمدتقي خیلی پسر عاقلی بود و گفت :
من بدون اجازه مادرم کاری انجام نمی دهم ، اول اجازه بدهید من از مادرم اجازه بگیرم . او پیش مادرش رفت و موضوع را گفت . مادر پیش استاد آمد و ضمن تشکر گفت :
اجازه بدهید تا این مبلغ را نپذيرم براي اينکه اگر اين را خرج کنم، گشايشي در زندگي آنها پديد مي آيد و چند روز بعد من باید دوباره با همان 14 غاز اينها را اداره کنم و آن موقع ديگر راضي به اين اندازه نيستند و فکر مي کنند که هميشه بايد اين طور باشد.
این حالت صفای باطن این خانم باعث شد که ملا محمد تقی مجلسی و همچنین ملا محمد صادق که الآن در اصفهان دفن هستند جزء عالمان بزرگ دین بشوند . و ایشان این چنین زندگی را در حد متعادلی نگه می داشتند .