کاخ سلیمانیه عمارتی است که بوی خانه میدهد. پلههای فیروزهای رنگش، پنجرههای بلند و نورگیر و اتاقهای تو در تو یادگاری از زندگی در گذشته هستند.
وارد بنا که شدم، راهرویی نسبتا پهن و طولانی مقابل چشم بود. قابهای خالی و نورپردازیهای بیهودهی بالای قابها، خبر از پر شدن احتمالی آنها با آثار هنری میداد. اما نقاشی، هرچند جذاب، آنی نبود که من را به کاخ سلیمانیه کشانده باشد.
تا آن زمان کاخ سلیمانیه یک نام و چند عکس تکراری در اینترنت بود؛ با آنکه مدتها امکان بازدید عمومی نداشت، اشتیاق به دیدن و کشف این بنای مهجور در من خاموش نمیشد.
پایان راهرو، گذاری جادویی بود که زمان را به عقب برمیگرداند.
ناگهان خودم را مقابل خانهای اشرافی دیدم که مقابلم قد برافراشته بود. آنچه میدیدم، کاخ مجلل فخرفروشی بهنظر نمیرسید، بلکه خانهای بود با آغوشی گرم و مهربان.
عکس: مهتاب خسروشاهی
از پلههای انتهای راهرو پایین آمدم تا بتوانم کاخ را از روبرو ببینم، بنایی ساده، متقارن و باوقار. آجرها! آجرهای دوستداشتنی که این روزها از نمای خیابانهای شهرمان حذف شدهاند، قشنگ و دلبرانه روی هم چیده شده بودند.
پنجرهها نمای چوبی داشتند و برای تماشای زیباییشان باید سرم را بالا میگرفتم. همانگونه که میشود توقع داشت، بزرگ و دست و دلباز و متقارن، با هلالیهای زیبا در بالا.
مقابل پلکان عمارت ایستادم. پلکان فیروزهای را آنقدر دوست داشتم که پیش از گذشتن، باید مدتی را به تماشای آن میماندم، ایستاده.
حتما رازی در تقارن معماری سنتی ما، در کنار ردیف آجرها و هلالیها، و ترکیب گرمی قهوهای چوب و فیروزهای کاشیها وجود دارد که اینقدر آرامشبخش است.
از پلهها که گذشتم، تصاویر مقابلم تند و تند عوض میشدند. هلالیهای قرینه، تالاری با سقف بلند، هوایی خنک و دلچسب، سفیدی دیوارها، نقاشیهای هنرمندانه و جذاب و طرح عجیب سقف.
عکس: مهتاب خسروشاهی
خانهی فرزند سی و چهارم فتحعلیشاه قاجار و والی کرج، عمارتی صمیمی است. تزیین درون آن ساده و موزون بهنظر میرسد و چشم را نوازش میدهد. دیوارها اکنون بهرنگ سفید هستند. داخل عمارت بهلطف سخاوت پنجرهها پر از نورند، حتی در روزی سخت ابری. روی دیوار گچکاریهای زیبایی بهچشم میخورد.
در دو ضلع روبرو، دو نقاشی بخش بالایی دیوار را مزین کرده است. نقاشیهای ارزشمندی که همانند قابی فاخر از عکسی خانوادگی خود را به رخ میکشند. نقاش این آثار عبدالله خان نقاش باشی است که از هنرمندان دورهی قاجار بوده است.
عکس: محمد امیدی
یک از نقاشیها، تصویر فتحعلیشاه قاجار را در کنار اطرافیانش ازجمله تعدادی از فرزندانش به ما نشان میدهد. سلیمان میرزا که بعدها صاحب این کاخ میشود، در این نقاشی کودک است. جزییات نقاشی آنقدر زیبا است که شما را برای دقایقی در هنر خود غرق کند.
عکس: مهتاب خسروشاهی
تصویر دیوار مقابل از آقا محمد خان قاجار کشیده شده، درحالیکه تعدادی از مردان قاجار کنار او هستند. اکنون کاخ سلیمانیه بخش زیادی از شهرت بسیار اندک خود را مدیون این دیوارنگارههای گرانقدر است.
از میان پنجرهی نیمهباز به محوطهی کاخ نگاه کردم. چشمانداز درختان اکنون بخشی از محوطهی دانشکدهی کشاورزی کرج را تشکیل میدهند. ۲۰۵ سال پیش در این عمارت چه میگذشته و چه داستانها از تاریخ در دل خود دارد؟
عکس: مهتاب خسروشاهی
پشت عمارت حوضی بزرگ قرار گرفته است. مدتی دور آن قدم زدم و از تماشای نمای پشت ساختمان لذت بردم.
عکس: مهتاب خسروشاهی
زمان رفتن بود، اما از پلههای فیروزهای دل نمیکندم. بار دیگر سراغ پلهها رفتم و بار دیگر هلالیها و آجرهای خسته و تنهای خانه را نظاره کردم.