0

بازیهای محلی آذربایجان غربی

 
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

بازیهای محلی آذربایجان غربی



بازی های سنتی

بازیهای محلی آذربایجان غربی

 

حول وینمه - در روستاي كهريز اروميه
یکی از باز یهای قدیمی روستا است که بچه های روستا بازی می کردند که در آن یک چاله کوچک حفر می شود و یک تکه چوب که حول می گویند را سعی می کنند در آن چاله بیاندازند ودیگر طرفین بازی با زدن دسته چوبی که در دست دارند مانع از افتادن حول در چاله می شوند ودر این بازی باید طرفین مواظب جای خود هم باشند که از دست ندهند.

بنکمال اوینمه در روستاي كهريز اروميه
بنکمال یا یک توپ کوچک به اندازه توپ تنیس که مردم روستا با پارچه درست می کنند ویک میته یا مقر مشخص می کنند ویک نفر با چوپ توپ را می زندوهم تیمی های او سعی می کنند بعد از زدن توپ به طرف مقر حرکت کنند ورقیب نیز سعی می کند سریع توپ ررا بیاورد وانهایی را که به طرف میته حرکت می کنن بزنند که د رصورت برخورد توپ به طرفین رقیب برنده می شود.

لخص اوینمه یا بازی با کمربند در روستاي كهريز اروميه
در این بازی یک دایره بزرگ روی زمین میککشند وچند کمربند در روی دایره پهن می کنندوافرادی بیرون می خواهند کمربند را از روی دایره بردارند وافراد داخل دایره را بزنند وافراد داخل دایره نیز این اجازه را به انها نمیی دهند واین هم از بازی های است که به تاریخ می پیوندد .

سه شنبه 25 تیر 1398  5:35 PM
تشکرات از این پست
mohammad_43
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:بازیهای محلی آذربایجان غربی

 

بازیهای محلی آذربایجان غربی ، بازیهای بومی محلی

در استان پهناور آذربایجان غربی بازی‏های محلی و سنتی انواع و اقسام متعددی را داشته و دارد که در آن بخش به اختصار به شرح برخی از آنها که دارای عمومیت نسبی در بیشتر مناطق استان واز جمله شهرستان اشاره می‏شود

 

بازیها ی محلی وسنتی آذربایجان غربی

در استان آذربایجان غربی بازیهای سنتی با اسامی دیگر در نواحی مختلف ایران با تغیرات اندک مشاهده می شود و نیز نوع مشابه بازی های سنتی در کشورهای مختلف جهان قابل مشاهده هستند زیرا در کلیه جوامع بشری نیازهای انسانی ایجاب می نماید تا برای رشد و تعالی از بازی ها در انواع و اقسام آن استفاده شود.آذربایجان غربی

آذربایجان غربی

آذربایجان غربی

جولاتوتما
به دلخواه روی زمین بازی چاله هائی می کنند که یک توپ کوچک یا گردو در آن جا بگیرد. در داخل هر چاله تعدادی سنگ ریزه می ریزند. بازیکنان به نوبت، توپ را به طرف چاله ها قل می دهند. اگر توپ در چاله ای افتاد به ازاء آن یکی از سنگ ریزه های داخل چاله را برمی دارند تا سنگ داخل چاله ها تمام شود. سپس سنگ ها را می شمارند. سنگ هرکس بیشتر بوده برنده ٔ نهائی است . 
تولاما 
دایره ٔ بزرگی روی زمین می کشند و آن را به هشت قسمت تقسیم می کنند. در سمت چپ و در خارج دایره مربع مستطیلی رسم می کنند که خانه ٔ اول بازی است. خانه های داخل دایره را هم، از 2 تا 9 شماره گذاری می کنند. درست در نقطه ٔ مقابل خانه ٔ یک، در آن طرف دایره و در بیرون آن نیم دایره ای رسم می کنند که جهنم خوانده می شود. بازیکن اول، سنگ را در خانه ٔ اول می اندازد و خود از روی خانه ٔ اول می پرد و یک پای خود را در خانه ٔ دو و پای دیگرش را در خانه سه می گذارد. بعد به خانه ٔ نه می پرد و پای راست خود را بالا نگه می دارد، خم می شود و سنگ را از خانه ٔ اول برمی دارد و از روی خانه ٔ یک به بیرون بازی می پرد. پشت به شکل بازی می ایستد و سنگ را می اندازد. سنگ در هر خانه ای افتاد، آن خانه متعلق به بازیکن خواهد بود. اما اگر سنگ او به جهنم افتاد، او سوخته است و دیگری بازی را شروع می کند. در این بازی افتادن سنگ و یا رفتن پا روی خط موجب باخت بازیکن است. همین طور اشتباه گذاشتن پا در خانه . 

درمانچی بابا (توفارقان ) 
نقش های بازی آسیابان و زن بیوه است. آسیابان مشغول کار است که زن بیوه ٔ گرسنه ای مقداری گندم برای آردکردن می آورد. آسیابان از آردکردن گندم او طفره می رود و وانمود می کند که خیلی کار دارد. هربار زن برای نرم کردن دل او شعری می خواند ولی او باز هم راضی نمی شود. زن چند شعر می خواند، آسیابان کار او را راه می اندازد و بازی تمام می شود . 

پیشک قاشدی
ابتدا پشک می اندازند و یکی گرگ می شود. فراری باید با سرعت دست خود را به گرگ بزند و فرار کند. گرگ هم باید به دنبال او حرکت کند تا او را بگیرد. اما چون محدودیت مکانی وجود ندار، فراری می تواند به هر سمت و گوشه ای فرار کند و همین امر باعث می شود گرگ را خسته کند. بازی وقتی تمام می شود که فراری توسط گرگ زده شود که در اینصورت جاها عوض می شود. 

شتر سواری

شتر سواران از محل شروع مسابفه حرکت کرده وبه سرعت خود را به محل تعیین شده ی مسابقه می رسانند.بازیکنی که درزمان کمتری این فاصله را طی کند برنده ی مسابقه میشود

سه شنبه 25 تیر 1398  5:35 PM
تشکرات از این پست
mohammad_43
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:بازیهای محلی آذربایجان غربی

بازیهای محلی آذربایجان غربی

 

 

بازیهای محلی آذربایجان,بازیهای محلی ارومیه

بازیهای محلی

بالغ بر 150 نوع بازی سنتی در ایران وجود داشته که به مرور زمان و تغییر شیوه‌های زندگی، نسل امروز با بسیاری از آنها بیگانه است.بازیهای محلی در دو گروه فضای باز و فضای بسته تقسیم‌بندی شده و این امکان را برای افراد مهیا می‌کرده‌اند که در هر مکان و شرایطی بتوانند از اوقات خود بهترین بهره را ببرند.

جولاتوتما
به دلخواه روى زمين بازى چاله‌هائى مى‌کنند که يک توپ کوچک يا گردو در آن جا بگيرد. در داخل هر چاله تعدادى سنگ ريزه مى‌ريزند. بازيکنان به‌نوبت، توپ را به‌طرف چاله‌ها قل مى‌دهند. اگر توپ در چاله‌اى افتاد به ازاء آن يکى از سنگ‌ريزه‌هاى داخل چاله را برمى‌دارند تا سنگ داخل چاله‌ها تمام شود. سپس سنگ‌ها را مى‌شمارند. سنگ هرکس بيشتر بوده برنده ٔ نهائى است . 
تولاما
دايره ٔ بزرگى روى زمين مى‌کشند و آن را به هشت قسمت تقسيم مى‌کنند. در سمت چپ و در خارج دايره مربع مستطيلى رسم مى‌کنند که خانه ٔ اول بازى است. خانه‌هاى داخل دايره را هم، از ۲ تا ۹ شماره‌گذارى مى‌کنند. درست در نقطه ٔ مقابل خانه ٔ يک، در آن طرف دايره و در بيرون آن نيم‌دايره‌اى رسم مى‌کنند که جهنم خوانده مى‌شود. بازيکن اول، سنگ را در خانه ٔ اول مى‌اندازد و خود از روى خانه ٔ اول مى‌پرد و يک پاى خود را در خانه ٔ دو و پاى ديگرش را در خانه سه مى‌گذارد. بعد به خانه ٔ نه مى‌پرد و پاى راست خود را بالا نگه مى‌دارد، خم مى‌شود و سنگ را از خانه ٔ اول برمى‌دارد و از روى خانه ٔ يک به بيرون بازى مى‌پرد. پشت به شکل بازى مى‌ايستد و سنگ را مى‌اندازد. سنگ در هر خانه‌اى افتاد، آن خانه متعلق به بازيکن خواهد بود. اما اگر سنگ او به جهنم افتاد، او سوخته است و ديگرى بازى را شروع مى‌کند. در اين بازى افتادن سنگ و يا رفتن پا روى خط موجب باخت بازيکن است. همين‌طور اشتباه گذاشتن پا در خانه . 

درمانچى بابا (توفارقان )
نقش‌هاى بازى آسيابان و زن بيوه است. آسيابان مشغول کار است که زن بيوه ٔ گرسنه‌اى مقدارى گندم براى آردکردن مى‌آورد. آسيابان از آردکردن گندم او طفره مى‌رود و وانمود مى‌کند که خيلى کار دارد. هربار زن براى نرم کردن دل او شعرى مى‌خواند ولى او باز هم راضى نمى‌شود. زن چند شعر مى‌خواند، آسيابان کار او را راه مى‌اندازد و بازى تمام مى‌شود .

پيشک قاشدى
ابتدا پشک مى‌اندازند و يکى گرگ مى‌شود. فرارى بايد با سرعت دست خود را به گرگ بزند و فرار کند. گرگ هم بايد به دنبال او حرکت کند تا او را بگيرد. اما چون محدوديت مکانى وجود ندار، فرارى مى‌تواند به‌هر سمت و گوشه‌اى فرار کند و همين امر باعث مى‌شود گرگ را خسته کند. بازى وقتى تمام مى‌شود که فرارى توسط گرگ زده شود که در اينصورت جاها عوض مى‌شود .

 

سه شنبه 25 تیر 1398  5:36 PM
تشکرات از این پست
mohammad_43
دسترسی سریع به انجمن ها