اگر هنوز برای یک سفر تابستانی برنامه ریزی نکرده اید، پیشنهاد می کنیم بار و بندیلتان را به مقصد استان البرز و طالقان ببندید و در تونل زمان به عقب حرکت کنید؛ این یک سفر متفاوت به روستایی متفاوت است که احتمالا هیچ وقت درباره آن نشنیده اید!
نام این روستا ایستا است. روستایی که با توقفش در گذشته توانسته لقب مرموزترین روستای کشور را به خود اختصاص دهد. برای دیدن این روستا باید به شمال شرقی طالقان بروید.
مردم روستای ایستا عروسی و عزا ندارند، تولدشان را جشن نمی گیرند و مراسمی مثل سالگرد ازدواج برایشان بی معناست. آنها مهمان نواز هستند اما تا وقتی که یک زن قصد ورود به روستای شان را نداشته باشد. بنابراین برای سفر به روستای ایستا نمی توانید خانوادگی راهی شوید. این یک سفر کاملا مردانه است
جایی در 1700 متری این شهر. جایی که نه خبری از ماشین هست و نه تلویزیون و موبایل. هر چه در این روستا می بینید، سکوت است و رفت و آمد آرام مردمی که به زندگی ساکنشان خو گرفته اند و به شما اجازه نمی دهند زندگی شان را بهم بزنید.
مردم روستای ایستا عروسی و عزا ندارند، تولدشان را جشن نمی گیرند و مراسمی مثل سالگرد ازدواج برایشان بی معناست. آنها مهمان نواز هستند اما تا وقتی که یک زن قصد ورود به روستای شان را نداشته باشد. بنابراین برای سفر به روستای ایستا نمی توانید خانوادگی راهی شوید. این یک سفر کاملا مردانه است.
ایستایی ها شناسنامه هم ندارند و هیچ خدماتی از دولت نمی گیرند. آنها در مقابل امکانات جدید و تکنولوژی جبهه می گیرند و حاضر نیستند هیچ چیز جدیدی را بپذیرند. حتی آب لوله کشی، برق، گاز، خدمات درمانی و تلفن.
روستای درختان تبریزی
در روستا زنان هم زندگی می کنند اما به ندرت از خانه خارج می شوند. در واقع فقط وقتی مجبور هستند از خانه بیرون می روند. با تمام این دنیای بسته ای که ایستایی ها برای خودشان دست و پا کرده اند، آنها ثروتمندند و منبع درآمدشان هم فروش زمین های پدری است که در تبریز داشته اند. آنها زمین کشاورزی در روستا دارند. دور زمین هایشان را با درختان تبریزی محصور کرده اند و مایحتاجشان را از این زمین ها تامین می کنند. ایستا روستای منظم و تمیزی است که از دور شبیه به یک دهکده کوچک سبز به نظر می رسد.
آنها تقویم و ساعت ندارند و زمان و ماه و سال را با محاسبات خورشیدی بدست می آورند. در این روستا نشانی از سیمان و آهن نیست و خانه های گلی این مردم از هر غریبه ای خالی است. اگر گذارتان به این روستا بیفتد می بینید که مردم از اینکه به حریمشان نزدیک شوید خوشحال نمی شوند و ترجیح می دهند شما را به خانه هایشان راه ندهند. از این جماعت نباید سوالی بپرسید. سوال های شما درباره این روستا و سبک زندگی مردم و فرقه و اصولشان بی جواب خواهد ماند.
در سرتاسر ایستا مدرسه نمی بینید. بچه های این روستا به مکتب خانه ها می روند و احکام و خوشنویسی را یاد می گیرند. مردم روستا به فرزندانشان این اختیار را می دهند که بعد از رسیدن به سن تکلیف برای ماندن در روستا و زندگی با پدر و مادر یا رفتن از آنجا تصمیم بگیرند. در این صورت بچه ها باید به شهر تبریز برگردند، هیچگونه فعالیت سیاسی و اجتماعی نداشته باشند و باورهای خود را تبلیغ نکنند.
ایستایی ها چه فرقه ای هستند؟
مردمان ایستا گروهی از پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی، فقیه مشهور دوره مشروطه هستند که از عقاید تجددستیز او الهام گرفته اند و از 22سال قبل این روستا را تشکل داده اند. آنها زمانی که به روستا آمدند 9خانواده پر جمعیت بودند اما حالا به دلیل آنکه مایل نیستند کسی از آنها سرشماری کند، تعداد دقیق شان مشخص نیست. این جماعت حتی در آمارهای ملی و سرشماری ها هم به حساب نمی آیند. ایستایی ها می گویند کهبه شدت منتظر آخرالزمان هستند اما اگر از اهالی بومی طالقان درباره آنها بپرسید، بهتان می گویند که خودشان هم هنوز دقیقا نمی دانند ایستایی ها چه کسانی هستند. از کجا آمده اند، دینشان چیست و منتظر چه هستند. بعضی می گویند مذهب این مردم اسماعیلی است و برخی دیگر آنها را دراویش تارک دنیا می دانند.
بخش گردشگری تبیان